خوش آمدید امیدوارم از این وب لذت ببرید
پایان تاریکی ENDE DES DUNKELHEIT کاری نو IRAN IST KEIN SICHERES LAND

بیانیه رادیو ندای مقاومت

Es sind sechs Monate seit der Gründung des Radio ``Stimme des Widerstands`` vergangen.Das Radio ``Stimme des Widerstands `` wird von der Demokratischen Vereinigung für Flüchlinge durchgeführt. Das Radio ``Stimme des Widerstands`` ist eine Plattform, um Zensur und Meinungsäusserungs verbot zu brechen, den Kampf der Arbeiter und Arbeitslosen, der Entbehrenden und Frauen, der Völker, Religions- und ethnischen Minderheiten und der Jungen und Intellektuellen des Irans, welchefür Freiheit und Gleichheit kämpfen, in der Welt zu verbreiten. Diese sechs Monate waren für das Exekutivkommittee des Radios sehr erfolgreich. Es ist das erste iranischsprachige Radio, das Nachrichten zu den Menschenrechtsverletzungen im Iran dem Schweizer Volk in deutschten Sprache übermittelt. Aufgrund der sechsmonatigen erflgreichen Arbeit beim Radio ``Stimme des Widerstands``, gratulieren wir dem Exekutivkommittee des Radios und wünschen ihnen weiterhin viel Erfolg. Die Mitglieder, die mit grosser Mühe während sechs Monaten die Stimme der das Recht fordernden Iraner weltweit verbreitet, sind: die Frauen Sahar Abdullahi,Naghmeh Jazdany, Nahid Zamanpour und Herren Arash Farajollah, Reza Ellyoun, Siavash Payab, und Mehdi Rezaei Tazik. شش ماه از تاسیس رادیو ندای مقاومت میگذرد. رادیوئی که متعلق به کانون دمکراتیک پناهندگان است. رادیوئی با تریبونی آزاد برای در هم شکستن دیوار سانسور و اختناق و برای انعکاس طنین مبارزات کارگران و مزدبگیران بیکاران محرومان زنان ملیتها اقلیتهای قومی و مذهبی جوانان و روشنفنران ایران که برای آزادی و برابری پیکار میکنند. شش ماه کوشش و تلاش موفقیت برای شورای اجرائی رادیو را بهمراه داشت. نخستین رادیوی فارسی زبان که بخشی از اخبارنقض حقوق بشری در ایران را به زبان آلمانی به اطلاع شهروندان سوئیسی میرساند. سپری شدن شش ماه از فعالیت موفق رادیو ندای مقاومت را به اعضای شورای اجرائی رادیو تبریک می گوئیم و موفقیت روز افزون برای آنان آرزومندیم. شورای اجرائی رادیو که شش ماه با تلاش فراوان توانست صدای حق طلبانه مردم ایران را به گوش جهانیان برساند عبارتند از خانمها. نغمه یزدانی . سحر عبداللهی . ناهید زمانپور آقایان. آرش فرج الله . رضا علیون . سیاوش پیاب . مهدی رضائی


۱۳۸۸ اردیبهشت ۹, چهارشنبه

"ارتباط بازداشت ‌شدگان مراسم بازرگان با منافقين"

