خوش آمدید امیدوارم از این وب لذت ببرید
پایان تاریکی ENDE DES DUNKELHEIT کاری نو IRAN IST KEIN SICHERES LAND

بیانیه رادیو ندای مقاومت

Es sind sechs Monate seit der Gründung des Radio ``Stimme des Widerstands`` vergangen.Das Radio ``Stimme des Widerstands `` wird von der Demokratischen Vereinigung für Flüchlinge durchgeführt. Das Radio ``Stimme des Widerstands`` ist eine Plattform, um Zensur und Meinungsäusserungs verbot zu brechen, den Kampf der Arbeiter und Arbeitslosen, der Entbehrenden und Frauen, der Völker, Religions- und ethnischen Minderheiten und der Jungen und Intellektuellen des Irans, welchefür Freiheit und Gleichheit kämpfen, in der Welt zu verbreiten. Diese sechs Monate waren für das Exekutivkommittee des Radios sehr erfolgreich. Es ist das erste iranischsprachige Radio, das Nachrichten zu den Menschenrechtsverletzungen im Iran dem Schweizer Volk in deutschten Sprache übermittelt. Aufgrund der sechsmonatigen erflgreichen Arbeit beim Radio ``Stimme des Widerstands``, gratulieren wir dem Exekutivkommittee des Radios und wünschen ihnen weiterhin viel Erfolg. Die Mitglieder, die mit grosser Mühe während sechs Monaten die Stimme der das Recht fordernden Iraner weltweit verbreitet, sind: die Frauen Sahar Abdullahi,Naghmeh Jazdany, Nahid Zamanpour und Herren Arash Farajollah, Reza Ellyoun, Siavash Payab, und Mehdi Rezaei Tazik. شش ماه از تاسیس رادیو ندای مقاومت میگذرد. رادیوئی که متعلق به کانون دمکراتیک پناهندگان است. رادیوئی با تریبونی آزاد برای در هم شکستن دیوار سانسور و اختناق و برای انعکاس طنین مبارزات کارگران و مزدبگیران بیکاران محرومان زنان ملیتها اقلیتهای قومی و مذهبی جوانان و روشنفنران ایران که برای آزادی و برابری پیکار میکنند. شش ماه کوشش و تلاش موفقیت برای شورای اجرائی رادیو را بهمراه داشت. نخستین رادیوی فارسی زبان که بخشی از اخبارنقض حقوق بشری در ایران را به زبان آلمانی به اطلاع شهروندان سوئیسی میرساند. سپری شدن شش ماه از فعالیت موفق رادیو ندای مقاومت را به اعضای شورای اجرائی رادیو تبریک می گوئیم و موفقیت روز افزون برای آنان آرزومندیم. شورای اجرائی رادیو که شش ماه با تلاش فراوان توانست صدای حق طلبانه مردم ایران را به گوش جهانیان برساند عبارتند از خانمها. نغمه یزدانی . سحر عبداللهی . ناهید زمانپور آقایان. آرش فرج الله . رضا علیون . سیاوش پیاب . مهدی رضائی


۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه

اعدام پنج نفر از جمله یک زن در زندان اوین

چهارشنبه، 29 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 21 October
سهیلا قدیری که به اتهام قتل فرزند 5 روزه‌اش به اعدام محکوم شده بود، بامداد امروز، چهارشنبه 29 مهرماه در زندان اوین اعدام شد. همچنین 4 مرد دیگر به همراه این متهم، به دار آویخته شدند. لازم به ذکر است به صفر انگوتی نوجوان محکوم به اعدام با تلاش قاضی جابری یک ماه مهلت داده شد و وی اعدام نگردید.
مینا جعفری وکیل سهیلا قدیری در لايحه تجديدنظرخواهی خود، به اينكه سهيلا پس از زايمان دچار سايكوز يا همان جنون پس از زايمان شده بود اشاره نمود اما متاسفانه پزشكی قانوني كشور سلامت عقل سهيلا راتاييد نمود. این در حالی است كه همه در زندان به عدم سلامت عقلی وی اذعان داشتند. همچنین پس از تلاش‌های فراوان جهت شناسایی و جلب رضایت پدر نوزاد مقتول، پدر طفل اظهار نمود خيلی دنبال سهيلا بوده اما نمي دانسته بايد چكار كند و مايل است هركاری برای نجات جان سهيلا بكند. مینا جعفری اضافه می‌نماید:‌" در نهايت براي توقف حكم مجبور به تقديم دادخواست رابطه زوجيت در دادگاه خانواده شديم كه مورد پذيرش قاضي قرار گرفت و اكنون نيز پرونده اثبات نسب وی مطرح شده و درحال رسيدگی است."
با توجه به حق ولی دم که مربوط به جنبه خصوصی جرم می‌باشد و گذشت وی و صرف‌نظر نمودن از قصاص، دادستان بازهم تقاضای قصاص نمود و مشخص نیست بر اساس کدام ماده قانونی حکم اعدام سهیلا قدیری صادر گشت.

۱۳۸۸ مهر ۲۲, چهارشنبه

سه نوجوان دیگر در آستانه اعدام

چهارشنبه، 22 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 14 October
پس از مرگ بهنود شجاعی نوبت به سه نوجوانی رسیده است که سن کمتر از ۱۸ سال به اتهام قتل عمد دستگیر و راهی زندان شده اند. صفر انگوتی در ۲۹/۷/۱۳۸۸ به پای چوبه دار خواهد رفت و محمدرضا حدادی و امیر امرالهی نیز بر حسب شنیده ها در هفته آینده اعدام خواهند شد. تلاشهای فراوانی برای جلب رضایت اولیاءدم و توقف اجرای حکم آنها شده ولی متاسفانه تاکنون به نتیجه مطلوبی نرسیده است. در کنار این سه نوجوان بهمن سلیمیان در اصفهان، عباس حسینی در مشهد، رحیم احمدی و محمد جاهدی در شیراز از جمله دیگر نوجوانانی هستند که هر لحظه امکان دارد جانشان گرفته شود. برخی از خانواده های اولیاءدم موافقت خود را به شرط دریافت دیه اعلام خواهند نمود ولی خانواده موکلینم در شرایطی نیستند که بتوانند دیه مورد نظر خانواده ها را پرداخت کنند. برخی از افراد و نهادها و نهادها از این موضوع و نام اینجانب سوء استفاده نموده و بی جهت در حال جمع آوری وجوهی از دیگران هستند. در صورتی که نیاز به دریافت مبلغی برای رضایت اولیاءدم بود از طریق این وبلاگ اعلام خواهد شد و مبالغی که دریافت می شود کاملا برخلاف اخلاق و قانون می باشد. لطفا در صورت پرداخت مبلغی به عنوان کمک به این کودکان به صورت مستقیم با اینجانب در تماس باشید.
محمد رضا حدادی متولی ۲۷/۱۲/۱۳۶۶ و در زمان دستگیری ۱۵ سال داشته است.
صفر انگوتی متولد 29/6/1368 است او در زمان ارتکاب جرم 17 سال داشت.

۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

بهنود شجاعی اعدام شد

یکشنبه، 19 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Sunday 11 October
لحظاتی پیش حکم ضد بشری اعدام بهنود شجاعی به اجرا درآمد. این حکم در حالی به اجرا گذاشته شد که صدها نفر از مردم تهران از اوایل بامداد امروز در مقابل درب زندان اوین تجمع کردند و خواستار لغو اعدام این نوجوان بودند. مردم از حوالی ساعت 01:00 بامداد شروع به تجمع در مقابل زندان اوین کردند و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده می شد.در میان اجتماع کنندگان خانواده بهنود شجاعی ،آقای عبدالهی از دفتر یونیسف، وکلای بهنود شجاعی،مادران شهدای آزادی اخیر (خانم پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی و تعدادی دیگر از مادران،فعالین کودکان،فعالین زنان و دانشجویان و همچنین تعداد زیادی از مردم تهران در مقابل درب جنوبی زندان اوین تجمع کردندمادران شهدای اخیر با دیدن مادر،پدر و خواهر مقتول ضمن همدردی با آنها از آنها مسرانه تقاضا کردند که بهنود شجاعی را ببخشند و مانع اعدام وی شوند. مادران زیادی بودند که خانواده مقتول را احاطه کرده بودند و هر کدام به طریقی از آنها درخواست عفو می کردند.پس از درخواستهای مکرر مادران و مردم حاضر در آنجا ،خانواده مقتول (پدر،مادر و خواهر) ،وکلای بهنود همراه با نماینده دادستان به درون محوطه اوین وارد شدند. جمعیت در انتظار کشنده بسر می برند تا اینکه نتیجه را بدانند.لحظاتی پیش اعلام گردید که خانواده مقتولتن به رضایت تن ندادند و بهنود شجاعی به دار آویخته شد. او پس از 6 بار اعدام روحی در هفتمین بار اعدام فیزیکی او را به اجرا گذاشتند.بهنود شجاعی در تاریخ 28 مرداد 1384 در یک نزاع جمعی در پارک ونک و در سن کمتر از 17 سالگی و بصورت تصادفی منجر به مرگ یک نوجوان گردید. او دستگیر و در دادگاه 74 کیفری تهران محکوم به مرگ شد و دردیوان عالی کشور حکم اعدام وی مورد تایید قرار گرفت.
19 مهر 1388 برابر با 11 اکتبر 2009

۱۳۸۸ مهر ۱۷, جمعه

يک زندانی کرد زیر شکنجه به قتل رسید

آدينه، 17 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Friday 09 October
نمیر عبدالله پور زندانی کرد بر اثر اعمال شکنجه بیش از حد از سوی مسئولان زندان ارومیه و همچنین جلوگیری مسئولان از مداوای وی جان خود را از دست داد. فعالان حقوق بشر اعلام داشتند، نامبرده در زندان ارومیه زندانی بود و از سوی مسئولان زندان و به دست شخصی به نام "اکبر پشوری" شکنجه میشده، و بعلت جراحات سنگین و جلوگیری از مداوای وی نامبرده جان خود را از دست داده است.

۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبه

ماموران جنایتکار رژیم جوانی را به ضرب گلوله کشتند

پنجشنبه، 16 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 08 October
جوان 21 ساله‌اي در حين فرار از دست مأموران پليس بر‌‌اثر شليك يك گلوله فوت كرد.‌ به گزارش فارس، ساعت 18 روز سه شنبه ‌مأموران گشت انتظامي تهران بزرگ در حين گشت‌زني ‌در حوالي خيابان زرتشت به 2 موتور‌سيكلت مشكوك شدند. ‌مأموران حركات اين 4 موتور‌سيكلت سوار را بررسي كرده و به آن‌ها به عنوان كيف‌قاپ مشكوك شدند و ‌‌‌فرمان ايست دادند اما راكبان موتور‌سيكلت ‌ها از اجراي دستور ايست سر باز زده و متواري شدند. ‌شاملو بازپرس شعبه دوم دادسراي امور جنايي تهران درباره اين پرونده گفت: مأموران پس از شليك چندين ‌تير هوايي، به سمت موتور‌سيكلت و سرنشينان آن شليك كردند كه در اين جريان يكي از راكبان مجروح شده و سپس فوت كرد. ‌وي ادامه داد: پس از بررسي از سرنشينان موتور‌سيكلت، مشخص شد اين افراد وسيله نامتعارفي به همراه ‌نداشتند و تنها مشروبات الكلي مصرف كرده بودند.
قانون به‌كارگيري سلاح بايد اصلاح شود
بازپرس ويژه قتل تهران در جريان اين حادثه گفت: قانون به‌كارگيري سلاح توسط ماموران نيروهاي مسلح در موارد ضروري، قانون كارشناسي‌شده‌اي نيست. قاضي شاملو بازپرس جنايي پايتخت با تاكيد بر لزوم بازنگري در اين قانون گفت: به‌كارگيري سلاح بايد محدود به مواردي شود كه متهم يا فرد تحت تعقيب، مسلح است يا اقدام به عمليات مسلحانه عليه ماموران كرده و يا اين‌كه اقدام به گروگانگيري نموده و عمل او براي افراد ديگر خطر جاني در پي دارد. بازپرس شعبه اول بازپرسي (ويژه قتل) دادسراي امور جنايي تهران افزود: اين شايسته نيست كه جان افراد به خاطر مسئله‌اي مانند كيف‌قاپي يا سرقت به خطر بيفتد، زيرا ضرر به مال، قابل جبران است اما ضرر جاني جبران نمي‌شود. شاملو خاطرنشان كرد: اصلاح اين قانون در حال حاضر فقط در اختيار مجلس است.

۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

احتمال اعدام متهم یک پرونده حساس امنیتی

چهارشنبه، 15 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 07 October
از سرنوشت یک متهم امنیتی محکوم به اعدام بیش از 8 روز است هیچ اطلاعی در دست نیست.
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صالح سلطان زاده متهم امنیتی که از شهریور ماه سال 85 به اتهام جاسوسی برای دول متخاصم بازداشت و به اعدام محکوم شده بود روز سه شنبه مورخ 7 مهرماه از بند خود خارج و به مکان نامعلومی منتقل شد که از سرنوشت نامبرده پس از انتقال اطلاعی در دست نیست.
به اذعان شاهدان، نامبرده این انتقال را جهت اجرای حکم اعدام خود عنوان داشته و علاوه بر واگذار کردن وسایل خود به سایر زندانیان، وصیتنامه خود را نیز به دوستانش تحویل داده است.
صالح سلطان زاده از پرسنل وزارت دفاع و دست اندرکار پروژه موشک شهاب 3 بود که در شهریورماه سال 85 توسط ضداطلاعات ارتش بازداشت و مدت یکسال در بازداشتگاه امنیتی اف-64 واقع در پادگان جی این سازمان نگهداری شد.
نامبرده پس از محکوم شدن به اعدام به اتهام جاسوسی و ارتباط با دول متخاصم به سالن 5 اندرزگاه 7 زندان اوین که مختص نگهداری متهمان نظامی است منتقل شد، نظر به اینکه تحقیقات پرونده نامبرده به پایان رسیده است انتقال ایشان با توجه به شرایط فعلی و حساسیت پرونده نگران کننده ارزیابی می شود.

۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه

صدور هفت حکم اعدام برای فعالان سیاسی در اهواز

دوشنبه، 13 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Monday 05 October
به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، دادگاه انقلاب اهواز برای هفت فعال سیاسی این شهر حکم اعدام و برای دو تن دیگر حبس تعزیری صادر کرد
دادگاه انقلاب اهواز روز چهارشنبه مورخ 8\7\1388 دو تن از فعالان سیاسی عرب اهواز را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی برعلیه نظام به تحمل حبس تعزیری محکوم کرد.
در این دادگاه، متهم اول آقای "سید مرتضی موسوی" به سه سال ونیم و متهم دوم آقای "عدنان بیانات" به دوسال حبس تعزیری محکوم شدند.
این احکام در حالی صادر میشوند که دادگاه انقلاب 7 نفر دیگر از اعراب اهواز را به اسامی ذیل، به اتهام ترور یک روحانی شیعی به اعدام محکوم نموده است.
1- "علی ساعدی" فرزند قاسم 25 ساله که بیش از 15 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
2- "ولید نیسی" (مهاوی) فرزند سعید 23 ساله که وی نیز بیش از 15 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
3- "ماجد فرادی پور" (سواری) فرزند حمید 26 ساله بیش از 11 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
4- "دعیر مهاوی" فرزند عبدالکریم 50 ساله بیش از 15 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
5- "ماهر مهاوی" فرزند دعیر 21 ساله بیش از 8 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
6- "احمد ساعدی" فرزند حسین 28 ساله بیش از 9 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
7- "یوسف لفته پور" (طرفی) بیش از 11 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
از روند دادرسی این افراد اطلاعی در دست نیست اما گفته میشود تمامی این افراد اتهام وارد شده مبنی بر ترور فرد مزبور را رد نموده و خود را از هر گونه فعالیت مسلحانه مبرا دانسته اند.
لازم به توضیح است بسیاری از سنی مذهبان اهوازی، روحانی مقتول آقای "هشام صیمری" را به توهین به مقدسات اهل سنت متهم می کنند، وی در سال 1386 توسط عوامل ناشناس در اهواز به قتل رسید.

۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

هشدار در مورد احتمال اعدام زندانيان سياسی در كردستان

پنجشنبه، 9 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 01 October
به گزارش كميته بين المللی عليه اعدام، اخیرا قوه قضائیه جمهوری اسلامی به بهانه انتقام جویی و ایجاد فضای رعب و وحشت پلیسی در کردستان با ارسال يك دستور العمل محرمانه به دادگستری سنندج٬ خواهان اجرای حکم اعدام برای تعدادی از زندانيان سياسی در سنندج شده است. گزارشها حاکیست دستکم سه نفر در خطر اجرای حكم اعدام هستند: حبيب لطيفی ۲۶ ساله دانشجو٬ احسان فتاحيان ۲۷ ساله و شيركو معارفی به اتهام محاربه به سلولهای انفرادی منتقل شده و هر لحظه خطر اجرای حكم اعدام اين سه نفر وجود دارد. هم اكنون بيش از چهارده نفر از فعالين سياسی در كردستان در خطر اعدام قرار دارند. فرهاد رمضان احمد٬ فرهاد چالش ٬ شيركو معارفي٬ رستم اركيا٬ فرزاد كمانگر٬ علی حيدريان٬ فصيح ياسمنی ٬ فرهاد وكيلی٬ هيوا بوتيمار٬ انور حسين پناهی ٬ ارسلان اوليايی٬ حبيب الله لطيفی ٬ زينب جلاليان٬ احسان فتاحيان. گفته ميشود جمهوری اسلامی اخيرا ترور چند نفر از مقامات حكومتي و از جمله شيخ الاسلام نماينده كردستان در مجلس خبرگان را بهانه ای قرار داده تا به كشتار تعداد زيادی از فعالين سياسی زندانی دست بزند.

۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه

یک نوجوان دیگر در آستانه اعدام

دوشنبه، 6 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Monday 28 September
حسین علی پور متولد 7 تیرماه 1368، به جرم قتلی که در 16 سالگی (شهریور 84) مرتکب شده است، هم اکنون در زندان لاکان رشت زندانی است و با تائید شدن حکم قصاص اعدام خواهد شد.
به گزارش واحد حقوق کودک مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ، در غروب روز 19 شهریور ماه سال 84،حسین علی پور و یکی از دوستانش به نام مهدی اسدی با فردی به نام مسعود پروانه درگیر شدند که در این درگیری متاسفانه مسعود جان باخته است و حسین علی پور به جرم قتل به قصاص و دوستش به 10 سال حبس محکوم شده اند و تلاشهای بسیار وکیل تسخیری ایشان تا این لحظه نتوانسته است روی رای دادگاه تاثیر بگذارد وهم اکنون پرونده جهت تأئید به دیوان عالی فرستاده شده است.
طبق ماده 37 کنوانسیون حقوق کودک اجرای مجازات اعدام و حبس های طولانی مدت برای کودکان تا قبل از پايان سن هجده سالگی ممنوع است. در ضمن در بند 6 ماده ی 5 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتاً حکم اعدام برای کودکان زیر 18 سال ممنوع اعلام شده است..علیرغم این مهم کشور ایران بالاترین میزان اعدام کودکان را در جهان داراست

۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه

سخنان نماينده آمريكا در شوراى حقوق بشر سازمان ملل

چهارشنبه، 1 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 23 September
نماينده آمريكا در شوراى حقوق بشر سازمان ملل در ژنو، طی سخنانی نقض وحشیانه حقوق بشر در ايران را محکوم کرد و گفت ایالات متحده از سركوب معترضان در ایران عمیقا نگران است.
داگلاس گريفيث گفت، رژيم تهران با خشونت هر چه تمام تظاهرات مسالمت آمیز معترضان را سركوب می کند. در جريان تظاهرات ماههای اخیر در ایران دهها تن كشته شدند و صدها تن ديگر نیز بازداشت و هم اکنون در زندان بسر می برند.

۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه

نامه جوانی که در انتظار اعدام بسر می برد

دوشنبه، 30 شهریور ماه 1388 برابر با 2009 Monday 21 September
نامه بهنود شجاعی زندانی که مهلت یک ماه او پایان یافته و بازهم در انتظار مرگ بسر می برد
بنام خداوند بخشنده مهربانایکاش باد صدایم را می بردایکاش گنجشکانی که از بالای دیوار بلند زندان رد می شوند حرفهایم را می شنیدند و بر ایوان خانه شما می نشستند و برایتان بازگو می کردند.بچه ای بودم تا چشم باز کردم مادرم رفت و فرشته نجاتم مرا تنها گذاشت.هیچگاه فکر نمی کردم بی مادری اینقدر سخت باشد.بیش از سه سال است که در کنج زندان نشسته ام و تمام خاطرات زندگی ام در یک روز خلاصه شده .سه سال است در یک روز زندگی می کنم. سه سال دائم مسیری را که آن روز رفتم می روم و هر چه تلاش می کنم که برگردم نمی شود.در خودم فرو می روم،در خودم فریاد می زنم ،بخدا نمی خواستم چنین شود،ای خدا چرا چرا اینطور شد.چرا تا آخرین لحظه عمرم شرمسار کسانی هستم که هنوز نتوانستم با آنها سخن بگویم و بیان کنم که این بهنود آن موقع نفهمید چه شد. ولی امروز با تمام وجود از آنچه شده پشیمان است و هر روز سر بر خاک می ساید و هر روز از خدا تقاضای بخشش می کند.من در طی این سالها بارها و بارها در یک روز زندگی کردم و آنهم بدترین روز زندگی ام.بارها و بارها مرده ام ولی باز نفس کشیدم و باز در انتظار مردن دوباره.بخدا هیچکس نمی داند سنگینی این بار چیست؟همانگونه که هیچکس نمی داند داغ فرزند چیست؟من شرمنده ای ابدی هستم که انسانی را ،جوانی را، عزیزی را ،و ..... آه چه بگویم.ایکاش نمی رفتم،ایکاش ...دو بار مرا برای اجرای قصاص به سلول انفرادی بردند ، شبهای تلخ و سرد و سنگینی بودنمی دانم چه بگویم هزاران بار مردم. می خواستم گریه کنم،اشکی نبود.می خواستم ناله کنم،صدایی دروجودم باقی نبود.می خواستم در تنهایی مادرم را در آغوش بکشم و اشک بریزم ولی جز دیوار سفید و آهن سرد هیچ چیز نبود.به آخر عمری رسیدم که هیچ چیز جز تلخی از آن ندیده بودم و در پایانش جز بار شرمندگی و پشیمانی چیز دیگری برایم باقی نمانده بود.زندانبان کلید را گرداند و گفت بر خیز وقت رفتن است.صدای کلید قلبم را لرزاند بیاد درد جانکاه شما افتادم،زمانی که فرزندتان را دیدید.مرا به محوطه زندان بردند تمام زندگیم در همین دقایق جلو چشمم گذشت و یاد فرزند شما افتادم که او هم چون من آرزوهای فراوانی داشت.زمانی که در پای چوبه دار به من گفتند،یک ماه فرصت داری تا رضایت بگیری با دیدن برادر آن مرحوم احسان عرق سرد خجالت بر پیشانیم نشست. مرا به زندان برگرداندند.در سلولم بغضم ترکید. خدایا خدایا چگونه به آنها بگویم شرمنده ام،شرمسارمشب با مادرم نجوا می کردم،مادر کجا رفتی؟چرا زود مرا تنها گذاشتی؟اگر تو بودی چه ها نمیشد،ایکاش بودی،ایکاش به در خانه آنها می رفتی ،ایکاش از آنان می خواستی در حق من بزرگی کنند، ایکاش از آنان می خواستی که این افتاده بر زمین ندامت و پشیمانی را در دست بگیرند و ایکاش .... ایکاش مادر،مادرم،اگر تو در کنارم بودی ،هرگز این اتفاق برایم رخ نمی داد.مادر در آن دیاری که هستی به دیدار احسان برو،تو در آنجا برایش مادری کن،من شرمنده اویم و می دانم درد بی مادری چیست.خداوند مهر و محبت خود را در پدران و مادران ودیعه گذاشت و محبت والدین محبت خدایست .می دانم شما با مهر ترین و با مهربان ترین ها هستید و مهری که به فرزند عزیز از دست رفته خود دارید در دیگری بار بر من گشوده است.شاید این آخرین نامه من باشد و نمی دانم که به دست مهربان شما خواهد رسید یانه؟اما تقاضا می کنم بدانید بهنود که سه سال است در تمام لحظات زندگی خود آرزو می کند تا شما را ببیند و به پایتان بیفتد و بگوید،بخدا آنچه گذاشت در فهمم نبود،بخدا نفهمیدم چه شد ؟ بخدا شرمنده ام.شما هرچه بگوئید هر چه بخواهید حق دارید.ایکاش گرمی مهر و نور محبت شما ذره ای بر من یخ کرده بتابد،ایکاش مرا ببخشید.نامه ام را با سلام تمام می کنمشرمنده روی شمابهنود شجاعی

۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

شليک پی در پی گلوله به روزه‌ خوار فراری

پنجشنبه، 26 شهریور ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 17 September
افسر يک کلانترى که به دنبال بى‌توجهى راننده جوان به فرمان ايست او، با شليک گلوله راننده را از پا درآورد، ديروز در دادگاه کيفرى تهران محاکمه شد.
به گزارش ايسكانيوز، شليک پياپى شش گلوله، عصر 23 مهر 1384 در خيابان «دلگشا» لرزه بر جان مردم انداخت و آنان با بدن خون آلود راننده 22 ساله‌اى به نام «مصطفي» روبه‌رو شدند.
در آن ميان، افسر کلانترى 132 نبرد به نام «محسن» که به دنبال بى توجهى راننده جوان به فرمان ايست دست به سلاح برده بود، «مصطفي» را به بيمارستان ناجا رساند اما او به خاطر شدت خونريزى جان باخت.
بدين ترتيب بازجويى از متهم و همکارانش آغاز شد و «محسن» درباره جزئيات تيراندازى گفت: در خيابان سرگرم گشت بودم که ديدم يک راننده در ملأعام، روزه‌خوارى مى‌کند

۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

یک نفر دیگر در زندان مرکزی ارومیه‌ بدار آویخته‌ شد

چهارشنبه، 25 شهریور ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 16 September
امروز صبح در زندان مرکزی شهر ارومیه، شخصی بنام سعید امینی از اهالی شهر بوکان، که‌ مدت 3 سال بود در زندان به سر می برد، به دار آویخته شد.
لازم به گفتن است که‌ از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون، نفر در ایران274 سنگسار و یا اعدام شده‌اند.

۱۳۸۸ شهریور ۲۲, یکشنبه

فیلم؛ شاهد تجاوز در زندان پس از انتخابات اخیر

یکشنبه، 22 شهریور ماه 1388 برابر با 2009 Sunday 13 September

http://www.youtube.com/watch?v=GhKs4lZBkyE&eurl

۱۳۸۸ شهریور ۱۹, پنجشنبه

به هتل ها می گویند به احمدی نژاد اتاق ندهید

پنجشنبه، 19 شهریور ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 10 September
سایت حکومتی رجانیوز وابسته به باند احمدی نژاد: دنیس راس از مشاوران ارشد باراک اوباما در امور ایران و ریچارد هالبروک نماینده ویژه در افغانستان با تعدادی از صهیونیست‌های مستقر در نیویورک، مدیر هتل محل استقرار رئیس‌جمهور ایران را تحت فشار قرار داده اند. به گزارش روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت، مشاوران اوباما که از مؤسسین گروه موسوم به "اتحاد بر ضد ایران هسته‌ای" در نامه‌ای از طرف این گروه، از مسئولان هتل اینترکانتینانتال در بارکلی نیویورک که موافقت کرده است میزبانی محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران را در زمان برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل در 2 هفته آینده به‌عهده گیرد، انتقاد کردند. مسئولان این هتل در بارکلی نیویورک اعلام کرده‌اند که مدیریت این هتل برای دادن اجازه اقامت به رئیس‌جمهور ایران و هیئت همراه تحت فشار قرار دارند. این گروه در نامه خود به مدیریت هتل آورده است: مکان های کار و کسب در نیویورک نباید پول آغشته به خون این حامی تروریسم را بپذیرند. دنیس راس مشاور باراک اوباما رئیس‌جمهور امریکا در امور خاورمیانه و ریچارد هالبروک نماینده ویژه امریکا در افغانستان و پاکستان از جمله بنیانگذاران این گروه محسوب می شوند. مارک والاس رئیس گروه اتحاد بر ضد ایران هسته‌ای در این نامه نوشته است: مسئولان هتل اینترکانتینانتال با تأمین مکان اقامت هیئت ایرانی نه تنها انتخاب احمدی‌نژاد را تایید می‌کنند بلکه به موارد آشکار نقض حقوق بشر توسط حکومت ایران و تعهد خود در قبال تولید سلاح های هسته‌ای در این کشور توجه نمی کنند. والاس همچنین در این نامه نوشت من از مدیریت هتل درخواست می کنم بررسی کند که آیا سود منافع کوتاه مدت اقتصادی که از اقامت هیئت ایرانی به دست می اید از پیامدهای جدی حمایت از تروریسم دولتی بیشتر است؟

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

سخن رضا پهلوی با روحانیون وابسته به حکومت

چهارشنبه، 18 شهریور ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 09 September

ایرانیان،
از فردای فرود خمینی در گورستان و چیره شدن هیچ انباشته از پوچ اش برخاک پاک ایران، آواز «قادسیۀ دوم» بر سر بسیاری از زبان ها افتاد. کشتار ننگ آور و فریبکارانۀ افسران دلاور ایرانزمین، کشتار شرم آورانۀ سیاست ورزان میهن پرست و حتی اعدام نخستین بانوی وزیر ایرانی، و سپس، یک به یک، کشتار برنامه ریزی شدۀ همۀ آن جوانان دلیر و دگراندیش بی گناهی که بابک وار بر سر موضع ایستادند و به ولایت جهل و ستم «نع» گفتند، همه و همه، نشان از یک چیز داشت: تازش دگربارۀ تاریکی و چیرگی بیگانگان بر میهن!
هم میهنانم،
عطاملک جوینی، تاریخ نگار بزرگ میهن مان، برایند تاخت و تاز سپاهیان مغول به ایرانزمین را این چنین به نقش می کشد: "آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند"! این جمله، با همۀ فشردگی اش، از روزن من، بزرگ ترین و گویا ترین داستان کوتاه، از تاریخ بلندِ جنایات اهل بیابان در میهن ماست؛ و من شکی در این ندارم، که در فردای فروپاشی این نظام اهریمنی نیز، که از همان روز نخست کلاغ های اش را به جان گل های اقاقی انداخت، تاریخ، سخنی از همین دست خواهد گفت.
ایرانیان،
دیگر بس است، امروز دیگر هنگام یک تعیین و تکلیف تاریخی فرارسیده است. هزاره ای نوین آغاز شده است و ما، که هم به علت های بیرونی و هم به علت های درونی از برخی دیرکردهای تاریخی رنج می بریم، در آستانۀ یک ساعت صفر تاریخی ایستاده ایم. این چنین است که یکایک شما را به اندیشیدن ژرف، و به گزینش در مورد امری سرنوشت ساز فرا می خوانم:
عزیزانم،
بیایید تا به همدلی و هم اندیشی یکدیگر، از هر تیره و طایفه وطبقه، با هر زبان و دین و باور، مشق های ناکردۀ تاریخی مان را، چه در پهنۀ فرهنگ، و چه در زمینۀ سیاست، یکبار برای همیشه بنویسیم و دفترهایی را، که شایستۀ بسته شدن شان می انگاریم، یکبار برای همیشه، بربندیم.چرا که دست کم، من، به سهم خود، دیگر به هیچ روی نمی توانم ببینم که فرزندان کورش را، چون یک تکه گوشت قربانی، از پنجرۀ کوی دانشگاه به بیرون پرتاب کنند و همزمان نعره برکشند: این هم سهم این یا آن قدیس!چرا که دست کم، من به سهم خود، دیگر به هیچ روی نمی توانم ببینم که به دختران تهمینه و پسران سیاوش در بیدادگاه های این نظام کهریزکی تجاوز کنند و پیکر تجاوز شده شان را بسوزانند و یا که سیمان گیرند، و نام این توحش برهنه را نیز، با بی شرمی و جهالت تمام، «جهاد فی سبیل الله» گذارند.
این چنین است،
که روی سخن من اینک با همۀ سردمداران حکومت جنون زدۀ ولایت فقیه، به ویژه با نهاد روحانیت وابسته به حکومت است؛ چرا که این نهاد، یعنی نهاد دین، بی هیچ شکی، امروز در برابر یک گزینش بزرگ و سرنوشت ساز تاریخی ایستاده است، نه تنها برای ایران، بلکه برای کل حوزۀ تمدنی ایرانی؛ گزینش این است: در کنار مردم ایستادن و به تمامی از حکومت بیرون آمدن، و یا در کنار رژیم ماندن و بر سنت سرکوب و الاهیات شکنجه پای فشردن!
آقایون،
روی سخن من با شما، و با همۀ آن پیشوایانی است که به نام دین، هزار و چهارصد سال است که گاه بی میانجی و گاه با میانجی، و سی سال است که بطور یکراست بر این بوم فرمان می رانید، بدین پرسش های زمینی من ایرانی، که اگر می خواهید می توانید نام اش را استفتاء نیز بگذارید، پاسخ دهید:
چگونه و به پشتوانۀ کدام الاهیات است که به این آب و خاک، اینچنین به چشم بیگانه می نگرید؟چگونه و به پشتوانۀ کدام الاهیات است که بر ایران، رفتاری را روا می دارید که گویی، کودک سرراهی تاریخ است؟چگونه و به پشتوانۀ کدام الاهیات است که میراث تمدن ایران را شایستۀ حراج کردن و سوزاندن و به آب بستن و به کلنگ برکندن می دانید؟چگونه و به پشتوانۀ کدام الاهیات است که به ایرانی، به چشم بنده و موالی و صغیر می نگرید، کودک اش را به بیگاری می کشید، زن اش را در چهارگوشۀ جهان به فروش می گذارید و از گُردۀ مَرداش تسمه بر می کشید؟آخر چگونه و به پشتوانۀ کدام الاهیات است که تجاوز به عنف را، بر دختر و پسر ایرانی، مجاز می شمارید؟
آقایون،
امروز، این شما و فقط شما هستید که بر ایران ما فرمان می رانید، پس در نهایت، این شما و سنت عالیه ای که خود را بدان وابسته می دانید هستید، که باید پاسخ سی سال جنایت قانونی شده و ویرانی پیوسته را بدهید: بنابراین چرا سکوت می کنید و دست بر دست می گذارید؟ چرا، شما به عنوان علمای عرصۀ دین و نگهبانان وجدان، در برابر ستم بی پایانی که بر مردم شکیبا و نجیب این سرزمین می رود خود را به ناآگاهی می زنید؟چرا گوش های تان در برابر فریادهای ممتد ملت رنج کشیدۀ ایران ناشنوا شده است و چرا دست رد بر خشونت بهیمی ای که برفرزندان زال و رودابه، بر مهدی ها و ترانه های میهن می رود نمی زنید؟ چرا به سوی مردم نمی آیید و در برابر توحش عریان این فریب کارترین حکومت تاریخ، که پشیزی برای کرامت انسان ارزش قائل نیست، نمی ایستید؟ به راستی چرا؟ و به من بگویید، انگیزۀ این بی تفاوتی آشکار در برابر ستم چیست؟
آقایان روحانی،
من، به هر ایمانی که به انسان ارج گذارد، فارغ از اینکه از آن کدام ملت و فرهنگ باشد، احترام می گذارم، و البته، در برابر هر ایمانی، که انسان را، به ویژه ایرانی را زیرپا گذارد و شان آدمی را به هیچ گیرد، می ایستم. پس تکلیف خود را روشن کنید، چرا که تکلیف من، چون روز، روشن است:
من، میان آن جوان ایرانی که از پنجره پرتاب می شود تا که در پای درگاهی متعالی قربانی شود، بی هیچ شک و گمانی، نه جانب آن درگاه نیازمند به گوشت لُخم انسان، بلکه جانب آن ایرانی لگدمال شده، جانب فرزند نگونبخت کوروش را می گیرم. وسلام!
خداوند نگهدار ایران باد

