خوش آمدید امیدوارم از این وب لذت ببرید
پایان تاریکی ENDE DES DUNKELHEIT کاری نو IRAN IST KEIN SICHERES LAND

بیانیه رادیو ندای مقاومت

Es sind sechs Monate seit der Gründung des Radio ``Stimme des Widerstands`` vergangen.Das Radio ``Stimme des Widerstands `` wird von der Demokratischen Vereinigung für Flüchlinge durchgeführt. Das Radio ``Stimme des Widerstands`` ist eine Plattform, um Zensur und Meinungsäusserungs verbot zu brechen, den Kampf der Arbeiter und Arbeitslosen, der Entbehrenden und Frauen, der Völker, Religions- und ethnischen Minderheiten und der Jungen und Intellektuellen des Irans, welchefür Freiheit und Gleichheit kämpfen, in der Welt zu verbreiten. Diese sechs Monate waren für das Exekutivkommittee des Radios sehr erfolgreich. Es ist das erste iranischsprachige Radio, das Nachrichten zu den Menschenrechtsverletzungen im Iran dem Schweizer Volk in deutschten Sprache übermittelt. Aufgrund der sechsmonatigen erflgreichen Arbeit beim Radio ``Stimme des Widerstands``, gratulieren wir dem Exekutivkommittee des Radios und wünschen ihnen weiterhin viel Erfolg. Die Mitglieder, die mit grosser Mühe während sechs Monaten die Stimme der das Recht fordernden Iraner weltweit verbreitet, sind: die Frauen Sahar Abdullahi,Naghmeh Jazdany, Nahid Zamanpour und Herren Arash Farajollah, Reza Ellyoun, Siavash Payab, und Mehdi Rezaei Tazik. شش ماه از تاسیس رادیو ندای مقاومت میگذرد. رادیوئی که متعلق به کانون دمکراتیک پناهندگان است. رادیوئی با تریبونی آزاد برای در هم شکستن دیوار سانسور و اختناق و برای انعکاس طنین مبارزات کارگران و مزدبگیران بیکاران محرومان زنان ملیتها اقلیتهای قومی و مذهبی جوانان و روشنفنران ایران که برای آزادی و برابری پیکار میکنند. شش ماه کوشش و تلاش موفقیت برای شورای اجرائی رادیو را بهمراه داشت. نخستین رادیوی فارسی زبان که بخشی از اخبارنقض حقوق بشری در ایران را به زبان آلمانی به اطلاع شهروندان سوئیسی میرساند. سپری شدن شش ماه از فعالیت موفق رادیو ندای مقاومت را به اعضای شورای اجرائی رادیو تبریک می گوئیم و موفقیت روز افزون برای آنان آرزومندیم. شورای اجرائی رادیو که شش ماه با تلاش فراوان توانست صدای حق طلبانه مردم ایران را به گوش جهانیان برساند عبارتند از خانمها. نغمه یزدانی . سحر عبداللهی . ناهید زمانپور آقایان. آرش فرج الله . رضا علیون . سیاوش پیاب . مهدی رضائی


۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

جوان دیگری در اثر شکنجه دژخیمان رژیم جان باخت



9 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Friday 31 July
خانواده شهید رامین آقازاده قهرمانی در مورد خصوصیات وی می گویند: جوانی بوده نه چندان سیاسی ، بسیار آرام و بی آزار و به خانواده وابسته بوده است.در جریان اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات ماموران وی را متهم به شکستن شیشه های بانک می کنند و برای دستگیری وی به منزل مراجعه می کنند.مادرش اورا با خود به کلانتری می برد تا نشانش بدهد که فرزندش بی گناه است، اما آنها او را نگه می دارند و به بازداشت گاه می برند و در آنجا تحت آزار و شکنجه قرار می گیرد. پس از دو هفته آزاد می شود و او دو روز پس از آن بطور ناگهانی حالش بد می شود و در نهایت به شهادت می رسد.در این فاصله چند بار از کلانتری یا بازداشتگاه زنگ می زنند و حالش را می پرسند، گویی در بازداشتگاه حاثه ای رخ داده بوده که آنها را نگران وضعیت جسمانی او شده بودند.پدرش شهید قهرمانی کارمند است و در آپارتمانهای قدیمی شهرآرا زندگی می کنند.سه برادر دیگر در این خانواده هستند که مادرشان بشدت نگران آنهاست و آنها توانسته اند یک مراسم ختم بدون سرو صدا برایش برگزار کنند

۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

عکسهای دلخراش پیکر شکنجه شده یکی از جان باختگان




سه شنبه، 6 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 28 July

عکسهای بسیار دلخراش پیکر شکنجه شده ی شهید حسین اخترزند حسین اخترزند، یکی ازجانباختگان حوادث اخیردراصفهان، محله مسجد لنبان، فردی به نام میباشدکه مجردبوده است ودرعین حال نان آورخانواده وخواهران وبرادرانش بوده است.

۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

جوان دیگری در اثر شکنجه دژخمیان رژیم جان باخت

دوشنبه، 5 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Monday 27 July
رامین قهرمانی 15 روز بعد از اینکه با پای خود برای اثبات بیگناهیش رفته بود، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمایان بود، از زندان آزاد و پس از دو روز بر اثر جراحات وارده در آغوش مادر به شهادت رسید.
به گزارش خبرنگار نوروز، در درگیری های روزهای پس از انتخابات، ماموران از طریق دوربین مداربسته یک بانک چهره رامین قهرمانی را شناسایی شده وبرای دستگیری وی به منزلش مراجعه می کنند.
به دلیل عدم حضور رامین قهرمانی در منزل ماموران به مادر او می گویند که فرزندش هرچه زودتر خود را معرفی کند.
مادرشهید قهرمانی نیز با استناد به بیگناهی پسرش و با این استدلال که فرزندش کاری جز اعتراض آرام انجام نداده است، همراه با او به محلی که ماموران گفته بودند مراجعه می کند.
این گزارش می افزاید رامین قهرمانی 15 روز بعد از اینکه با پای خود برای دفای از بیگناهیش رفته بود، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمایان بود، از زندان آزاد میشود.
او پس از آزادی به مادرش گفته که چندین روز از پا او را آویزان کرده اند. شهید رامین قهرمانی پس از آزادی به دلیل لخته های خون موجود در سینه اش در بیمارستان بستری و به شهادت میرسد.
خانواده قهرمانی تحت فشار شدید برای منع انتشار خبر شهادت فرزندشان هستند. آنها تحت تدابیر شدید امنیتی فرزند خود را به خاک سپردند. تا جایی که پس از مراسم خاکسپاری به دلیل تهدیدات نیروهای امنیتی مبنی بر اینکه سر مزار فرزند شهیدشان حق ندارند با صدای بلند گریه کنند و شیون سردهند، 5 نفر از اعضای فامیل او دچار فشارهای عصبی شدید شده تا جایی که برخی از آنها کارشان به بیمارستان کشیده شده است.
شهید رامین قهرمانی متولد سال 1358 بوده و محل سکونت وی در خیابان شهرآرا است.

۱۳۸۸ مرداد ۲, جمعه

محمد مصطفایی: زنی در آستانه سنگسار در تبریز

2 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Friday 24 July
وبلاگ دفاع از بی دفاعمحمد مصطفایی (وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر)
جمعه دوم مرداد 1388
سکینه محمدی مدت چهار سال است که در زندان مرکزی تبریز به سر می برد او سالها با همسرش اختلاف داشته و به دلایلی از جمله فقر مالی و عدم توجه همسر به خواسته هایش با مردی ارتباط برقرار کرده و پس از مدتی با بر ملا شدن موضوع محاکمه می گردد