چهارشنبه، 9 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 29 April
معاون امنيت دادسراي عمومي و انقلاب تهران در مورد آخرين وضعيت پرونده بازداشت‌شدگان مراسم تدفين شهدا در دانشگاه اميركبير و بازداشت‌شدگان در مراسم سالگرد مهندس بازرگان، اظهار كرد: در برگزاري مراسم غيرقانوني سالگرد مهندس بازرگان هفت نفر دستگير و بازداشت شدند.
حداد ادامه داد: به دنبال اين موضوع پنج نفر از دانشجويان شناسايي شدند كه اين افراد تحت تعقيب بوده و برخي از آنها داراي سابقه محكوميت در پرونده توهين به مقدسات در چند نشريه دانشجويي دانشگاه اميركبير، بودند كه پس از دستگيري، محكوم و با سپري شدن مدت زماني از بازداشت با عفو از زندان آزاد مي‌شوند.
معاون امنيت دادسراي تهران با اشاره به اين‌كه اين افراد پس از آزادي از زندان علي‌رغم تعهدي كه داده بودند حركات تند دانشجويي را در دانشگاه‌هاي تهران هدايت مي‌كردند، افزود: از جمله اقدامات آنها مي‌توان به ساختن كليپ‌هاي تند و خشن به مناسبت 16 آذر اشاره كرد كه قبل از اينكه اين افراد دست به اقداماتي بزنند شناسايي و دستگير شدند. استوديو و محل ضبط اين كليپ‌ها شناسايي و در اين محل مشروب و مواد مخدر نيز كشف شد.
حداد يادآور شد: هفت نفر در مراسم مهندس بازرگان دستگير و پنج نفر نيز در روز بعد از مراسم تدفين شهدا دستگير شدند كه از اين 12 نفر پنج تن كه دخالت كمتري داشته و اتهامات آنها سبك‌تر بود آزاد شدند و اكنون هفت نفر در بازداشت به سر مي‌برند.
حداد با اعلام اينكه پس از تحقيقات به عمل آمده مشخص شد كه اين افراد با منافقين ارتباط داشته و از جانب آنها هدايت مي‌شدند، ادامه داد: اين اطلاعات ظرف دو هفته اخير به دست آمد و مشخص شد كه حركات تند دانشجويي توسط اين افراد و با هدايت منافقين صورت مي‌گرفته است.
حداد يادآور شد: تعدادي از اين افراد به طور مستقيم با گروهك منافقين ارتباط داشته و تعدادي نيز به صورت مستقيم ارتباط نداشتند ولي مي‌دانستند كه اين خط و خطوط از كجا مي‌آيد. اين افراد قصد داشتند با توجه به انتخابات آتي در سطح دانشگاه دست به اقداماتي بزنند كه الحمدالله با دستگيري و به دست آمدن اطلاعات جلوي اين اقدامات گرفته شد.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۸, سه‌شنبه

مزدوران رژیم در لبنان پناهجوی اهوازی را ربودند

سه شنبه، 8 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 28 April
گزارش دریافتی: روزچهارشنبه بيست و دوم اپريل يك خانواده اهوازي توسط افراد وابسته به سفارت ايران در لبنان از درون يكي از بيمارستانهاي بيروت ربوده شدند. اين خانواده عرب اهوازي درحاليكه به ملاقات فرزندشان كه در بيمارستان رفيق حريري بستري بود ميرفتند توسط يك گروه تروريستي ربوده و به سوي سوريه و از انجا به داخل ايران فرستاده شدند.
اقاي علي هلالي مجد كه سرپرست اين خانواده بود به همراه همسر 26 ساله اش بنام خانم فاطمه جامعي و دو دختر بنامهاي هدى شش ساله و رحاب دوماهه و پسرشان حسين هلالي مجد سه ساله ربوده شدند.
اقاي علي هلالي مجد و خانواده اش منتظر سفر به استراليا به عنوان پناهنده بودند كه از سوي دفنر پناهندگان سازمان ملل متحد در لبنان برنامه ريزي شده بود.
اقاي علي هلالي مجد اولين اهوازي نيست كه به اين طريق وحشيانه و غير انساني به ايران فرستاده ميشود. قبل از او تعدادي از پناهجويان اهوازي توسط رژيم بعثي سوري به ايران تحويل داده و هركدام به احكام سنگيني مواجه شدند.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۳, پنجشنبه