۱۳۸۸ شهریور ۱۷, سه‌شنبه

تیراندازی بسوی مردی که شعار مرگ بر خامنه ای می داد

سه شنبه، 17 شهریور ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 08 September
یک شهروند میانسال در قم توسط نیروهای لباس شخصی هدف گلوله قرار گرفت. ظهر امروز 17 شهریورماه، فردی میانسال ( 35-40 ساله ) که به همراه همسر و فرزند خردسال خود در خیابان 19 دی شهر قم با ماشین سواری پراید ( مدل 132 ) به سمت کمربندی کاشان در حال حرکت بود توسط عده ای از نیروهای لباس شخصی که سوار بر اتومبیل پژو ( مدل جی ال ایکس) بودند دستگیر شد.
عوامل لباس شخصی پس از توقف در مقابل اتومبیل فرد مزبور و سد راه وی با ضرب و شتم در مقابل همسر و فرزند خردسال ایشان سعی کردند وی را به داخل اتومبیل خود منتقل کنند که با مقاومت و اقدام به فرار این فرد، توسط عوامل لباس شخصی با تیر اندازی مستقیم در بین جمعیت از ناحیه کتف هدف گلوله قرار گرفت.
نامبرده پس از اصابت تیردر حالی که به سر دادن شعارهای سیاسی منجمله " مرگ بر خامنه ای" می پرداخت توسط نیروهای لباس شخصی به همراه خانواده اش به داخل خودرو نیروهای مزبور برده و نهایتاً به نقطه نامعلومی منتقل شد.
لازم به ذکر است هویت و اتهام شهروند مذکور و همچنین نهاد و رسته نیروهای لباس شخصی مشخص نیست، اطلاعات تکمیلی اعلام خواهد شد.

۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

خونخواری که تجاوز و شکنجه می کند و تنها دشنه را می شناسد

دوشنبه، 9 شهریور ماه 1388 برابر با 2009 Monday 31 August
پدر سعیده ناموس خود را به حکومت اسلامی سپرد و رفت. او که در راه حفظ همین مردم جانبازی کرده بود و از خون خود مایه گذاشته بود، دو سال پیش این ظلمتکده را ترک کرد و رفت و سعیده ماند و خانواده‌ای که باید زندگی می‌کرد. اما چه شد؟ پدر رفت و کسانی که از صدقه سر خون شهدا مانده بودند، دختر او را به خاطر بیان حقیقت و کوشش در راستای اصلاح امور، به فجیع‌ترین وضعی کشتند. سعیده در مقابل ظلم سکوت نکرد اما متجاوزان صدبدتر از بیگانگان خون پاک دختر شهید را ریختند. به راستی که اوج پاکی سعیده، ژرفای کثیف دژخیمان حکومتی را نشان می‌دهد؛ دژخیمانی که روی بیگانه را سفید کردند. پروژه تجاوز به پسران و دختران این مرز و بوم خبر از روند خطرناکی می‌دهد؛ خبر از پیشینه‌ای کثیف که به پرورش موجوداتی پرداخته است که به سختی می‌توان نام انسان بر روی آنها نهاد. جریانی که خود را در نفی بدی اوضاع، تورم، ناکارآمدی از زبان احمدی‌نژاد نشان می‌داد. این نماینده‌ی به ظاهر مؤدب و در باطن خونخوار، نماینده‌ی جریانی است که برای ماندن در قدرت تجاوز می‌کند، شکنجه می‌کند، و به‌رغم مثلا افشاگری‌های رهبر و دستوراتش برای پیگیری، می‌پاید و به احدی اجازه‌ی اعتراض نمی‌دهد. او تنها دشنه را می‌شناسد و در روز روشن، دشنه‌ای را که در دستان خون‌آلودش است، انکار می کند.

۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبه

تصاویر دلخراش؛ جنایات هولناک مزدوران رژیم در تهران




چهارشنبه، 4 شهریور ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 26 August
این دو تصویر مربوط به جنایات هولناک ماموران سفاک رژیم ولایت سفیه و در حوادث قبلی تهرانه که یکی از اقوام من که در بیمارستان سینای تهران پزشکه خودش تهیه کرده و تازه الان من ازش گرفتم و هیج جا منتشر نشده. خواهشمندم اطلاع رسانی کنید

۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

گزارش تکاندهنده تایمز از تجاوز به زندانیان در رژیم کثیف اسلامی

شنبه، 31 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Saturday 22 August
تایمز انگلیس با همکاری عفو بین الملل و منابع معتبر خود گزارش کاملی از تجاوز به بازشدگان را فاش ساخته است. در این گزارش آمده رضا نوجوان 15 ساله ای است که در مرکز ایران، در یک خانه امن پناه گرفته است اما به تائید پزشک معالج، قصد خود کشی دارد. وی به همراه عده ای نوجوان هم سن و سال خود که حتی هنوز به سن رای دادن هم نرسیده اند در تجمعی دستگیر شده و در زندان بارها مورد تجاوز وحشیانه و تحقیر جنسی قرار گرفته اند. مجله تایمز تحقیرهای جنسی علیه این زندانیان را معادل و یا بدتر از آنچه می داند که جمهوری اسلامی ایران ایالات متحده را برای ارتکاب آن در زندان ابوغریب ملامت نموده است. این نوجوان که نام وی، محل اقامت و نام پزشک معالج وی نزد تایمز محفوظ است می گوید در روز اول در بازداشتگاه نامعلوم (سپاه یا بسیج) سه نفر لباس شخصی به وی حمله کرده اند و یکی او را به زور نگه داشته، یکی رویش نشسته و دیگری روی وی ادرار نموده و سپس به طرز وحشیانه ای به وی تجاوز کرده اند. وی در طول مدت زندان (حدود 20 روز) بارها مورد تجاوز قرار گرفته است، حتی پس از انتقال به بازداشتگاه رسمی نیروی انتظامی. رضا برای خودکشی در زندان سر به زمین کوبیده است. او شاهد تجاوز به چندین نفر دیگر نیز بوده و به شهادت پزشک معالج و تائید نماینده عفو بین الملل در ایران، ادعاهای رضا مبنی بر تجاوز، جراحات جسمی، آسیبهای روحی و تحقیرهای جنسی با واقعیات منطبق می باشد. رضا شاهد زندۀ مهدی کروبی، افشاگر تجاوز به زندانیان دربند می باشد. تجاوز کنندگان به رضا مرتبا می گفته اند این کارها را در راه خدا انجام می دهیم و سزای معترضین به نظام اسلامی همین است. گویا صورت وی را در مدفوع فرو کرده اند و در اعتراض به تجاوز، بازجوی وی دوباره به او تجاوز نموده است. رضا می گوید زندانیان نوجوان را مجبور به "عمل جنسی با یکدیگر" نیز نموده اند و گفته اند با این عمل "پاک می شوید". در نهایت رضا با وثیقه ای در حدود 70 میلیون تومان در دادگاه انقلاب و با سپردن تعهد مبنی بر عدم افشاگری در مورد این رفتارهای وحشیانه آزاد شده است. در بیمارستان، نوجوان شانزده ساله دیگری که از وی به عنوان سردسته نام برده شده در اثر شدت جراحات به شهادت رسید. شخصیتهای این گزارش با بیان این واقعیات جان خود را به خطر انداخته و خانواده رضا قصد خروج از کشور دارند.

۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

افشای دفن مخفیانه دهها جان باخته بی نام و نشان در بهشت زهرا

30 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Friday 21 August
پیکر ده ها نفر شهدای جنبش سبز در تاریخ های 21 و 24 تیرماه به صورت مخفیانه و بدون اسم و مشخصات فردی در قطعه 302 بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده است. این اقدام در حالی صورت گرفته که ده ها خانواده که بستگان شان در جریان راهپیمایی های مسالمت آمیز اعتراض به کودتای انتخاباتی ناپدید شده و مقام های قضائی و امنیتی با گذشت هفته ها حاضر به پاسخ گویی در مورد سرنوشت این افراد نیستند.
یکی از پرسنل سازمان بهشت زهرای تهران گفته است در روزهای 21 و 24 تیرماه جنازه هایی بدون نام و مشخصات و تحت تدابیر شدید امنیتی، به این قبرستان منتقل شده و با صدور اجباری جواز دفن برای آن ها در قطعه 302 بهشت زهرا به خاک سپرده شده است.
در فهرست جوازهای دفن صادر شده روز 21 تیرماه در بهشت زهرای تهران دستکم 28 جواز بدون ذکر نام و نام خانوادگی صادر شده و همگی در قطعه 302 به خاک سپرده شده اند، و اقدامی مشابه روز 24 تیرماه نیز 16 جواز دفن با بدون ذکر نام و نام خانوادگی صادر شده است.
اواسط تیرماه خانواده های برخی از شهدای جنبش سبز از وجود ده ها جنازه در سردخانه ای در جنوب غربی تهران خبر داده بودند، که با تحویل جنازه های منجمد به خانواده ها در روزهای بعدی این خبر نگهداری پیکرهای شهدای جنبش سبز در سردخانه های صنعتی مورد تائید قرار گرفت.
اجساد در سردخانه های پزشکی یا پزشکی فانونی منجمد نمی شوند اما به دلیل اینکه این جنازه های در سردخانه های صنعتی نگهداری شده بودند، اجساد منجمد شده و فرم خود را از دست داده بودند.
پس از رویت جنازه های شهدا در سردخانه های صنعتی و وحشت آمران و عاملان کشتار و سرکوب مردم از انتشار خبر آن، جنازه ها بدون شناسائی به بهشت زهرا منتقل و به خاک سپرده شده اند.
مسئولین بهشت زهرا در روزهای اخیر حاضر نشده اند در این مورد توضیحی ارائه کنند و هیچ یک از آن ها حاضر به پاسخگویی در مورد این اجساد و تدفنین مخفیانه شهدای جنبش سبز نبوده اند. با این حال سایت حزب مشارکت اعلام کرده که با همکاری برخی از پرسنل سازمان بهشت زهرا، شماره جواز دفن شهدایی که بدون نام در قطعه 302 به خاک سپرده شده اند را در اختیار دارد و در صورت لزوم منتشر خواهد شد.

۱۳۸۸ مرداد ۲۶, دوشنبه

3 زن زندانی در زندان گوهردشت در آستانه اعدام قرار دارند

دوشنبه، 26 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Monday 17 August
3 زن زندانی در زندان گوهردشت کرج در آستانه اعدام قرار دارندبنابه گزارشات رسیده از بند 7 زنان زندان گوهردشت کرج ، 3 زن زندانی که که سالهاست در بند 7 زنان این زندان بسر می بردند در آستانۀ اجرای حکم اعدام قرار دارند. گفته می شود که حکم اعدام آنها قرار است در طی این هفته به اجرا در آید.
اسامی 2 زن زندانی که در آستانه اعدام قرار دارند به قرار زیر می باشد
1-اکرم محمدی حدودا 35 ساله و تقریبا 7 سال است که در زندان بسر می برد.از بند 7 زنان زندان گوهردشت می باشد، اتهام وی قتل می باشد
2- آمنه عبدالله زاده ،50 ساله و در حدود 5 سال است که در زندان بسر می برد،اتهام وی قتل می باشد.نام زن زندانی سوم نامشخص می باشد.گزارشات تایید نشده حاکی از آن است که هفته گذشته 3 زن زندانی از بند 7 زنان زندان گوهردشت اعدام شده اند. این اعدام ها هنوز اعلام نشده است و به نظر می آیید که دستگاه قضائی رژیم سعی دارد اعدامها را مخفیانه صورت دهد تا از اعتراضات بین اللمللی و خشم مردم ایران در امان بماند.قوانین زن ستیز حاکم حقوق اولیه زنان را سلب نموده است و آنها را در مقابل خشونتها بی دفاع کرده است. قوانین زن ستیز راهی برای بعضی از زنان باقی نگذاشته است تا برای دفاع از حقوق خود ،خود اقدام کنند . اعدام زندانیان سیاسی،سنگسار، اعدام کودکان، اعدامهای دست جمعی به تایید و دستور رئیس قوه قضائیه صورت می گیرد که توسط ولی فقیه علی خامنه ای منصوب می شود و مجری دستورات و سیاستهای ضد بشری وی می باشد. علی خامنه ای تا به حال برای ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه جنایتهای ضد بشری فوق را بصورت گسترده در ایران به اجرا گذشته است.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اعدام های دستجمعی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات فوری برای متوقف کردن اعدامها در ایران است

کهریزک؛ شوک الکتریکی به بدن خیس و عریان زنان

شنبه، 24 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Saturday 15 August

یک نماینده مجلس از شکنجه زنان زندانی در کهریزک خبر داد. این در حالی است که پیش از این هیچ گزارشی درباره بازداشت زنان در این بازداشتگاه غیرقانونی منتشر نشده بود.
این نماینده مجلس که نخواست نامش فاش شود، با اشاره به بازدید گروهی از نمایندگان مجلس از زندان اوین و بند زنان، خبر داد که برخی از زندانیان در حضور نمایندگان و مقامات دادستانی از شکنجه‌های فجیع صورت گرفته در بازداشتگاه کهریزک پرده برداشته‌اند.
شرح ماجرا را از زبان این نماینده می‌خوانیم: در بند زنان، پرسیده شد: چه کسانی سؤال دارند؟ تعداد زیادی دستشان را بالا بردند. پرسیده شد: چه کسانی در کهریزک بودند؟ از یکی از آنان خواسته شد در مورد رفتاری که با وی صورت گرفته، توضیح دهد.
یکی از خانم‌ها گفت: در کهریزک، در حالی که مرا کاملا عریان کرده بودند، از من خواستند وارد یک بشکه آب شوم، سپس بارها در آن بشکه به من شوک الکتریکی وارد کردند، به طوری که تمام چهار ستون تنم می‌لرزید!
به گفته این نماینده، این زن شجاع زندانی سپس از نمایندگان پرسیده است: آیا شما واقعا خود را نمایندگان مجلس شورای «اسلامی» می‌دانید؟

۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

اعدام یک فعال مذهبی در زندان مرکزی سنندج

چهارشنبه، 14 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 05 August
به گزارش کانون زنان آذر مهر، روز هشتم مردادماه جاری، شورش مهدی خانی در زندان مرکزی سنندج اعدام شد. حکم اعدام "شورش مهدی خانی" فعال مذهبی پیشتر توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب "سنندج" صادر شده‌ بود و در شعبه‌ 4 دادگاه تجدید نظر استان کردستان تایید شد. این حکم قرار بود که ‌در صبح روز پنجشنیه مورخه 15/12/ 87 اجرا شود اما به‌ تاخیر افتاد تا اینکه‌ روز پنجشنبه 8 مرداد 1388 حکم اعدام نامبرده‌ در زندان مرکزی شهر "سنندج" به‌ اجرا درآمد .

۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

جوان دیگری در اثر شکنجه دژخیمان رژیم جان باخت



9 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Friday 31 July
خانواده شهید رامین آقازاده قهرمانی در مورد خصوصیات وی می گویند: جوانی بوده نه چندان سیاسی ، بسیار آرام و بی آزار و به خانواده وابسته بوده است.در جریان اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات ماموران وی را متهم به شکستن شیشه های بانک می کنند و برای دستگیری وی به منزل مراجعه می کنند.مادرش اورا با خود به کلانتری می برد تا نشانش بدهد که فرزندش بی گناه است، اما آنها او را نگه می دارند و به بازداشت گاه می برند و در آنجا تحت آزار و شکنجه قرار می گیرد. پس از دو هفته آزاد می شود و او دو روز پس از آن بطور ناگهانی حالش بد می شود و در نهایت به شهادت می رسد.در این فاصله چند بار از کلانتری یا بازداشتگاه زنگ می زنند و حالش را می پرسند، گویی در بازداشتگاه حاثه ای رخ داده بوده که آنها را نگران وضعیت جسمانی او شده بودند.پدرش شهید قهرمانی کارمند است و در آپارتمانهای قدیمی شهرآرا زندگی می کنند.سه برادر دیگر در این خانواده هستند که مادرشان بشدت نگران آنهاست و آنها توانسته اند یک مراسم ختم بدون سرو صدا برایش برگزار کنند

۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

عکسهای دلخراش پیکر شکنجه شده یکی از جان باختگان




سه شنبه، 6 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 28 July

عکسهای بسیار دلخراش پیکر شکنجه شده ی شهید حسین اخترزند حسین اخترزند، یکی ازجانباختگان حوادث اخیردراصفهان، محله مسجد لنبان، فردی به نام میباشدکه مجردبوده است ودرعین حال نان آورخانواده وخواهران وبرادرانش بوده است.

۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

جوان دیگری در اثر شکنجه دژخمیان رژیم جان باخت

دوشنبه، 5 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Monday 27 July
رامین قهرمانی 15 روز بعد از اینکه با پای خود برای اثبات بیگناهیش رفته بود، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمایان بود، از زندان آزاد و پس از دو روز بر اثر جراحات وارده در آغوش مادر به شهادت رسید.
به گزارش خبرنگار نوروز، در درگیری های روزهای پس از انتخابات، ماموران از طریق دوربین مداربسته یک بانک چهره رامین قهرمانی را شناسایی شده وبرای دستگیری وی به منزلش مراجعه می کنند.
به دلیل عدم حضور رامین قهرمانی در منزل ماموران به مادر او می گویند که فرزندش هرچه زودتر خود را معرفی کند.
مادرشهید قهرمانی نیز با استناد به بیگناهی پسرش و با این استدلال که فرزندش کاری جز اعتراض آرام انجام نداده است، همراه با او به محلی که ماموران گفته بودند مراجعه می کند.
این گزارش می افزاید رامین قهرمانی 15 روز بعد از اینکه با پای خود برای دفای از بیگناهیش رفته بود، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمایان بود، از زندان آزاد میشود.
او پس از آزادی به مادرش گفته که چندین روز از پا او را آویزان کرده اند. شهید رامین قهرمانی پس از آزادی به دلیل لخته های خون موجود در سینه اش در بیمارستان بستری و به شهادت میرسد.
خانواده قهرمانی تحت فشار شدید برای منع انتشار خبر شهادت فرزندشان هستند. آنها تحت تدابیر شدید امنیتی فرزند خود را به خاک سپردند. تا جایی که پس از مراسم خاکسپاری به دلیل تهدیدات نیروهای امنیتی مبنی بر اینکه سر مزار فرزند شهیدشان حق ندارند با صدای بلند گریه کنند و شیون سردهند، 5 نفر از اعضای فامیل او دچار فشارهای عصبی شدید شده تا جایی که برخی از آنها کارشان به بیمارستان کشیده شده است.
شهید رامین قهرمانی متولد سال 1358 بوده و محل سکونت وی در خیابان شهرآرا است.

۱۳۸۸ مرداد ۲, جمعه

محمد مصطفایی: زنی در آستانه سنگسار در تبریز

2 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Friday 24 July
وبلاگ دفاع از بی دفاعمحمد مصطفایی (وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر)
جمعه دوم مرداد 1388
سکینه محمدی مدت چهار سال است که در زندان مرکزی تبریز به سر می برد او سالها با همسرش اختلاف داشته و به دلایلی از جمله فقر مالی و عدم توجه همسر به خواسته هایش با مردی ارتباط برقرار کرده و پس از مدتی با بر ملا شدن موضوع محاکمه می گردد

فیلم؛ این سند جنایت خامنه ای است

آدينه، 2 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Friday 24 July

۱۳۸۸ مرداد ۱, پنجشنبه

درآوردن اعضای بدن کشته شدگان

سه شنبه، 30 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 21 July
یکی از آشنایان که پزشک میباشد و در بخش پیوند کلیه بیمارستان امام خمینی تهران کار میکند خبر از افزایش غیر طبیعی ارسال کلیه از بیمارستانهای نظامی بخصوص بیمارستان بقیه الله (بیمارستان سپاه پاسداران) داد و گفت با توجه به اینکه آمار تصادفات و مرگ و میرهای مغزی کاهش یافته و در فصول گرم سال اهدای کلیه کمتر میشود و همچنین مرگ و میر افراد بی خانمان کاهش میابد ( در فصل سرما افراد بی خانمان بدلیل سرمازدگی بیشتر فوت میکنند ) این افزایش دریافت کلیه غیر عادی هست و وقتی من از ایشان سوال کردم امکان دارد بسیاری از این کلیه ها از اجساد کشته شدگان وقایع اخیر برداشته شده باشد وی با تعجب گفت بدون اجازه اولیای دم نمیشود این کار را کرد و وقتی من به ایشان گفتم زمانیکه حکومت جنازه ها را بدون اذن خانواده شهدا دفن میکند آیا امکان ندارد بدون اجازه آنها اندامی مثل کلیه و ریه ها و قلب و کبد و .... را برداشته ( و سپس بدنشان را بدوزند و بگویند کالبد شکافی شده تا علت مرگ کشف شود !!! ) و این اعضا را برای شما ارسال کنند تا به افرادی که خودشان مشخص میکنند پیوند بزنید . ایشان که به معنای واقعی مذهبی هستند و به خدا و آخرت ایمان قلبی دارند ( نه مثل این دین فروشان کذاب ) یک مکثی کرد و به من گفت ان شاالله که اینطور نباشد . ( از لحن جواب دادنش شک و تردید موج میزد ولی شاید میخواست به خودش قوت قلب بده که در این جریانات گناه آلود نقشی نداشته ) .در هر صورت با ماشاالله و ان شاالله نمیشود جلوی این جنایت را گرفت و شرط عقل است که این خانواده های داغدار در صورتیکه اجساد پاک شهدایشان را تحویل گرفتند حتما تمام قسمتهای بدنشان را بدقت بررسی کنند و درصورتیکه جایی دوخته شده و بخیه خورده حتما علت آن را خواستار شوند و در صورت تردید درخواست کالبد شکافی در حضور پزشکان معتمد نمایند تا خدای ناکرده اندامی از اندام پاک این عزیزان به سرقت نرفته باشد .

۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

ویدئویی از شلیک مستقیم مزدوران رژیم به سوی مردم

دوشنبه، 29 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Monday 20 July

۱۳۸۸ تیر ۲۸, یکشنبه

سه تن دیگر در آستانه اعدام در زاهدان

شنبه، 27 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Saturday 18 July
رئيس كل دادگستري سيستان و بلوچستان گفت: در حال پيگيري اجراي حكم اعدام 2 عضو ديگر گروه ریگی به همراه عبدالحميد ريگي هستيم و به اميد خداوند طي اين هفته يا هفته آينده حكم اين سه نفر با هم اجرا خواهد شد. حجت‌الاسلام ابراهيم حميدي رئيس كل دادگستري استان سيستان و بلوچستان گفت: حكم اعدام دو عضو ديگر از اعضاي این گروه كه پيش از اين دستگير شده بودند مدت‌ها قبل صادر شده و در مرحله تجديدنظر خواهي و پيگيري در ديوان عالي كشور بود كه نهايتا حكم آنها هفته گذشته تاييد شده و پس از قطعيت به دادگستري استان ابلاغ شد. رئيس كل دادگستري استان سيستان و بلوچستان تصريح كرد: جرم اين دو نفر محاربه و همچنين اقدام عليه امنيت ملي مي‌باشد كه براي اجراي حكم صادره آنها نيز در حال حاضر منتظر ايجاد زمينه براي اجرا هستيم. اين امكان وجود دارد كه هر سه نفر آنها در هفته جاري اعدام شوند.

۱۳۸۸ تیر ۲۵, پنجشنبه

سنگسار در دشت قزوين به طريق روسی آن

پنجشنبه، 25 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 16 July
سنگسار در دشت قزوين به طريق روسي آنچند ماهي است كه در تاكستان قزوين مرد بي پناهي را به جرم واهي سنگسار كردند و چون كسي حاظر به پرتاب سنگ نبود لذا قاضي مجري حكم سنگ بزرگي را بر سر او مي كوبد و اين بار 168 نفر بيگناه در همان دشت قرباني حماقت و عدم مديريت رژيم جنايتكار مي شوند ولي اين بار رژيم به جاي سنگسار اين قربانيان آنان را به سنگ مي كوبد.رژیم رسواي ولايت وقاحت هر روز كه از عمر نكبتبارش مي گذرد فاجعه جديدي مي آفريند.آيا ريشه ظلم كنده خواهد شد؟؟؟؟؟

۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

اسامی 13 نفری که امروز در زاهدان اعدام شدند



سه شنبه، 23 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 14 July
رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی صبح امروز 13 تن دیگر را در زندان زاهدان بدار آویخت. اسامی اعدام شدگان بدین شرح است:
1- منوچهر شه‌بخش فرزند اكبر


2- محمدحسن شاهوزهي فرزند شي محمد


3- فائزه عبدالرزاق رشيدي فرزند حسن


4- يعقوب گمشادزهي فرزند الك


5- عبدالواسط شيهكي فرزند قائم


6- ادريس نوتي زهي فرزند ابراهيم


7- عبدالقياس ديدن نارويي فرزند جمعه‌خان


8- عبدالصبور رخشاني فرزند عبدالغفور


9- اسدالله وفايي فرزند جان محمد


10- عبدالخالق ميربلوچ‌زهي فرزند هيبت


11- طارق آباديان فرزند دادمحمد


12- يحيي ريگي فرزند عبدالواحد


13- خليل احمد ريگي خالص فرزند عبداللطيف

۱۳۸۸ تیر ۲۳, سه‌شنبه

جنایات تکاندهنده مزدوران رژیم درنده خو در زندانها



سه شنبه، 23 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 14 July
يکي از دستگيرشدگان هفتم تير 88 با نام «ترانه موسوي» متولد 1360 در وضعيتي نامعلوم به سر مي‌برد. يک ناشناس پس از نزديک به سه هفته، در تماسي تلفني با مادر او گفته است که ترانه به دليل پارگي رحم در بيمارستان امام خميني کرج بستري‌ست اما خانواده او پس از مراجعه به اين بيمارستان نيز نتوانستند از فرزندشان خبري بگيرند. ترانه موسوي هفتم تير 88 در اطراف مسجد قبا در خيابان شريعتي تهران از سوي مأموران حکومتي دستگير شد. پس از گذشت نزديک به سه هفته، افرادي ناشناس با مادر او تماس گرفته و از بستري بودن او در بيمارستان امام خميني کرج خبر دادند. اين افراد تصادف در حومه خيابان شريعتي و پارگي رحم و مقعد را دليل بستري بودن وي در بيمارستان عنوان و تأکيد کرده‌اند بستري‌شدن او ربطي به تجمع مسجد قبا ندارد. آن‌ها گفته‌اند ترانه مشکل ناموسي داشته است و به همين دليل مي خواسته با شلنگ سرم، خود را حلق‌آويز کند. خانواده‌اش پس از مراجعه به آن بيمارستان، نتوانستند او را ببينند و مسوولان بيمارستان گفته‌اند که شخصي با اين نام در آن‌جا بستري نيست. يک شاهد عيني که روز هفتم تير دستگير شده بود، مي‌گويد: « نيروهاي ضد شورش و لباس شحصي روز هفتم تير من و تعدادي از دستگيرشدگان را سوار بر ون‌هايي به ساختماني در اطراف ميدان نوبنياد بردند و به آزار جسمي و روحي ما پرداختند. برخي از دستگيرشدگان را در همان بعداز ظهر به زندان اوين منتقل کردند اما من و بقيه را آزاد کردند. ترانه در ميان ما بود. او دختري زيبا، خوش‌اندام و شيک‌پوش بود و بازجويي‌اش از همه بيشتر طول کشيد. چشم‌هايش سبز بود. من و تعدادي را همان شب آزاد کردند و تعدادي را نيز پيش از آزادي ما به جاهاي ديگري فرستادند. اما نيروهاي لباس شخصي ترانه را همان‌جا نگه داشتند و حتا به او اجازه ندادند تا با مادرش تماس بگيرد.» پدر ترانه موسوي ناراحتي قلبي دارد و پس از ناپديد شدن تنها فرزندش در خانه بستري شده است.

قتل مشکوک یک روزنامه نگار در مشهد

دوشنبه، 22 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Monday 13 July
مهرداد حیدری روزنامه نگار خراسانی که روز شنبه در سرمقاله ای به انتقاد از عملکرد وزارت اطلاعات پرداخته بود روز گذشته به طرز مشکوکی در مشهد به قتل رسید .
آژانس ايران خبر: مهرداد حیدری که پیشتر در روزنامه خراسان فعالیت داشت بنا به دلایلی به هفته نامه نسیم مشهد رفت و در آن نشریه در محیطی استانی به نوشتن پرداخت . وی خرداد ماه ، با دعوت روزنامه خراسان رضوی به آن روزنامه رفت و در یادداشت های ثابت روزنامه حضوری فعال به هم رساند .
مهرداد حیدری در آخرین یادداشت خود ضمن انتقاد از وزارت اطلاعات در کسب اطلاعاتی ساختگی ، این وزرات خانه را محکوم به نداشتن اطلاعاتی کرد که با فشار بر جوانان قصد به دست آوردن آن را دارد .حیدری در این یادداشت ضمن برشمردن نکات منفی جریانات اخیر ایران ، آنها را دستمایه افرادی دانست که همیشه حق به جانب گرفته و بر دفاع از مردم حکایت می کنند .

۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

جوان 19 ساله در زندان اوین به قتل رسید

یکشنبه، 21 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Sunday 12 July
خبر مرگ سهراب اعرابی از سوی خانواده وی و مسولان اوین تایید شد. سهراب اعرابی، 19 ساله سال آخر دبيرستان و آماده براي امتحان كنكور در اعتراضات دهمين دوره رياست جمهوري در 30 خرداد روز شنبه بازداشت و به مكان نامعلومي منتقل مي شود .
بعد از پيگيريهاي پي در پي خانواده بخصوص مادرش متوجه مي شوند كه وي در زندان اوين است، مادر اين جوان در روز سه شنبه 16 تير با گذاشتن كفالت در دادگاه انقلاب هر روز بعد از ظهر منتظر آزادي فرزند ش بود, با وجود اين كه اين مادر مي دانست كه فرزندش در زندان اوين است ولي خيلي نگران بود و مي‌گفت مي‌ترسم بچه‌ام را بكشند.
اين مادر عكسي از فرزندش تهيه كرده بود و به هر زنداني كه آزاد مي‌شد عكس عزيزش را نشان مي داد و از آنها مي‌پرسيد كه آيا او را مي شناسند و يا در زندان ديده اند؟
او مي‌گفت به هر كجا و هر كسي مراجعه مي‌كنم جواب نمي‌دهند و مي‌گويند صبر كن آزاد مي‌شود.
اين مادر كارش از صبح تا شب جلو زندان ماندن شده بود تا اينكه از طرف قاضي مر تضوي خبر آمد كه سهراب اعرابي در زندان درگذشته است، خانواده اش را خبر كنيد تا جنازه فرزندشان را تحويل بگيرند.

۱۳۸۸ تیر ۱۵, دوشنبه

خشم و انزجار جهانیان از اعدامهای دسته جمعی در ایران

دوشنبه، 15 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Monday 06 July
گزارش خبرگزاری فرانسه، اتحاديه اروپا اعدامهای دسته جمعى در ایران را بشدت محكوم كرد و بار دیگر از جمهوری اسلامی خواست اعدامها را متوقف کند.
جمهوری اسلامی ظرف روزهای گذشته دستکم 32 نفر را در زندانهای مختلف اعدام کرد. شش نفر در زندان اوین تهران، شش نفر در قم و بیست تن دیگر نیز در زندان رجايی شهر حلق آویز شدند.
اين اعدامهاى وحشیانه در بحبوحه اعتراضات گسترده مردم بمنظور ايجاد فضاى رعب و وحشت در جامعه صورت مى گيرد. اما برخلاف تصور رژیم سرکوبگر تنها بر خشم و انزجار مردم از اين حكومت جنایت پیشه مى افزايد.

۱۳۸۸ تیر ۱۲, جمعه

شش تن دیگر در قم اعدام شدند

آدينه، 12 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Friday 03 July
به گزارش خبرگزارى حکومتی فارس وابسته به سپاه پاسداران، روز گذشته شش نفر در زندان قم حلق آويز شدند. این در حالیست که روز چهارشنبه نیز شش نفر را در زندان اوين اعدام کرده بودند.

۱۳۸۸ تیر ۱۰, چهارشنبه

عکسی دلخراش از دانشجويی که در کما بسر می برد


چهارشنبه، 10 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 01 July

یکی از خوانندگان که عکس را برای سایت ارسال کرده است: این تصویر دلخراش را ببینید و آن را براي محافل حقوق بشري بفرستيد تا بدانند که با جوانان ايراني چه کرده اند. تصوير دانشجويي که مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در کما بسر مي برد

۱۳۸۸ تیر ۸, دوشنبه

فیلم؛ تظاهرات روز یکشنبه تهران: مرگ بر دیکتاتور

دوشنبه، 8 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Monday 29 June
http://www.youtube.com/watch?v=qJ7s-GbU_gU

۱۳۸۸ تیر ۶, شنبه

پیکر دانشجوی ناپدیدشده در سردخانه پزشکی قانونی


شنبه، 6 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Saturday 27 June
کیانوش آسا دانشجوی کرمانشاهی ترم چهارم کارشناسی ارشد رشته مهندسی شیمی دانشگاه علم و صنعت ساکن در خوابگاه مجیدیه كه روز 2شنبه هفته قبل ناپدید شده بود پس از روزها جستجو جسد وی را در سردخانهء پزشكی قانونی پیدا کردند. لازم به ذكر است كه عوامل پزشكي قانوني کماکان جسد را که بعلت نداشتن کارت شناسایی مهر ناشناس روی آن خورده به خانواده وي تحويل نمي دهند.
همچنین يک دختر دانشجوي کرد به نام "شلير خضري" اهل شهرستان پيرانشهر کشته شده است. اين دانشجوي دختر روز سه شنبه دوم تير ماه در جريان تظاهرات خياباني توسط گلوله يکي از مزدوران هدف قرار گرفته و جان خود را از دست داد.

۱۳۸۸ تیر ۵, جمعه

فیلم؛ نمایشنامهٔ شهر قصه با شرکت مقام معظم رهبری

آدينه، 5 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Friday 26 June

۱۳۸۸ تیر ۱, دوشنبه

لحظه تیر خوردن "ندا" جان باخته راه آزادی میهن




یکشنبه، 31 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Sunday 21 June
پیکر ندا آقاسلطان (27 ساله) که روز شنبه توسط ماموران جنایتکار حکومت خامنه ای از ناحیه گردن هدف گلوله قرار گرفت، امروز تحت تدابیر شدید امنیتی به خاک سپرده شد. مسئولان مسجد نیلوفر واقع در عباس آباد تهران، مراسم ختم وی را که قرار بود بعدازظهر فردا دوشنبه برگزار شود، لغو کردند. تصویر بالا لحظه تیر خوردن "ندا" را نشان می دهد.

۱۳۸۸ خرداد ۳۱, یکشنبه

اسامی تعدادی از کشته شدگان خیابان آزادی (شنبه)

یکشنبه، 31 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Sunday 21 June
بناب گزارشات رسیده از تهران ،یورش وحشیانه سپاه پاسداران و یگانه ویژه و لباس شخصی به مردم بی دفاع و بخاک و خون کشیدن مردم منجر به جان باختن تعدادی زیادی از آنها شده است.
یورش وحشیانه ومغول وار به مردم بی دفاع تهران که با شلیک مستقیم گلوله توسط سپاه پاسداران بدستور ولی فقیه علی خامنه ای صورت گرفته تا به حال منجر به جان باختن تعدادی زیادی مردم شده است. اجساد جان باختگان راه آزادی به نقاط نامعلومی منتقل شدند و در دست مامورین وزارت اطلاعات می باشند. اسامی تعدادی از جانباختگان راه آزادی مردم ایران به قرار زیر می باشد:
1-مریم مهر آذین 24 ساله
2- میلاد یزدان پناه 30 ساله
3- حامد بشارتی 26 ساله
4- بابک سپهر 35 ساله
گفته می شود که جان باختگان فوق در خیابان آزادی با شلیک گلوله جان خود را فدای راه آزادی مردم ایران کردند.خانواده های جان باختگان صبح امروز در مقابل پزشکی قانونی تجمع کردند. صحنه های دردناک زجۀ مادران داغ دیده که همه را نسبت به این جنایات برافروخته بود باعث وحشت افراد آنجا شده بود.خانواده ها تا ساعتها در مقابل پزشکی قانونی بودند و خواستار تحویل گرفتن پیکر عزیزان خود بودند کسی جوابگوی آنها نبود. به مادران و پدارن سوگوار گفته می شد که پیکر آنها اینجا نیست و باید به اداره پیگیری وزارت اطلاعات مراجعه کنند. وقتی که به ستاد پیگیری مراجعه کردند کسی جوابگوی آنها نیست.مامورین وزارت اطلاعات خانواده های جان باختگان را ه آزادی را به شیوه های مختلف تهدید می کنند که از افشای نام عزیزانشان خوداری کنند و در غیر اینصورت پیکر آنها را تحویل نخواهند داد .آنها همچنین تهدید به دستگیری خانواده داغدیده می کنند. و بطور مضاغف روی این خانواده فشار وارد می کنند تا آثار جنایت خود را پنهان کنند.فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران، سرکوب خونین مردم ایران را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند. واز دبیر کل سازمان ملل و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به کشتار مردم ایران است.
31 خرداد 1388 برابر با 21 ژون 2009

۱۳۸۸ خرداد ۳۰, شنبه

عغو بین الملل: دست کم 15 نفر در تهران کشته شدند

آدينه، 29 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Friday 19 June
به گزارش خبرگزاری فرانسه از لندن، سازمان عفو بین الملل امروز اعلام کرد در جریان تظاهرات معترضان به نتایج اعلام شده انتخابات، دستکم 15 نفر بدست نیروهای حکومتی در تهران کشته شدند.
تعداد کشته شدگان تهران به بیش از 19 نفر رسیدفعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از تهران، تا به حال تعداد جانباختگان یورشها و درگیرهای انصارالله،گارد ویژه و ماورین وزارت اطلاعات با مردم تهران به بیش از 19 نفر رسیده است. در حال حاضر تعداد زیادی از زخمی شدگان که وضعیت بعضی از آنها حاد می باشد و در بیهوشی بسر می برند در بیمارستانهای مختلف تهران بستری هستند.در بیمارستان 1000 تختخوابی (خمینی) 4 نفر از زخمی شدگان در حالت کوما بسر می برند.

۱۳۸۸ خرداد ۲۷, چهارشنبه

بازداشت بیش از ۲۰ دانشجوی دانشگاه بوعلی سینا همدان

چهارشنبه، 27 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 17 June
يكشنبه شب گذشته در شرايطي كه كل دانشگاه بوعي سينا تحت محاصره نيروهاي امنيتي ضدشورش بود، دانشجويان براي به تعويق افتادن امتحانات براي دومين بار تحصن كردند كه با مخالفت رييس دانشگاه دكتر ذلفي گل مواجه شد.
پس از پايان تحصن، هنگام خروج دانشجويان غيرخوابگاهي از دانشگاه جمعي از آنها به صورت غافلگيرانه در محاصره پليس قرار گرفتند و پس از ضرب وشتم بازداشت شدند. در ميان اين دانشجویان بازداشت شده پروفسور ايزدي، دانشيار دانشكده مكانيك نيز به طرزی توهین آمیز دستگير شد.
پروفسور مجذوبي نيز در روز شنبه عصر بعد از يك سخنراني كوتاه در حمايت از موسوي بازداشت شد و تاکنون از وضعیت وی اطلاعی در دسترس نیست.
بنابر گزارش ها بعد از اعتراضات شديد دانشجويان در مخالفت با برگزاری امتحانات، امروز سه شنبه به دستور رييس دانشگاه كه اصرار در برپايي امتحانات دارد، اتوبوس هایی برای انتقال برخی از دانشجويان به مدارس سطح شهر براي برپايي امتحانات تایین شد كه اين مساله با مخالفت متحصنین مواجه شد به طوري كه امتحانات اين هفته تا اطلاع ثانوي لغو شده است.
در طي سه روز گذشته تحصن هاي متعددي در سطح دانشگاه بوعلی سینا همدان صورت گرفته است که بسياري از اساتيد نیز از تحركات دانشجويي حمايت و در تجمع ها شركت كردند.
برخی از فعالین دانشجویی همدان که طی روزهای گذشته بازداشت شده اند، عبارتند از سياوش حاتم، حجت بختياري، مهدي مسافر، پوريا شريفيان، رضا جعفريان، مصطفي مهدي زاده و امين نظري عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت.

۱۳۸۸ خرداد ۲۶, سه‌شنبه

فعالان حقوق بشر: 58 کشته و مجروح در تظاهرات دیروز


سه شنبه، 26 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 16 June

بنا به گزارش منابع موثق دست کم جان باختن 8 شهروند و زخمی شدن 50 تن در تظاهرات مسالمت آمیز روز گذشته تهران تائید میشود.منابع پزشکی از جان باختن یا انتقال اجساد کشته شده گان که مجموعاً 8 تن منجمله 3 زن را شامل میشود به بیمارستان رسول اکرم تهران خبر دادند. همچنین منابع آگاه در این بیمارستان شهروندانی که با اصابت گلوله زخمی شده بودند را حداقل 50 تن اعلام نمودند.بنابرگزارشات دریافتی، اجازه پرونده سازی برای مجروحین و کشته شدگان به مسئولین بیمارستان داده نشده، تنها عده ای از پرستارها، جهت پیدا کردن خانواده ها از طریق موبایل های مجروحین و کشته شدگان، به شماره های تلفن موجود در تلفن های آن ها تماس گرفته اند.در شب گذشته و ساعتی پس از انتقال مجروحان و کشته شده گان به این بیمارستا، مامورین موسوم به گارد، با حضور در بیمارستان اجساد را تحویل گرفتند و به مکان نامعلومی منتقل کردند.آمار فوق تنها بیمارستان رسول اکرم تهران را در بر میگیرد و احتمال میرود شمار کشته شدگان و زخمیان بیش از این تعداد باشد.لازم به توضیح است در پی تظاهرات عظیم و مسالمت آمیز مخالفان به نتیجه انتخابات، پایگاه بسیج وابسته به گردان 117 عاشور اقدام به تیراندازی مستقیم به سوی مردم نمود. تعداد زیادی از هموطنان در این حادثه کشته و زخمی شدند و این موضوع بر شعله درگیریهای چند روزه شهرهای ایران و خاصه تهران افزاد.منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

فیلم؛ مرگ بر بسیجی / تیراندزی بسوی مردم

سه شنبه، 26 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 16 June

۱۳۸۸ خرداد ۲۵, دوشنبه

فیلم؛ حمله جوانان خشمگین به خودروی نیروی انتظامی

دوشنبه، 25 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Monday 15 June
فیلم؛ حمله جوانان خشمگین به خودروی نیروی انتظامی
فیلم؛ این سند جنایت خامنه ای است

۱۳۸۸ خرداد ۱۶, شنبه

دو تن از اعضای گروه موسوم به "جندالله" اعدام شدند

شنبه، 16 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Saturday 06 June
خبرگزاری فرانسه در گزارشی از تهران به نقل از رسانه های حکومتی نوشت دو تن از اعضای گروه مسلح بلوچ موسوم به "جندالله" امروز در زندان مرکزی زاهدان اعدام شدند.
نام اعدام شدگان عبدالحميد ريگی و رضا قلندرزهی اعلام شده است. عبدالحميد ريگی برادر عبدلمالک ریگی، رهبر گروه بلوچ مسلح سنی است.
اعدامهای امروز در شرایطی صورت می گیرد که شهر زاهدان از حدود 10 روز پیش صحنه درگیری میان نیروهای دولتی و مخالفان رژیم تهران است.
در درگیریهای روزهای اخیر زاهدان دستکم 25 نفر کشته و بیش از 125 تن دیگر مجروح شدند.

۱۳۸۸ خرداد ۱۲, سه‌شنبه

اعدام نوجوان؛ اظهارات وقیحانه دادستان کل رژیم

سه شنبه، 12 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 02 June

دری نجف آبادی دادستان کل کشور در گفت وگو با شبکه خبري العالم با تاکيد بر اينکه هيچ فرد زير 18 سالي در ايران اعدام نمي شود، ادعاهاي مطرح شده در اين زمينه را بي انصافي دانست. دادستان کل کشور خاطرنشان کرد: تعجب آور است کساني در دفاع از فردي که به اتهام قتل بازداشت، چندين بار محاکمه شده و در پايان قصاص شده، به جمهوري اسلامي انتقاد مي کنند و هياهو براه مي اندازند. دري نجف آبادي خاطرنشان کرد که در جمهوري اسلامي اعدام وجود ندارد و محکومان به مرگ، قصاص مي شوند و غربي ها بايد ميان اعدام و قصاص تفاوت قائل شوند.

۱۳۸۸ خرداد ۹, شنبه

اعدام سه نفر به بهانه بمب گذاری در زاهدان

فرماندهی انتظامی استان سیستان و بلوچستان از اعدام سه نفر از متهمان بمب گذاری مسجد امیر المومنین زاهدان خبر داد.
اعدام شدگان، حاجي نوتي زهي، غلام رسول شاهو زهي و ذبيح الله نارويي معرفی شده اند
یکی از مقامات انتطامی گفت تمامی عوامل دستگیر شده در این بمب گذاری که سه تن بودند امروز به حکم مقامات قضایی استان سیستان وبلوچستان در ملا عام اعدام شده اند.
وی گفت شب گذشته دو تن دیگر از عوامل بمب گذاری در مسجد امیرالمومنین زاهدان توسط نیرو های امنیتی و انتظامی استان دستگیر شدند.