فیلم؛ این سند جنایت خامنه ای است

آدينه، 2 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Friday 24 July

۱۳۸۸ مرداد ۱, پنجشنبه

درآوردن اعضای بدن کشته شدگان

سه شنبه، 30 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 21 July
یکی از آشنایان که پزشک میباشد و در بخش پیوند کلیه بیمارستان امام خمینی تهران کار میکند خبر از افزایش غیر طبیعی ارسال کلیه از بیمارستانهای نظامی بخصوص بیمارستان بقیه الله (بیمارستان سپاه پاسداران) داد و گفت با توجه به اینکه آمار تصادفات و مرگ و میرهای مغزی کاهش یافته و در فصول گرم سال اهدای کلیه کمتر میشود و همچنین مرگ و میر افراد بی خانمان کاهش میابد ( در فصل سرما افراد بی خانمان بدلیل سرمازدگی بیشتر فوت میکنند ) این افزایش دریافت کلیه غیر عادی هست و وقتی من از ایشان سوال کردم امکان دارد بسیاری از این کلیه ها از اجساد کشته شدگان وقایع اخیر برداشته شده باشد وی با تعجب گفت بدون اجازه اولیای دم نمیشود این کار را کرد و وقتی من به ایشان گفتم زمانیکه حکومت جنازه ها را بدون اذن خانواده شهدا دفن میکند آیا امکان ندارد بدون اجازه آنها اندامی مثل کلیه و ریه ها و قلب و کبد و .... را برداشته ( و سپس بدنشان را بدوزند و بگویند کالبد شکافی شده تا علت مرگ کشف شود !!! ) و این اعضا را برای شما ارسال کنند تا به افرادی که خودشان مشخص میکنند پیوند بزنید . ایشان که به معنای واقعی مذهبی هستند و به خدا و آخرت ایمان قلبی دارند ( نه مثل این دین فروشان کذاب ) یک مکثی کرد و به من گفت ان شاالله که اینطور نباشد . ( از لحن جواب دادنش شک و تردید موج میزد ولی شاید میخواست به خودش قوت قلب بده که در این جریانات گناه آلود نقشی نداشته ) .در هر صورت با ماشاالله و ان شاالله نمیشود جلوی این جنایت را گرفت و شرط عقل است که این خانواده های داغدار در صورتیکه اجساد پاک شهدایشان را تحویل گرفتند حتما تمام قسمتهای بدنشان را بدقت بررسی کنند و درصورتیکه جایی دوخته شده و بخیه خورده حتما علت آن را خواستار شوند و در صورت تردید درخواست کالبد شکافی در حضور پزشکان معتمد نمایند تا خدای ناکرده اندامی از اندام پاک این عزیزان به سرقت نرفته باشد .

۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

ویدئویی از شلیک مستقیم مزدوران رژیم به سوی مردم

دوشنبه، 29 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Monday 20 July

۱۳۸۸ تیر ۲۸, یکشنبه

سه تن دیگر در آستانه اعدام در زاهدان

شنبه، 27 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Saturday 18 July
رئيس كل دادگستري سيستان و بلوچستان گفت: در حال پيگيري اجراي حكم اعدام 2 عضو ديگر گروه ریگی به همراه عبدالحميد ريگي هستيم و به اميد خداوند طي اين هفته يا هفته آينده حكم اين سه نفر با هم اجرا خواهد شد. حجت‌الاسلام ابراهيم حميدي رئيس كل دادگستري استان سيستان و بلوچستان گفت: حكم اعدام دو عضو ديگر از اعضاي این گروه كه پيش از اين دستگير شده بودند مدت‌ها قبل صادر شده و در مرحله تجديدنظر خواهي و پيگيري در ديوان عالي كشور بود كه نهايتا حكم آنها هفته گذشته تاييد شده و پس از قطعيت به دادگستري استان ابلاغ شد. رئيس كل دادگستري استان سيستان و بلوچستان تصريح كرد: جرم اين دو نفر محاربه و همچنين اقدام عليه امنيت ملي مي‌باشد كه براي اجراي حكم صادره آنها نيز در حال حاضر منتظر ايجاد زمينه براي اجرا هستيم. اين امكان وجود دارد كه هر سه نفر آنها در هفته جاري اعدام شوند.

۱۳۸۸ تیر ۲۵, پنجشنبه

سنگسار در دشت قزوين به طريق روسی آن

پنجشنبه، 25 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 16 July
سنگسار در دشت قزوين به طريق روسي آنچند ماهي است كه در تاكستان قزوين مرد بي پناهي را به جرم واهي سنگسار كردند و چون كسي حاظر به پرتاب سنگ نبود لذا قاضي مجري حكم سنگ بزرگي را بر سر او مي كوبد و اين بار 168 نفر بيگناه در همان دشت قرباني حماقت و عدم مديريت رژيم جنايتكار مي شوند ولي اين بار رژيم به جاي سنگسار اين قربانيان آنان را به سنگ مي كوبد.رژیم رسواي ولايت وقاحت هر روز كه از عمر نكبتبارش مي گذرد فاجعه جديدي مي آفريند.آيا ريشه ظلم كنده خواهد شد؟؟؟؟؟

۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

اسامی 13 نفری که امروز در زاهدان اعدام شدند



سه شنبه، 23 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 14 July
رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی صبح امروز 13 تن دیگر را در زندان زاهدان بدار آویخت. اسامی اعدام شدگان بدین شرح است:
1- منوچهر شه‌بخش فرزند اكبر


2- محمدحسن شاهوزهي فرزند شي محمد


3- فائزه عبدالرزاق رشيدي فرزند حسن


4- يعقوب گمشادزهي فرزند الك


5- عبدالواسط شيهكي فرزند قائم


6- ادريس نوتي زهي فرزند ابراهيم


7- عبدالقياس ديدن نارويي فرزند جمعه‌خان


8- عبدالصبور رخشاني فرزند عبدالغفور


9- اسدالله وفايي فرزند جان محمد


10- عبدالخالق ميربلوچ‌زهي فرزند هيبت


11- طارق آباديان فرزند دادمحمد


12- يحيي ريگي فرزند عبدالواحد


13- خليل احمد ريگي خالص فرزند عبداللطيف

۱۳۸۸ تیر ۲۳, سه‌شنبه

جنایات تکاندهنده مزدوران رژیم درنده خو در زندانها



سه شنبه، 23 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 14 July
يکي از دستگيرشدگان هفتم تير 88 با نام «ترانه موسوي» متولد 1360 در وضعيتي نامعلوم به سر مي‌برد. يک ناشناس پس از نزديک به سه هفته، در تماسي تلفني با مادر او گفته است که ترانه به دليل پارگي رحم در بيمارستان امام خميني کرج بستري‌ست اما خانواده او پس از مراجعه به اين بيمارستان نيز نتوانستند از فرزندشان خبري بگيرند. ترانه موسوي هفتم تير 88 در اطراف مسجد قبا در خيابان شريعتي تهران از سوي مأموران حکومتي دستگير شد. پس از گذشت نزديک به سه هفته، افرادي ناشناس با مادر او تماس گرفته و از بستري بودن او در بيمارستان امام خميني کرج خبر دادند. اين افراد تصادف در حومه خيابان شريعتي و پارگي رحم و مقعد را دليل بستري بودن وي در بيمارستان عنوان و تأکيد کرده‌اند بستري‌شدن او ربطي به تجمع مسجد قبا ندارد. آن‌ها گفته‌اند ترانه مشکل ناموسي داشته است و به همين دليل مي خواسته با شلنگ سرم، خود را حلق‌آويز کند. خانواده‌اش پس از مراجعه به آن بيمارستان، نتوانستند او را ببينند و مسوولان بيمارستان گفته‌اند که شخصي با اين نام در آن‌جا بستري نيست. يک شاهد عيني که روز هفتم تير دستگير شده بود، مي‌گويد: « نيروهاي ضد شورش و لباس شحصي روز هفتم تير من و تعدادي از دستگيرشدگان را سوار بر ون‌هايي به ساختماني در اطراف ميدان نوبنياد بردند و به آزار جسمي و روحي ما پرداختند. برخي از دستگيرشدگان را در همان بعداز ظهر به زندان اوين منتقل کردند اما من و بقيه را آزاد کردند. ترانه در ميان ما بود. او دختري زيبا، خوش‌اندام و شيک‌پوش بود و بازجويي‌اش از همه بيشتر طول کشيد. چشم‌هايش سبز بود. من و تعدادي را همان شب آزاد کردند و تعدادي را نيز پيش از آزادي ما به جاهاي ديگري فرستادند. اما نيروهاي لباس شخصي ترانه را همان‌جا نگه داشتند و حتا به او اجازه ندادند تا با مادرش تماس بگيرد.» پدر ترانه موسوي ناراحتي قلبي دارد و پس از ناپديد شدن تنها فرزندش در خانه بستري شده است.