۱۳۸۸ خرداد ۸, جمعه

گزارش عفو بین الملل از سرکوب مردم در رژیم توتالیتر اسلامی

آدينه، 8 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Friday 29 May
سازمان عفو بين الملل در گزارش سالانه خود به جزئيات وقايع مربوط به تبعيض عليه حقوق زنان، مدافعان حقوق بشر، آزار و اذيت اقليت های قومی و مذهبی، دستگيرهای خودسرانه، وجود شکنجه گسترده در زندان ها و مجازات شلاق و سنگسار در ايران پرداخته است.سازمان عفو بين الملل اعلام کرده است دربين ۳۴۶نفری که در سال گذشته در ايران اعدام شده اند هشت تن از آنها نوجوان بوده و يا در سنين نوجوانی مرتکب جرم شده اند. مسئول امور ايران در عفو بين الملل می گويد : "جمهوری اسلامی تنها کشوری در جهان است که در سال جاری دو نوجوان را به دار آويخته است." در حال حاضر نيز بيش از ۱۳۳ تن که در سنين نوجوانی مرتکب جرم شده اند در زندانهای ايران در انتظار اعدام بسر می برند. دروری دايک، در اين رابطه می افزايد: "مقامات جمهوری اسلامی مجازات اعدام را قصاص نفس بر طبق موازين شرع تفسيرمی کنند در حاليکه اين امر با قوانين بين الملل مربوط به حقوق بشر در تناقض کامل است، و دولت ايران بعنوان يکی از امضاءکننده گان کنوانسيون حقوق کودک موظف و ملزم به اجرای مفاد آن است."

۱۳۸۸ خرداد ۶, چهارشنبه

اعدام یک نوجوانان دیگر در ایران

چهارشنبه، 6 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 27 May
پسر بیست ساله ای به نام (ع.ح) که در ۱۷ سالگی مرتکب جرم شده بود هفته گذشته در زندان عادل آباد شیراز به دار آویخته شد . محمدرضا حدادی هم که در زیر ۱۸ سالگی حکم اعدام دریافت کرده، در آستانه اجرای حکم اعدام در این زندان قرار گرفته است.
در حالی که خبرها حکایت از احتمال اعدام محمدرضا حدادی در روز چهارشنبه ۶ خردادماه ۸۸ دارد، که از سن ۱۵ سالگی با اتهام قتل در بازداشت به سر می برد، روزنامه خبر جنوب در شماره روز پنج شنبه خود از اعدام پسر بیست ساله ای خبر داده است که در سال ۱۳۸۵ یعنی در سن ۱۷ سالگی مرتکب جرم شده و حکم اعدام دریافت کرده بود.
این روزنامه با نوشتن علامت اختصاری نام این پسر “ع. ح”، خبر اعدام او را که یکی از چهار اعدامی روز چهارشنبه زندان عادل آباد شیراز بود، اعلام کرده است.
محمد مصطفایی که وکالت محمدرضا را برعهده دارد از بررسی پرونده موکلش در شعبه ۱۷ دیوانعالی کشور خبر داده و گفته است: در پرونده اتهامی موکلم ایرادهای بسیاری وجود دارد که شعبه ۱۷ دیوانعالی کشور در حالی رسیدگی به موضوع است. مراتب رسیدگی به موضوع و مطالبه پرونده از طریق این شعبه به دادسرای متصدی اجرای حکم محمد رضا حدادی از طریق فکس ارسال شده است.
این دستور ریاست شعبه ۱۷ دیوانعالی کشور حکایت از توقف آن دارد که لازم است پرونده مورد رسیدگی مجدد قرار گیرد و نباید حکم قصاص محمد رضا اجرا گردد ولی متاسفانه گویا قصد گرفتن جان این نوجوان از سوی اجرای احکام و دادستان شیراز وجود دارد.
وی همچنین خبر داده که زمان اجرای حکم موکلش به وی ابلاغ نشده است.
به این ترتیب بعد از اعدام دلارا دارابی در رشت که نخستین اجرای حکم اعدام محکومان زیر ۱۸ سال، در سال ۸۸ خورشیدی بود ( که بعد از ۱۸ سالگی اعدام می شوند)، زندان عادل آباد شیراز دومین اعدام را برای فردی که در زیر ۱۸ سالگی حکم اعدام گرفته، اجرا کرده و در صدد اجرای سومین حکم اعدام است.
زندان عادل آباد شیراز پیش از این نیز حکم محمد موسوی و بهنام زارع را که در زیر ۱۸ سالگی مرتکب جرم شده و حکم اعدام گرفته بودند اجرا کرده؛این زندان هم اکنون، به جز محمد رضا حدادی، چند نوجوان محکوم به اعدام دیگر ، از جمله ابو مسلم سهرابی و زر بی بی خواجه را نیز در بندهای خود دارد.

۱۳۸۸ خرداد ۳, یکشنبه

تایید حکم سنگسار یک زوج در تبريز

یکشنبه، 3 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Sunday 24 May
حکم سنگسار یک زوج جوان به نامهای رحیم محمدی و کبرا بابایی در زندان تبریز توسط شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور تایید شد.
محمد مصطفایی وکیل این دو فرد تبریزی در گفت و گو با روز با تایید این خبر می گوید: شعبه ۲ دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی حکم سنگسار رحیم و کبرا را صادر کرد و شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور آن را تایید نمود.

۱۳۸۸ خرداد ۲, شنبه

چهار تن دیگر از جمله یک زن را حلق آویز کردند

شنبه، 2 خرداد ماه 1388 برابر با 2009 Saturday 23 May
چهار تن دیگر از جمله یک زن روز چهارشنبه در شهر شیراز حلق آویز شدند.
بنا به آمار اعلام شده، از ابتداى سال ميلادى تاكنون نزدیک به 190 نفر در شهرهای مختلف ایران اعدام شدند.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه

یک زندانی بیمار در اثر شکنجه جان باخت


پنجشنبه، 31 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 21 May
بنابه گزارشات رسیده از بند 3 زندان مرکزی اصفهان یک زندانی بیمار شب گذشته در اثر ضرب وشتم و شکنجه پاسداربندها به قتل رسید.شب گذشته افسر جانشین پاسدار ناصر سعیدی فر همراه با کرمی رئیس بند افاغنه و اسدی افسر نگهبان پاسدار بند 3 زندان مرکزی اصفهان، زندانی احمد علیزاده را در راه پله های منتهی به سرویسها بهداشتی مشاهده می کنند به او می گویند که چرا هنوز بیدار است. زندانی احمد علیزاده به آنها می گوید که سخت بیمار است و از تب ولرز قادر به خوابیدن نیست.پاسداران فوق بجای اینکه وی را برای درمان به بهداری منتقل کنند او را مورد اهانت ناموسی قرار می دهند که با اعتراض این زندانی مواجه می شوند. در جواب اعتراض این زندانی بی دفاع هر 3 مامور فوق به این زندانی بیمار حمله ور می شوند و او را آماج ضربات خود قرار می دهند و از پله ها به پایین پرتاب می کنند سر این زندانی به دیوار اثابت می کند.این زندانی که دچار حالت تهوع شده بود به پشت درب بند3 منتقل می شود و 3 پاسدار مذکور بند را ترک می کنند و درب بند را می بندند. شدت ضرب وشتم این زندانی به حدی بود که باعث بیدار شدن سایر زندانیان شده بود و زندانیان بند 3 شاهد تمامی ماجرا بودند. وضعیت جسمی زندانی علیزاده به مرور به وخامت می گرایید و زندانیان با کوبیدن بر درب بند خواستار انتقال این زندانی به بهداری هستند که سعیدی فر پشت درب می آید و با توهین وتهدید به آنها می گوید که خاموشی را رعایت کنند. زندانیان به او می گویند که این زندانی در حال مرگ می باشد. سعیدی فر جواب میدهد: هر وقت مرد به من خبر دهید.زندانی احمد علیزاده بعد از گذشت مدتی در اثر شکنجه های وحشیانه و عدم توجه و انتقال به بهداری جان خود را از دست می دهد. و ساعاتی بعد پاسداربندها پیکر این زندانی را از بند به بیرون منتقل می کنند.صبح امروز با بهت و ناباوری به زندانیان بند3 زندان مرکزی اصفهان اعلام می شود که اسدی همان فردی که در شکنجه و قتل این زندانی بی دفاع شریک بوده از حالا به بعد به عنوان رئیس بند 3 منصوب شده است.پس از انتصاب اسدی به ریاست بند 3 موجی از نگرانی زندانیان این بند را بر گرفته است.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۹, سه‌شنبه

تصویر؛ دستگیری تعدادی به بهانه مبارزه با "اراذال و اوباش"




سه شنبه، 29 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 19 May
يگان ويژه نیروی انتظامی تهران امروز (دوشنبه) فاز جدیدی از طرح ضربتي دستگيري اراذل و اوباش را کلید زد. در آغاز فاز جدید چند تن از اراذل و اوباش تهرانسر و خاک‌ سفید با برخوردی کوبنده نظیر برخوردهایی که در ابتدای طرح ارتقای امنیت اجتماعی مشاهده شده بود، بازداشت و در محل گردانده شدند. قرار است طی چند روز آینده فاز جدیدی از طرح مبارزه با بدحجابی بانوان نیز آغاز شود.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۶, شنبه

پنج تن دیگر را در ایران حلق آویز کردند


شنبه، 26 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Saturday 16 May

پنج تن دیگر در زندان عادل آباد شيراز حلق آویز شدند. اتهام این افراد که روز چهارشنبه گذشته اعدام شدند، قتل عنوان شده است.
جمهوری اسلامی از آغاز سال جاری میلادی تا کنون دستکم 185 نفر را اعدام کرده است.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۴, پنجشنبه

فیلم؛ اعدام جوانان كرد در ملاعام در كرمانشاه

پنجشنبه، 24 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 14 May
فیلم؛ اعدام جوانان كرد در ملاعام در كرمانشاه

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۲, سه‌شنبه

دو نفر دیگر حلق آويز شدند؛ چند تن دیگر در صف اعدام

سه شنبه، 22 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 12 May
بنابه گزارشات رسیده از زندان مرکزی اصفهان( دستگرد) 2 زندانی دیگر صبح روز سه شنبه در محوطه زندان مرکزی اصفهان به دار آویخته شدند. صبح روز سه شنبه 22 اردیبهشت ماه 2 زندانی دیگر که از روز یکشنبه 20 اردیبهشت ماه به سلولهای انفرادی منتقل شده بودند و در انتظار اعدام بسر می بردند ،اعدام شدند. زندانیانی که صبح روز سه شنبه در زندان مرکزی اصفهان اعدام شدند به نام های محسن صادقی 35 ساله و رضا چوپانی 40 ساله بودند. خانم مریم رضائی پور 37 ساله که دارای 2 فرزند است و به اتهام قتل دستگیر شده بود.ا و روز دوشنبه 21 اردیبهشت ماه برای اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شده بود اعدام وی به تعویق افتاد ولی همچنان در سلول انفرادی بسر می برد.رقم اعدام های که از هفتۀ گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد. با 2 اعدام امروز در زندان اصفهان به 29 نفر رسید.سیاست های سرکوب گسترده و اعدام های گروهی و مستمر توسط ولی فقیه مطلقه این رژیم علی خامنه ای تعیین می شود و به دستور و تایید شاهرودی رئیس قوه قضائیه به اجرا گذاشته می شود . احکام ضد بشری اعدام زندانیان سیاسی ، اعدام کودکان ، اعدام های گروهی و سنگسار، دستگیریهای گسترده وسرکوب فعالین دانشجویی،زنان و کارگران برخلاف قوانین و معاهدات بین المللی است که این رژیم ملزم به اجرای آن است.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

این است حاکمیت مشتی آخوند جنایتکار در ایران


دوشنبه، 21 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Monday 11 May

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۹, شنبه

یک فعال سیاسی کرد دیگر به اعدام محکوم شد

آدينه، 18 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Friday 08 May
یک فعال سیاسی کرد تبعه ترکیه در مرحله تجدید نظر در استان کردستان به اعدام محکوم شد.
حکم سی سال حبس تعزیری شاکر باقی، فرزند حسن، تبعه ترکیه (اهل شهر وان در شمال کردستان ترکیه) پس از اعتراض وی و در دادگاه تجدید نظر استان کردستان به اعدام افزایش یافت.
این تغییر حکم در حالی صورت میگیرد که این زندانی فاقد وکیل مدافع می باشد و مدت دو سال اخیر را در زندان مرکزی شهر سنندج سپری کرده است.
حکم صادره روز گذشته به این زندانی ابلاغ شد.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۷, پنجشنبه

اعتراف منبع حکومتی به اعدام نوجوانان در ایران



پنجشنبه، 17 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 07 May
"صبح روز چهارشنبه 10 نفر از محكومان به قصاص در زندان اوين پاى چوبه ‌دار رفتند. 9 نفر از اين متهمان مرد بودند كه سن كوچكترين آنها 17 سال بود. از ميان اين متهمان 4 نفر از جمله زينب، حميد، صفرعلى و حسن‌ على به دار آويخته شدند."
گفتنی است زینب، یک زن بی پناه 28 ساله ای بود که رژیم ددمنش اسلامی او را روز گذشته در کمال شقاوت و بیرحمی در زندان اوین بدار آویخت. مادر این زن نگون بخت نیز چندی پیش از ناراحتی دخترش فوت کرده بود.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۶, چهارشنبه

یک جوان دیگر را امروز در اوين حلق آویز کردند

چهارشنبه، 16 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 06 May
به گزارش سایت حکومتی باشگاه خبرنگاران، جوان 25 ساله ای صبح امروز در زندان اوین حلق آویز شد. متهم در جريان محاكمه گفته بود چون راننده آژانس سر موضوع كرايه با وي بحث كرده وي نيز عصباني شده و با ضربات چاقو او را به قتل رسانده است. متهم از سوي دادگاه كيفري به قصاص محكوم و صبح امروز در زندان اوين اعدام شد.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۱, جمعه

رژيم جنایت پیشه اسلامی دلارا دارابی را اعدام کرد


آدينه، 11 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Friday 01 May
دلارا دارابی، دختری که متهم بود در سن 17 سالگی، دختر عموی پدرش را به قتل رسانده است، صبح امروز در زندان رشت اعدام شد.
عبدالصمد خرمشاهی، در حالی که شوکه است با تأیید این خبر می گوید:" نمیدانم چه اتفاقی افتاده است، من در حال رفتن به رشت هستم. حالم خیلی بد است."
حکم اعدام دلارا در حالی اجرا شد، که چندی پیش، به دلیل عدم حضور اولیای دم مقتول ، اجرای حکم وی به تعویق افتاده بود. با این وجود، این بار دادسرای استان رشت، بدون اعلام و اطلاع قبلی، حکم اعدام این هنرمند جوان را به اجرا در آورد.
دل آرا دارابی متهم بود که در آبان ماه سال ۸۶ درحالی که ۱۷ سال داشت، یکی از بستگان پدرش را به قتل رساند. طبق اقرار دل آرا ، دادگاه وی را به عنوان متهم ردیف اول پرونده معرفی کرد. درحالی که او پس از این اقرار اولیه، علت اقرارش را علاقه زیاد به پسری عنوان کرد که به گفته دل آرا، عامل اصلی جنایت بود. دل آرا در جلسه دادگاه عنوان کرد، به دلیل اینکه ورزشکار است و کاراته کار می کند، توانسته است با وجود جثه کوچک و نحیفش، مقتول را مورد حمله قرار دهد. او پس از این اقرار که یکی از دلایل اصلی صدور حکم قصاص علیه وی بود، ارتکاب به قتل را انکار کرد.
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل مدافع وی، ایراداتی را به جریان پرونده وارد دانسته بود، از جمله اینکه با توجه به چپ دست بودن دلارا، وی نمی توانسته ضربات را از سمت راست به بدن مقتول وارد اورد.
نمایشگاه نقاشی آثار دل آرا دارابی باعث ایجاد توجه محافل حقوق بشری به پرونده اعدام وی شده بود.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۹, چهارشنبه

"ارتباط بازداشت ‌شدگان مراسم بازرگان با منافقين"

چهارشنبه، 9 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 29 April
معاون امنيت دادسراي عمومي و انقلاب تهران در مورد آخرين وضعيت پرونده بازداشت‌شدگان مراسم تدفين شهدا در دانشگاه اميركبير و بازداشت‌شدگان در مراسم سالگرد مهندس بازرگان، اظهار كرد: در برگزاري مراسم غيرقانوني سالگرد مهندس بازرگان هفت نفر دستگير و بازداشت شدند.
حداد ادامه داد: به دنبال اين موضوع پنج نفر از دانشجويان شناسايي شدند كه اين افراد تحت تعقيب بوده و برخي از آنها داراي سابقه محكوميت در پرونده توهين به مقدسات در چند نشريه دانشجويي دانشگاه اميركبير، بودند كه پس از دستگيري، محكوم و با سپري شدن مدت زماني از بازداشت با عفو از زندان آزاد مي‌شوند.
معاون امنيت دادسراي تهران با اشاره به اين‌كه اين افراد پس از آزادي از زندان علي‌رغم تعهدي كه داده بودند حركات تند دانشجويي را در دانشگاه‌هاي تهران هدايت مي‌كردند، افزود: از جمله اقدامات آنها مي‌توان به ساختن كليپ‌هاي تند و خشن به مناسبت 16 آذر اشاره كرد كه قبل از اينكه اين افراد دست به اقداماتي بزنند شناسايي و دستگير شدند. استوديو و محل ضبط اين كليپ‌ها شناسايي و در اين محل مشروب و مواد مخدر نيز كشف شد.
حداد يادآور شد: هفت نفر در مراسم مهندس بازرگان دستگير و پنج نفر نيز در روز بعد از مراسم تدفين شهدا دستگير شدند كه از اين 12 نفر پنج تن كه دخالت كمتري داشته و اتهامات آنها سبك‌تر بود آزاد شدند و اكنون هفت نفر در بازداشت به سر مي‌برند.
حداد با اعلام اينكه پس از تحقيقات به عمل آمده مشخص شد كه اين افراد با منافقين ارتباط داشته و از جانب آنها هدايت مي‌شدند، ادامه داد: اين اطلاعات ظرف دو هفته اخير به دست آمد و مشخص شد كه حركات تند دانشجويي توسط اين افراد و با هدايت منافقين صورت مي‌گرفته است.
حداد يادآور شد: تعدادي از اين افراد به طور مستقيم با گروهك منافقين ارتباط داشته و تعدادي نيز به صورت مستقيم ارتباط نداشتند ولي مي‌دانستند كه اين خط و خطوط از كجا مي‌آيد. اين افراد قصد داشتند با توجه به انتخابات آتي در سطح دانشگاه دست به اقداماتي بزنند كه الحمدالله با دستگيري و به دست آمدن اطلاعات جلوي اين اقدامات گرفته شد.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۸, سه‌شنبه

مزدوران رژیم در لبنان پناهجوی اهوازی را ربودند

سه شنبه، 8 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 28 April
گزارش دریافتی: روزچهارشنبه بيست و دوم اپريل يك خانواده اهوازي توسط افراد وابسته به سفارت ايران در لبنان از درون يكي از بيمارستانهاي بيروت ربوده شدند. اين خانواده عرب اهوازي درحاليكه به ملاقات فرزندشان كه در بيمارستان رفيق حريري بستري بود ميرفتند توسط يك گروه تروريستي ربوده و به سوي سوريه و از انجا به داخل ايران فرستاده شدند.
اقاي علي هلالي مجد كه سرپرست اين خانواده بود به همراه همسر 26 ساله اش بنام خانم فاطمه جامعي و دو دختر بنامهاي هدى شش ساله و رحاب دوماهه و پسرشان حسين هلالي مجد سه ساله ربوده شدند.
اقاي علي هلالي مجد و خانواده اش منتظر سفر به استراليا به عنوان پناهنده بودند كه از سوي دفنر پناهندگان سازمان ملل متحد در لبنان برنامه ريزي شده بود.
اقاي علي هلالي مجد اولين اهوازي نيست كه به اين طريق وحشيانه و غير انساني به ايران فرستاده ميشود. قبل از او تعدادي از پناهجويان اهوازي توسط رژيم بعثي سوري به ايران تحويل داده و هركدام به احكام سنگيني مواجه شدند.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۳, پنجشنبه

دانشجویان دربند برای مصاحبه تلویزیونی تحت شکنجه هستند


پنجشنبه، 3 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 23 April
دانشجویان بازداشت شده پلی تکنیک تحت شکنجه و فشارهای غیرانسانی برای انجام مصاحبه تلویزیونی قرار دارند.
یکی از زندانی های زندان اوین که به هنگام انتقال اسماعیل سلمانپور به بهداری وی را دیده است، با تماس تلفنی اطلاع داد که دانشجویان به شدت تحت فشار برای انجام مصاحبه تلویزیونی قرار دارند. وی گفته است فشار و شکنجه بر دانشجویان به حدی است که وضعیت جسمی برخی از آنان به شدت نگران کننده است. وی وضعیت اسماعیل سلمانپور را هم به هنگام انتقال به بهداری بسیار نگران کننده مشاهده کرده است.
وی همچنین اطلاع داد که چند نفر از دانشجویان برای اعتراض به وضعیت خود دست به اعتصاب غذا زده اند. دانشجویان در اعتراض به اعمال وحشیانه بازجویان برای اعتراف به سناریوی ساختگی دست به اعتصاب غذا زده اند.
طی روزهای گذشته نیز یکی از دانشجویان بازداشتی امیرکبیر با خانواده خود تماس گرفته است. وی از پایان بازجویی های خود خبر داده، اما افزوده است که دیگر دانشجویان همچنان تحت بازجویی همراه با شکنجه قرار داند و از آنها خواسته شده است با انجام مصاحبه تلویزیونی به سناریوی ساختگی نیروهای امنیتی اعتراف کنند.
این در حالی است که دانشجویان تاکنون هیچ گونه ملاقاتی با خانواده ها یا وکلای خود نداشته اند. برخی از دانشجویان نیز تاکنون هیچ گونه حتی تماس تلفنی هم با خانواده های خود نداشته اند. عدم اجازه به دانشجویان برای ملاقات با خانواده ها و کلای خود و همچنین اخبار روزهای اخیر در مورد وضعیت جسمی دانشجویان و اعتصاب آنان، بر نگرانی های خانواده ها و دیگر دانشجویان به شدت افزوده است.
به نظر می رسد پس از آنکه نیروهای امنیتی بر سر پروژه نشریات موهن خود با بی آبرویی مواجه شدند، اکنون دانشجویان را به شدت تحت فشار گذاشته اند تا سناریوی دیگری برای آنها بسازند.
کینه نیروهای امنیتی به اعتراض دانشجویان پلی تکنیک به هنگام حضور احمدی نژاد در این دانشگاه و اعتراض دانشجویان به وی باز می گردد. اما اعتراضات امسال دانشجویان به پروژه دفن شهید نیز باعث شده است تا نیروهای امنیتی مجددا به انتقام گیری از دانشجویان مبادرت ورزند.
اکنون نیز گرچه بازجویی چند نفر از دانشجویان به اتمام رسیده است، اما عدم آزادی هیچ یک از دانشجویان و عدم اجازه ملاقات به خانواده ها و وکلا برای ملاقات با دانشجویان بازداشت شده و تحت فشار قرار دادن دانشجویان برای انجام مصاحبه تلویزیونی، نشان از اقدام نیروهای امنیتی برای پرونده سازی گسترده برای دانشجویان دارد.

۱۳۸۸ فروردین ۳۱, دوشنبه

صدور حکم اعدام برای تعدادی به اتهام افساد فی الارض

دوشنبه، 31 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Monday 20 April
معاون دادستان تهران با تشریح ابعاد ناگفته‌ای از بازداشت عوامل ده‌ها سایت پورنو و مستهجن ایرانی توسط سپاه پاسداران تاکید کرد که مجازات عوامل اصلی این سایت‌ها که هم‌اکنون در بازداشت به سر می‌برند به اتهام «افساد فی‌الارض» اعدام است. «رضا جعفری» معاون دادستان تهران و سرپرست دادسرای ویژه رسیدگی به جرایم رایانه‌ای روز یک‌شنبه ابعاد تازه‌ای را از ماجرای بازداشت این افراد افشا کرد و از صدور حکم اعدام برای متهمین اصلی این پرونده به اتهام «افساد فی الارض» خبر داد.

اعدام دو جوان در شیراز و اصفهان

دوشنبه، 31 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Monday 20 April
دستگاه قضايی جمهوری اسلامی يک جوان را در زندان عادل آباد شيراز به دار آويخت. وى امير نام داشت و 24 ساله بود.
همچنین به گزارش فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران، یک زندانی بنام حبیب باقریان که روز شنبه برای اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شده بود صبح روز یکشنبه اعدام گردید.
این زندانی اخیرا پیامی به بیرون از زندان داده بود و از جهانیان تقاضای کمک کرده بود که بخشهایی از آن به قرار زیر می باشد:
اینجانب حبیب باقریان که در سال 82 توسط آگاهی شاهین شهر به مدت 10 روز تحت شکنجه های شدید جسمی قرار گرفتم که این شکنجه ها توسط ماموران آگاهی بنام های اکبر کبیری ،مرتضی زمانی،احمد یاوری،قالی پور،زارع و صفوی بودند که تا حدی شکنجه ها ی آنان شدید بود که بعد از 5 سال هنوز آثار شکنجه ها بر بدنم باقی است. من درخور چنین حکم سنگینی نیستم واین حکم غیر منصفانه است. من از تمام مدافعان حقوق بشر و آزادیخواهان جهان تقاضا دارم به من که در آستانه اجرای حکم اعدام هستم.تقاضای کمک دارم.
یکی از دلایل اسرار به اعدام این جوان، داشتن ارتباط با زندانیان سیاسی این زندان بوده . بنائی رئیس حفاظت و اطلاعات زندان قبلا اورا تهدید کرده بود که در صورت ادامه ارتباط با زندانیان سیاسی حکم اعدام اورا به اجرا خواهد گذاشت.

سخنرانی احمدی نژاد؛ سفرای اروپايی سالن کنفرانس را ترک کردند...video

دوشنبه، 31 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Monday 20 April
سخنرانی احمد نژاد در کنفرانس دوربان ژنو با اعتراض شدید کشورهای اروپايی روبرو شد و سفرای آندسته از کشورهای اتحادیه اروپا که در این کنفرانس حضور داشتند، هنگام سخنرانی احمدی نژاد سالن را ترک کردند.
در آغاز سخنرانی احمدی نژاد نیز سه نفر از حاضرین به سمت او حمله کرده که با دخالت ماموران از سالن کنفرانس خارج شدند.
وزیر خارجه فرانسه پیش تر هشدار داده بود چنانچه احمدی نژاد در کنفرانس ژنو به بیان اظهارات یهودستیزانه بپردازد، سفرای اروپايی سالن را ترک خواهند کرد.
شبکه های تلویزیونی جهان با پخش مستقیم سخنرانی احمدی نژاد، بارها خالی بودن کرسی های کشورهای غربی در کنفرانس ژنو را نشان دادند.

۱۳۸۸ فروردین ۳۰, یکشنبه

تظاهرات عفو بین الملل در اعتراض به حکم اعدام دل آرا


شنبه، 29 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Saturday 18 April
تظاهرات سازمان عفو بین الملل در برابر سفارت جمهوری اسلامی در لندن
زمان: دوشنبه 20 آوریل ساعت 9 صبحسازمان عفو بین الملل با انتشار اطلاعیه ای فوری از همه کسانی که در راه دفاع از حقوق بشر دفاع می کنند دعوت کرد تا در تجمع و تظاهرات اعتراضی روز دوشنبه ساعت نه صبح در برابر سفارت جمهوری اسلامی در لندن گرد هم آیند و به حکم اعدام دل آرا دارابی اعتراض کنند.
این تجمع از ساعت 9 صبح در لندن در برابر سفارت جمهوری اسلامی برگزار خواهد شد.
ما از همه ایرانیان و مدافعان حقوق بشر می خواهیم که در این تجمع شرکت کرده و علیه حکم اعدام دل آرا دارابی اعتراض کنند.
محل تجمع: شماره شانزده پرینسس گیت، برابر سفارت جمهوری اسلامی

۱۳۸۸ فروردین ۲۷, پنجشنبه

وبلاگ‌ نویس زنجانی به اداره‌ اطلاعات احضار شد

پنجشنبه، 27 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 16 April
مهدی جلیل‌خانی وبلاگ‌نویس زنجانی، به اداره‌ی اطلاعات احضار شد مهدی جلیل‌خانی، نویسنده، منتقد ادبی و رسانه‌نگار مستقل زنجانی صبح روز یکشنبه 23 فروردین به اداره‌ی اطلاعات زنجان احضار شد.
جلیل‌خانی نویسنده‌ی وبلاگ «بوی کاغذ»، که پیش‌تر دو وبلاگ از او فیلتر شده، اکنون برای توضیح درباره‌ی پرونده‌ی خویش که به گفته‌ی او از سال 1381 را دربرمی‌گیرد، به ستاد خبری اداره‌ی‌کل اطلاعات زنجان فراخوانده شده است.
امضای بیانیه‌ی حمایت از دانشجویان در سالگرد 18 تیر، انتشار بیانیه‌ی کانون نویسندگان بر ضد سانسور در فصلنامه‌ی توقیف‌شده‌ی اشراق، و اطلاع‌رسانی پیرامون قتل عام زندانیان در سال‌های دهه‌ی شصت، و حمایت و پشتیبانی از حقوق زنان از جمله موارد مطرح در بازجویی وی بوده‌اند.
به گفته‌ی جلیل‌خانی، برخی اطلاع‌رسانی‌ها از سوی وی، همچون اعدام زندانیان در دهه‌ی شصت و حمایت از حقوق زنان، تنها توسط ایمیل‌های شخصی و در گستره‌ای محدود به برخی افراد ارسال شده‌ که نویسنده‌ی آن‌ها نیز خود او نبوده‌اند و بنابراین جنبه‌ی عمومی نداشته و تأیید و موضع‌گیری شفاف نیز تلقی نمی‌شدند، اما با این حال وی پیرامون آن‌ها بازخواست و تفتیش شده است. او همچنین تهدید شده که در صورت ادامه‌ی روندِ در پیش گرفته، اداره‌ی حقوقی وزارت اطلاعات نسبت به بازداشت و تشکیل پرونده‌ی قضایی برای وی اقدام خواهد کرد.
گفتنی است مهدی جلیل‌خانی، دبیر گروه ادبیات و فرهنگ هفته‌نامه‌ی لغو امتیاز شده‌ی مهرزنجان، سردبیر فصلنامه‌ی توقیف‌شده‌ی اشراق و عضو سابق هیأت دبیران انجمن ادبی اشراق زنجان بوده و فرزند غلامحسین جلیل‌خانی نماینده‌ی مردم زنجان در پنجمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی نیز هست.

۱۳۸۸ فروردین ۲۵, سه‌شنبه

اعدام فردی در حیاط کلانتری شهر اهر

سه شنبه، 25 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 14 April
یک زندانی متهم به قتل پس از چهار سال تحمل حبس، در شهر اهر اعدام شد.
علیرضا همتی، زندانی متهم به قتل که از سال 84 در زندان مرکزی اهر به سر می برد، صبحگاه روز سه شنبه مورخه 17 فروردین در حیاط کلانتری 11 اهر واقع در جنب این زندان به دار آویخته شد.

۱۳۸۸ فروردین ۱۸, سه‌شنبه

مردی در آستانه سنگسار در استان گیلان

سه شنبه، 18 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 07 April
به گزارش سایت هم ميهن در تهران، حکم سنگسار مردی بنام "محمدعلی نوید خمامی" در استان گیلان صادر شده و بیم آن می رود که این حکم هر لحظه به اجرا گذاشته شود.
این در حالی است که که کمتر از یکماه پیش در 15 اسفند87 در اقدامی کم سابقه در گیلان حکم سنگسار مرد دیگری بنام "ولی آزاد" اهل پارس آباد مغان به جرم زنای محصنه به اجرا گذاشته شد. حکم سنگسار وی به صورتی مخفی صورت گرفت تا آنجا که جنازه محکوم نیز تحویل خانواده او نشد.

۱۳۸۸ فروردین ۱۷, دوشنبه

تایید حکم برادران اعلایی در دادگاه تجدیدنظر


دوشنبه، 17 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Monday 06 April
حکم برادران اعلایی از متهمان پرونده‌ی براندازی نرم در دادگاه تجدیدنظر تایید شد.
آرش و کامیار اعلایی دو پزشک زندانی که در دادگاه بدوی به ترتیب به 6 و 3 سال زندان محکوم شده بودند، در دادگاه تجدیدنظر تایید شد و آن‌ها باید بر روی هم 9 سال زندان را تحمل کنند.
آرش و کامیار اعلایی دو پزشک و محقق در زمینه‌ی اعتیاد و ایدز هستند که از حدود نه ماه پیش بازداشت و در زندان اوین به سر می‌برند. آن‌ها در دادگاه انقلاب شعبه‌ی 15 به همراه محمد اسماعیلی و سیلویا هاتونیان به اتهام براندازی نرم محکامه و قاضی صلواتی آنان را در مجموعه به 9 سال زندان محکوم کرد. این دو اکنون در بند4 واحد 7 زندان اوین به سر می‌برند.