قتل مشکوک یک روزنامه نگار در مشهد

دوشنبه، 22 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Monday 13 July
مهرداد حیدری روزنامه نگار خراسانی که روز شنبه در سرمقاله ای به انتقاد از عملکرد وزارت اطلاعات پرداخته بود روز گذشته به طرز مشکوکی در مشهد به قتل رسید .
آژانس ايران خبر: مهرداد حیدری که پیشتر در روزنامه خراسان فعالیت داشت بنا به دلایلی به هفته نامه نسیم مشهد رفت و در آن نشریه در محیطی استانی به نوشتن پرداخت . وی خرداد ماه ، با دعوت روزنامه خراسان رضوی به آن روزنامه رفت و در یادداشت های ثابت روزنامه حضوری فعال به هم رساند .
مهرداد حیدری در آخرین یادداشت خود ضمن انتقاد از وزارت اطلاعات در کسب اطلاعاتی ساختگی ، این وزرات خانه را محکوم به نداشتن اطلاعاتی کرد که با فشار بر جوانان قصد به دست آوردن آن را دارد .حیدری در این یادداشت ضمن برشمردن نکات منفی جریانات اخیر ایران ، آنها را دستمایه افرادی دانست که همیشه حق به جانب گرفته و بر دفاع از مردم حکایت می کنند .

۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

جوان 19 ساله در زندان اوین به قتل رسید

یکشنبه، 21 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Sunday 12 July
خبر مرگ سهراب اعرابی از سوی خانواده وی و مسولان اوین تایید شد. سهراب اعرابی، 19 ساله سال آخر دبيرستان و آماده براي امتحان كنكور در اعتراضات دهمين دوره رياست جمهوري در 30 خرداد روز شنبه بازداشت و به مكان نامعلومي منتقل مي شود .
بعد از پيگيريهاي پي در پي خانواده بخصوص مادرش متوجه مي شوند كه وي در زندان اوين است، مادر اين جوان در روز سه شنبه 16 تير با گذاشتن كفالت در دادگاه انقلاب هر روز بعد از ظهر منتظر آزادي فرزند ش بود, با وجود اين كه اين مادر مي دانست كه فرزندش در زندان اوين است ولي خيلي نگران بود و مي‌گفت مي‌ترسم بچه‌ام را بكشند.
اين مادر عكسي از فرزندش تهيه كرده بود و به هر زنداني كه آزاد مي‌شد عكس عزيزش را نشان مي داد و از آنها مي‌پرسيد كه آيا او را مي شناسند و يا در زندان ديده اند؟
او مي‌گفت به هر كجا و هر كسي مراجعه مي‌كنم جواب نمي‌دهند و مي‌گويند صبر كن آزاد مي‌شود.
اين مادر كارش از صبح تا شب جلو زندان ماندن شده بود تا اينكه از طرف قاضي مر تضوي خبر آمد كه سهراب اعرابي در زندان درگذشته است، خانواده اش را خبر كنيد تا جنازه فرزندشان را تحويل بگيرند.

۱۳۸۸ تیر ۱۵, دوشنبه

خشم و انزجار جهانیان از اعدامهای دسته جمعی در ایران

دوشنبه، 15 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Monday 06 July
گزارش خبرگزاری فرانسه، اتحاديه اروپا اعدامهای دسته جمعى در ایران را بشدت محكوم كرد و بار دیگر از جمهوری اسلامی خواست اعدامها را متوقف کند.
جمهوری اسلامی ظرف روزهای گذشته دستکم 32 نفر را در زندانهای مختلف اعدام کرد. شش نفر در زندان اوین تهران، شش نفر در قم و بیست تن دیگر نیز در زندان رجايی شهر حلق آویز شدند.
اين اعدامهاى وحشیانه در بحبوحه اعتراضات گسترده مردم بمنظور ايجاد فضاى رعب و وحشت در جامعه صورت مى گيرد. اما برخلاف تصور رژیم سرکوبگر تنها بر خشم و انزجار مردم از اين حكومت جنایت پیشه مى افزايد.

۱۳۸۸ تیر ۱۲, جمعه

شش تن دیگر در قم اعدام شدند

آدينه، 12 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Friday 03 July
به گزارش خبرگزارى حکومتی فارس وابسته به سپاه پاسداران، روز گذشته شش نفر در زندان قم حلق آويز شدند. این در حالیست که روز چهارشنبه نیز شش نفر را در زندان اوين اعدام کرده بودند.

۱۳۸۸ تیر ۱۰, چهارشنبه

عکسی دلخراش از دانشجويی که در کما بسر می برد


چهارشنبه، 10 تیر ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 01 July

یکی از خوانندگان که عکس را برای سایت ارسال کرده است: این تصویر دلخراش را ببینید و آن را براي محافل حقوق بشري بفرستيد تا بدانند که با جوانان ايراني چه کرده اند. تصوير دانشجويي که مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در کما بسر مي برد