۱۳۸۸ فروردین ۱۴, جمعه

یک زندانی در زندان اصفهان در آستانه اعدام قرار دارد

14 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Friday 03 April
بنابه گزارشات رسیده از زندان مرکزی اصفهان (دستگرد) ،زندانی حبیب باقریان 29 ساله ،قرار است حکم اعدام وی را 30 فروردین ماه به اجرا در آورند.اخیرا خانواده آقای باقریان برای پیگیری حقوقی پرونده فرزنشان به اجرای احکام دادگاه مراجعه می کنند در آنجا به آنها گفته می شود که تاریخ اجرای حکم اعدام فرزندشان 30 فروردین ماه تعیین شده است.همچنین به این خانواده او گفته شده است که اگر هم شاکی خصوصی وی رضایت دهد تاثیری در عدم اجرای حکم اعدام وی نخواهد داشت. این در حالی است که او مرتکب قتل نشده است. زندانی حمید باقریان دی ماه 1382 دستگیر شد و به بازداشتگاه اداره آگاهی شاهین شهر منتقل گردید.مامورین آگاهی برای گرفتن اعترافات مد نظر خود او را به مدت 10 روز تحت شکنجه های جسمی قرار دادند.زمان شکنجه بعد از وقت اداری بود و در زیر زمین اداره آگاهی شاهین شهر صورت می گرفت.شکنجه جسمی علیه این زندانی به حدی بود که بدن او در اثر ضربات کابل کبود شده بود و وضعیت جسمی بسیار حادی داشت .هگامی که او را می خواستند به زندان مرکزی اصفهان تحویل دهند آنها از ترس اینکه او در زندان فوت کند از پذیرش او برای مدتی خوداری می کردند .زندانی حبیب باقریان در شعبه 4 دادگاه عمومی شاهین شهر به اتهام آدم ربائی و تجاوز محکوم به مرک شد. او در تاریخ 20 آذر 1384 برای اجرای حکم اعدام برده شد و حتی طناب دار هم بر گردن او قرار دادند ولی در آخرین لحظات از اعدام وی منصرف شدند.سال گذشته پرونده آقای باقریان به دیوان عالی کشور ارسال شد و دیوان عالی حکم اعدام او را تایید کرد و به خانواده او گفتنه شد که رضایت شاکی خصوصی تاثیری بر عدم اجرای حکم اعدام او نخواهد داشت.سیاست سرکوبهای گسترده مردم ایران مانند اعدام زندانیان سیاسی، اعدام کودکان،اعدامهای گروهی ،سنکسار ،دستگیریهای گسترده فعالین دانشجوئی ،کارگران ،زنان و سیاسی توسط علی خامنه ای ولی فقیه مطلقه رژیم تعیین می شود و برای اجرا به دست دادگاه های انقلاب و وزارت اطلاعات سپرده می شود. این سیاست در تعارض با کنوانسیونهای حقوق بشری و معاهدات بین المللی است که این رژیم ملزم به اجرای آنها است و نقض آنها در ابعاد گسترده و سیستماتیک به عنوان جنایت علیه بشریت محسوب می گردد .

۱۳۸۸ فروردین ۹, یکشنبه

وبلاگ نویس ایرانی زیر شکنجه به قتل رسید


یکشنبه، 9 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Sunday 29 March
شواهد بدست آمده نشان می دهد امیدرضا میرصیافی، وبلاگ نویس ایرانی زیر شکنجه دژخیمان رژیم در زندان اوین به قتل رسیده است. سازمان گزارشگران بدون مرز خواهان مجازات عاملان قتل این زندانى سياسى شده است.
معصومه میرصیافی: برای ما هم طبق گفته های کلانتری، زندان و بیمارستان، هر سه تناقض وجود دارد. و هیچکدام از مطالبی که گفته شده، همخوانی ندارد و این تناقض در مطالب باعث شده که ما به هر حال به موضوع پی ببریم.
امیرپرویز میرصیافی: ما صبح فردایی که خبردار شدیم، رفتیم برای شناسایی جسد، من خودم جسد را دیدم، گوش سمت چپ خونریزی شدید داشت، بینی اش پر از لخته های خون بود، صورتش کبود بود، پشت کتف ها کبود بود و پشت کمر، و ظاهرا قسمت پشت گوش آن قسمت، جمجمه شکستگی هم داشته، طوری که آن ملافه ای که جسد را پیچیده بودند کاملا خونی شده بود قسمت زیر سر. بعد آنجا جسد را به ما تحویل دادند فرستادیم پزشکی قانونی کهریزک، چهار ساعت طول کشید، ظاهرا کالبد شکافی انجام شد به ما توضیح خاصی ندادند. یک فرمی به ما داده شد که داخلش توضیحاتی خواسته بودند از سوابق بیماری امید که ما همه را رد کردیم ، ایشان نه بیمار بود نه معتاد بود و نه هیچی. بعدش یک قسمتی نوشته بود که آیا شما شکایتی دارید؟ من هم نوشتم که بله. البته افرادی آنجا بودند می گفتند که اگر بنویسید شکایت دارید جسد را ممکن است تحویل تان ندهند. من هم آنجا گفتم که اصلا جسد را نمیخواهم تحویل بدهند و جسد امید به چه درد من می خورد؟ من نوشتم ما شکایت داریم، مسئولین زندان اوین مقصر هستند این قتل مشکوک است و باید پیگیری شود و امضا کردم. بعد از چهار ساعت جسد را برای تدفین به ما تحویل دادند موقعی هم که داشتند پیکر پاکش را شستشو می دادند هنوز گوشش داشت خونریزی می کرد. در حالی که اینها به ما گفته بودند که ایشان قرص خورده، فشارش افت کرده و فوت کرده در حالی که کسی که فشارش افت کنه، پدر من سی سال بهیار بیمارستان سینا بوده، چنین چیزی نمی تواند صحت داشته باشد و ایشان قطعا کتک خورده، این را مطمئن هستم، ما فقط یکی از اقوام مان توانست موقعی که جسد را شناسایی میکردیم یک تصویری از سمت راست صورت بگیرد که ای کاش از سمت چپ گرفته بود. وقتی که جسد را در واقع تحویل دادند گفتند که ما گزارش پزشکی قانونی را بعدا اعلام می کنیم که ما از کسانی که قبلا چنین حوادث مشابهی برایشان پیش آمده بود پرسیدیم گفتند ممکن است دو تا سه ماه اینها طولش بدهند، و یک چیزی را هم من بگویم، ما هیچ امیدی به گزارش واقعی پزشکی قانونی نداریم، قطعا آنها هم تحت فشار خواهند بود و چیزی جز آنکه حکومت خواهد خواست نخواهند نوشت، قطعا آنها چیزی را می نویسند که به مذاق حکومت خوش بیاد، ولی من ایمان دارم که امید کتک خورده بود و بنده خدا آدم نحیفی هم بود، خیلی ظریف بود این بشر، و می دانم که زیر کتک حالش بد شده و رسیدگی نشده و ایشان در گذشته.

۱۳۸۸ فروردین ۶, پنجشنبه

دانشجویان دربند بر اثر شکنجه قادر به تکلم نیستند


پنجشنبه، 6 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 26 March
تعدادی از دانشجویان دربند دانشگاه امیرکبیر با تماس تلفنی با خانواده هایشان از ادامه بازجویی ها و فشارهای غیرانسانی خبر دادند. طی روزهای اخیر در حالی ۳ نفر از دانشجویان با خانواده های خود تماس گرفتند که به گفته خانواده های آنان، این دانشجویان به هنگام صحبت کردن دچار مشکل بوده و از فشارهای بسیار زیاد بر خود همراه با آزار و اذیت، ابراز ناراحتی می کردند.
به گفته دانشجویان از آنجائیکه هر ۹ دانشجوی بازداشت شده پلی تکنیک در سلول های انفرادی به سر می برند، تنها بازجویان بر آنها نظارت داشته و به برخی از آنها اجازه تماس تلفنی می دهند. همچین یکی از دانشجویان از ادامه بازجویی ها به روش های غیرانسانی همراه با آزار جسمی و روحی خبر داد. وی گفته است در تمامی روزهای گذشته علیرغم تعطیلات بازجویی ها ادامه داشته است.
این در حالی است که از وضعیت تعدادی از دانشجویان همچون عباس حکیم زاده و مهدی مشایخی که پس از اعتراضات صورت گرفته به دفن شهید در دانشگاه امیرکبیر بازداشت شدند، هیچ گونه اطلاعی در دسترس نیست. در حالی که یک ماه از بازداشت حکیم زاده، مشایخی، مصطفوی و قصابان می گذرد، عباس حکیم زاده هیچ گونه تماسی نداشته است و از وضعیت وی هیچ اطلاعی در دسترس نیست.
همچین مهدی مشایخی که به وی اجازه داده شده بود در روزهای اول بازداشت، با خانواده خود تماس بگیرد و وضعیت خود را اعلام کند، پس از آن هیچ گونه تماسی نداشته و وضعیت سلامتی وی نیز در ابهام است.
احمد قصابان نیز طی روزهای گذشته برای اولین بار با خانواده خود تماس گرفته و علیرغم ابراز ناراحتی و مشکل وی در صحبت کردن، گفته است که از وی خواسته شده است تا بگوید حالش خوب است.
از دانشجویان بازداشت شده در مراسم مهندس بازرگان نیز وضعیت سلامت حسین ترکاشوند و مجید توکلی در ابهام می باشد. این دانشجویان در ۱۷ بهمن ماه در مقابل حسینیه ارشاد به همراه اسماعیل سلمانپور و کوروش دانشیار بازداشت شدند. در حالیکه مقدمات آزادی آنان فراهم شده بود، پس از اعتراضات به دفن شهید در دانشگاه امیرکبیر، از آزادی این دانشجویان نیز ممانعت به عمل آمده و پرونده سازی جدیدی برای آنان صورت گرفته است.
حسین ترکاشوند تاکنون هیچ گونه تماسی با خانواده خود نداشته است. مجید توکلی نیز در ۲ روز مانده به عید و هنگامی که خانواده اش برای ملاقات از شیراز به تهران آمده بودند، با آنها تماس گرفته و از آنها خواسته بود که از مقابل زندان اوین بروند. برادر مجید توکلی در مورد تماس وی گفته بود: “تماس‏های‏شان خیلی عجیب بود. همین‏که تماس می‏گرفتند، به جای سلام علیک، می‏گفتند: «بروید خانه، ما ملاقات نداریم».”
برادر مجید توکلی در این زمینه گفت: «بچه‏ها که تماس گرفته بودند، خیلی با ترس و لرز صحبت می‏کردند و خیلی اضطراب داشتند. دادستان کنار دست آن‏ها ایستاده بوده و به آن‏ها می‏گفته: «مگر ما نگفتیم، به خانواده‏های‏تان بگویید که حالتان خوب است». از دانشجویان می‏خواست که عین این جمله را به خانواده‏های‏شان بگویند.»
همچنین از وضعیت یاسر ترکمن که در روز ۱۹ اسفندماه در مقابل دانشگاه امیرکبیر توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت شد، هیچ گونه اطلاعی در دسترس نیست.

بايگانی وبلاگ

مقالات

منفورین خونخوار


دوست داشتم با سلامی گرم آغازگرکلماتی زنده وبا طراوت باشم ولی متاسفانه جای آن طراوت و شادابی را درد و غم فرا گرفته ولی با وجود تمامی دردها باز هم سلام...
البته سلامی که از میان هزاران آه و سوز از میان هزا ران غم نهفته که هربار با یاداوریش اشک از چشمان و سوز از دل هر انسان آزاده خواهی بیرون میبرد
همینطور که گشت و گذاری در مقالات و رسانها میزدم با ناباوری تمام و با چشمانی حیرت زده متونی را مرور کردم که برای لحظه ای احساس کردم دیگر نفسم در سینه حبس شده و راه گریزی برای خود بجز قطرهای اشک پیدا نمیکند هرچند طولی نکشید که حتی نتوانست به این ناچیز قطرات هم بسنده کند و درد کینه توزی هم برآن چیره شد .
این متون چیزی نبودند بجز زجه های مادرانی که آجزانه نظاره گر قطع عضو شدن عزیزانشان بودند و بسا کینه ها در میان سینه پنهان کردند و چگونه این جلادان که خود را به اصطلاح پزشکانی قسم خورده می نامند و قاضی نکونامها این منفورین رژیم دگربارداغی بر ریشه دردهایمان اضافه کردند
ویا در گوشه ای دیگر آیندگان فردای ایرانمان را دوباره به ناکرده جرمی به بند کشاندند و خانوادهایشان را آواره خیابانها به دنبال سرنوشت عزیزانشان و با تاسف تمام در این مدت آنچه از پیگیری های شبانه روزی نصیب خانواده های این دانشجویان شده، تماس تلفنی محدود و برگ زرد رنگ رسید اعلام حضور دانشجویان ( آنهم بدون ذکر شماره بند با اطلاعاتی ناقص و اتهاماتی جدید و شبهه برانگیز) در اوین؟
اوینی که در این چند سال اخیر به محل تشکیل کلاسهای دانشجویان تبدیل شده است
کسانی که تنها جرمشان باور کردن این شعار دهن پرکن است که کشور ما آزاد ترین کشور دنیاست و نیز با چشم صداقت خود به پیرامون می نگریستند و می پنداشتند در سرزمینی که از رئیس جمهور کشور شیطان بزرگ(به اصطلاح منفورین )برای سخنرانی در دانشگاههایش دعوت می شود، قطعا ًبرای کسانی که در این مرز و بوم زاده شده اند و سال هاست که غم این سرزمین را می خورند اندک مجالی هست تا از حقوق اولیه و انسانی خود اندک سخنی گویند، اما دریغا...!!!
در این میان آنچه ملت را بسیار متعجب و نگران کرده این است که ادامه آن بازداشت ها، شیوه برخورد با خانواده های دانشجویان از مصادیق کامل زیر پا نهادن حقوق اولیه انسانیست. آنهم متاسفانه ازجانب کسانی که ادعای حفاظت و صیانت از قانون را دارند و نیز با تأکید می توان گفت که محروم کردن دانشجویان از شرکت در امتحانات نیمسال تحصیلی و حضور درکلاس های درسشان خود مجازت نانوشته ای است که براین دانشجویان تحمیل می گردد که از دیگر نمونه های آشکار نقض قانون (قانون اساسی، فصل سوم حقوق ملت اصول 20,26,27,32,......) در این آزاد ترین کشور دنیای بدون دوجنسی ها !!! می باشد
چه گویم که هر لحظه یادآوری دیگر هموطنان سرمادیده که شب به صبح رساند نشان هم همانند مبارزه دیگریست بر علیه رژیم جنایتکارملایان بدون داشتن امکانات گرمائی برایمان بسی ناباوریست چرا که در همچون کشوری ثروتمند میبایست برای زنده ماندن هم دست و پنجه نرم کنند
آخر چطور میشود اینگونه وحشیانه انسانهائی را از حقوق اجتمائی مصلوب کرد
آخر به چه جرمی؟ انتقاد به تمامیت خواهی و استبداد به کدامین خطای ناکرده...
آیا این عدالت است آیا واقعا واژه ائی برایش وجود دارد آیا اینان به هچگونه مکتبی بجز وحشیگری خفته در قدرت مطلق مطعلقاند؟...
و یا رهبری که خدایش مینامند!!! براستی از کدامین منشائ خط میگیرند مگر اینان همان مردم عادی قبل از انتخابات نیستند...آیا در وجود تمام ایرانیان هم جنون وحشیگری نهفته است
اما نه فکر نمیکنم در ذهن هیچ انسان آزاده ائی اینگونه وحشیگری های ملایان قرون وسطائی جایگاهی داشته باشد.
البته میتوان از این منفور بودجه نویس مهرورز(احمدی نژاد) و دیگر جلادانش هم سپاس گذاری کرد که بار دیگر ملت ایران را با پیش بردن قدمی به آگاهی و فرهنگ به فراموشی سپردهشان برای شناسائی اسلام ناب محمدی و معرفینش نزدیک تر کرده و همچنین میکنند که در واقع رژیم منفور اسلامی خمینی این بوده و هست که اینگونه ملت عزیزمان را هر روزه به بازی مرگ و نابودی میکشانند.
ولی افسوس و صد افسوس گمان نمیکنم با آغاز سال 2008 میلادی هم برایمان سرنوشتی تازه رقم زده شود چرا که مردم ما هیچ تغییری نخواهند کرد و بلعکس بعبارتی بهتر پوست کلفت تر هم در برابر تمامی فشارهای اجتمائی اقتصادی و انواع محرومیت ها و اعمال اینگونه وحشیگری های قرون وسطائی شده اند چرا که اول میبایست برای بالا بردن فرهنگ این ملت تلاش کرد تا درخواست همکاری و همیاری و آزاده خواهی.
البته ناگفته نماند که از طرفی هم میبایستی به این ملت زجر کشیده حق داد چرا که این منفورین نفس در سینه هر منتقد و معترضی حبس میکنند
ولی با تمام این مسائل ایرانیان داخل و خارج از کشور این را فراموش نکنند که تا بر
اندازی حکومت این رژیم منفور از ایران عزیزمان خاموش نخواهیم نشست

رضا علیون