بايگانی وبلاگ

مقالات

منفورین خونخوار


دوست داشتم با سلامی گرم آغازگرکلماتی زنده وبا طراوت باشم ولی متاسفانه جای آن طراوت و شادابی را درد و غم فرا گرفته ولی با وجود تمامی دردها باز هم سلام...
البته سلامی که از میان هزاران آه و سوز از میان هزا ران غم نهفته که هربار با یاداوریش اشک از چشمان و سوز از دل هر انسان آزاده خواهی بیرون میبرد
همینطور که گشت و گذاری در مقالات و رسانها میزدم با ناباوری تمام و با چشمانی حیرت زده متونی را مرور کردم که برای لحظه ای احساس کردم دیگر نفسم در سینه حبس شده و راه گریزی برای خود بجز قطرهای اشک پیدا نمیکند هرچند طولی نکشید که حتی نتوانست به این ناچیز قطرات هم بسنده کند و درد کینه توزی هم برآن چیره شد .
این متون چیزی نبودند بجز زجه های مادرانی که آجزانه نظاره گر قطع عضو شدن عزیزانشان بودند و بسا کینه ها در میان سینه پنهان کردند و چگونه این جلادان که خود را به اصطلاح پزشکانی قسم خورده می نامند و قاضی نکونامها این منفورین رژیم دگربارداغی بر ریشه دردهایمان اضافه کردند
ویا در گوشه ای دیگر آیندگان فردای ایرانمان را دوباره به ناکرده جرمی به بند کشاندند و خانوادهایشان را آواره خیابانها به دنبال سرنوشت عزیزانشان و با تاسف تمام در این مدت آنچه از پیگیری های شبانه روزی نصیب خانواده های این دانشجویان شده، تماس تلفنی محدود و برگ زرد رنگ رسید اعلام حضور دانشجویان ( آنهم بدون ذکر شماره بند با اطلاعاتی ناقص و اتهاماتی جدید و شبهه برانگیز) در اوین؟
اوینی که در این چند سال اخیر به محل تشکیل کلاسهای دانشجویان تبدیل شده است
کسانی که تنها جرمشان باور کردن این شعار دهن پرکن است که کشور ما آزاد ترین کشور دنیاست و نیز با چشم صداقت خود به پیرامون می نگریستند و می پنداشتند در سرزمینی که از رئیس جمهور کشور شیطان بزرگ(به اصطلاح منفورین )برای سخنرانی در دانشگاههایش دعوت می شود، قطعا ًبرای کسانی که در این مرز و بوم زاده شده اند و سال هاست که غم این سرزمین را می خورند اندک مجالی هست تا از حقوق اولیه و انسانی خود اندک سخنی گویند، اما دریغا...!!!
در این میان آنچه ملت را بسیار متعجب و نگران کرده این است که ادامه آن بازداشت ها، شیوه برخورد با خانواده های دانشجویان از مصادیق کامل زیر پا نهادن حقوق اولیه انسانیست. آنهم متاسفانه ازجانب کسانی که ادعای حفاظت و صیانت از قانون را دارند و نیز با تأکید می توان گفت که محروم کردن دانشجویان از شرکت در امتحانات نیمسال تحصیلی و حضور درکلاس های درسشان خود مجازت نانوشته ای است که براین دانشجویان تحمیل می گردد که از دیگر نمونه های آشکار نقض قانون (قانون اساسی، فصل سوم حقوق ملت اصول 20,26,27,32,......) در این آزاد ترین کشور دنیای بدون دوجنسی ها !!! می باشد
چه گویم که هر لحظه یادآوری دیگر هموطنان سرمادیده که شب به صبح رساند نشان هم همانند مبارزه دیگریست بر علیه رژیم جنایتکارملایان بدون داشتن امکانات گرمائی برایمان بسی ناباوریست چرا که در همچون کشوری ثروتمند میبایست برای زنده ماندن هم دست و پنجه نرم کنند
آخر چطور میشود اینگونه وحشیانه انسانهائی را از حقوق اجتمائی مصلوب کرد
آخر به چه جرمی؟ انتقاد به تمامیت خواهی و استبداد به کدامین خطای ناکرده...
آیا این عدالت است آیا واقعا واژه ائی برایش وجود دارد آیا اینان به هچگونه مکتبی بجز وحشیگری خفته در قدرت مطلق مطعلقاند؟...
و یا رهبری که خدایش مینامند!!! براستی از کدامین منشائ خط میگیرند مگر اینان همان مردم عادی قبل از انتخابات نیستند...آیا در وجود تمام ایرانیان هم جنون وحشیگری نهفته است
اما نه فکر نمیکنم در ذهن هیچ انسان آزاده ائی اینگونه وحشیگری های ملایان قرون وسطائی جایگاهی داشته باشد.
البته میتوان از این منفور بودجه نویس مهرورز(احمدی نژاد) و دیگر جلادانش هم سپاس گذاری کرد که بار دیگر ملت ایران را با پیش بردن قدمی به آگاهی و فرهنگ به فراموشی سپردهشان برای شناسائی اسلام ناب محمدی و معرفینش نزدیک تر کرده و همچنین میکنند که در واقع رژیم منفور اسلامی خمینی این بوده و هست که اینگونه ملت عزیزمان را هر روزه به بازی مرگ و نابودی میکشانند.
ولی افسوس و صد افسوس گمان نمیکنم با آغاز سال 2008 میلادی هم برایمان سرنوشتی تازه رقم زده شود چرا که مردم ما هیچ تغییری نخواهند کرد و بلعکس بعبارتی بهتر پوست کلفت تر هم در برابر تمامی فشارهای اجتمائی اقتصادی و انواع محرومیت ها و اعمال اینگونه وحشیگری های قرون وسطائی شده اند چرا که اول میبایست برای بالا بردن فرهنگ این ملت تلاش کرد تا درخواست همکاری و همیاری و آزاده خواهی.
البته ناگفته نماند که از طرفی هم میبایستی به این ملت زجر کشیده حق داد چرا که این منفورین نفس در سینه هر منتقد و معترضی حبس میکنند
ولی با تمام این مسائل ایرانیان داخل و خارج از کشور این را فراموش نکنند که تا بر
اندازی حکومت این رژیم منفور از ایران عزیزمان خاموش نخواهیم نشست

رضا علیون