دانشجویان دربند برای مصاحبه تلویزیونی تحت شکنجه هستند


پنجشنبه، 3 اردیبهشت ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 23 April
دانشجویان بازداشت شده پلی تکنیک تحت شکنجه و فشارهای غیرانسانی برای انجام مصاحبه تلویزیونی قرار دارند.
یکی از زندانی های زندان اوین که به هنگام انتقال اسماعیل سلمانپور به بهداری وی را دیده است، با تماس تلفنی اطلاع داد که دانشجویان به شدت تحت فشار برای انجام مصاحبه تلویزیونی قرار دارند. وی گفته است فشار و شکنجه بر دانشجویان به حدی است که وضعیت جسمی برخی از آنان به شدت نگران کننده است. وی وضعیت اسماعیل سلمانپور را هم به هنگام انتقال به بهداری بسیار نگران کننده مشاهده کرده است.
وی همچنین اطلاع داد که چند نفر از دانشجویان برای اعتراض به وضعیت خود دست به اعتصاب غذا زده اند. دانشجویان در اعتراض به اعمال وحشیانه بازجویان برای اعتراف به سناریوی ساختگی دست به اعتصاب غذا زده اند.
طی روزهای گذشته نیز یکی از دانشجویان بازداشتی امیرکبیر با خانواده خود تماس گرفته است. وی از پایان بازجویی های خود خبر داده، اما افزوده است که دیگر دانشجویان همچنان تحت بازجویی همراه با شکنجه قرار داند و از آنها خواسته شده است با انجام مصاحبه تلویزیونی به سناریوی ساختگی نیروهای امنیتی اعتراف کنند.
این در حالی است که دانشجویان تاکنون هیچ گونه ملاقاتی با خانواده ها یا وکلای خود نداشته اند. برخی از دانشجویان نیز تاکنون هیچ گونه حتی تماس تلفنی هم با خانواده های خود نداشته اند. عدم اجازه به دانشجویان برای ملاقات با خانواده ها و کلای خود و همچنین اخبار روزهای اخیر در مورد وضعیت جسمی دانشجویان و اعتصاب آنان، بر نگرانی های خانواده ها و دیگر دانشجویان به شدت افزوده است.
به نظر می رسد پس از آنکه نیروهای امنیتی بر سر پروژه نشریات موهن خود با بی آبرویی مواجه شدند، اکنون دانشجویان را به شدت تحت فشار گذاشته اند تا سناریوی دیگری برای آنها بسازند.
کینه نیروهای امنیتی به اعتراض دانشجویان پلی تکنیک به هنگام حضور احمدی نژاد در این دانشگاه و اعتراض دانشجویان به وی باز می گردد. اما اعتراضات امسال دانشجویان به پروژه دفن شهید نیز باعث شده است تا نیروهای امنیتی مجددا به انتقام گیری از دانشجویان مبادرت ورزند.
اکنون نیز گرچه بازجویی چند نفر از دانشجویان به اتمام رسیده است، اما عدم آزادی هیچ یک از دانشجویان و عدم اجازه ملاقات به خانواده ها و وکلا برای ملاقات با دانشجویان بازداشت شده و تحت فشار قرار دادن دانشجویان برای انجام مصاحبه تلویزیونی، نشان از اقدام نیروهای امنیتی برای پرونده سازی گسترده برای دانشجویان دارد.

۱۳۸۸ فروردین ۳۱, دوشنبه

صدور حکم اعدام برای تعدادی به اتهام افساد فی الارض

دوشنبه، 31 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Monday 20 April
معاون دادستان تهران با تشریح ابعاد ناگفته‌ای از بازداشت عوامل ده‌ها سایت پورنو و مستهجن ایرانی توسط سپاه پاسداران تاکید کرد که مجازات عوامل اصلی این سایت‌ها که هم‌اکنون در بازداشت به سر می‌برند به اتهام «افساد فی‌الارض» اعدام است. «رضا جعفری» معاون دادستان تهران و سرپرست دادسرای ویژه رسیدگی به جرایم رایانه‌ای روز یک‌شنبه ابعاد تازه‌ای را از ماجرای بازداشت این افراد افشا کرد و از صدور حکم اعدام برای متهمین اصلی این پرونده به اتهام «افساد فی الارض» خبر داد.

اعدام دو جوان در شیراز و اصفهان

دوشنبه، 31 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Monday 20 April
دستگاه قضايی جمهوری اسلامی يک جوان را در زندان عادل آباد شيراز به دار آويخت. وى امير نام داشت و 24 ساله بود.
همچنین به گزارش فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران، یک زندانی بنام حبیب باقریان که روز شنبه برای اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شده بود صبح روز یکشنبه اعدام گردید.
این زندانی اخیرا پیامی به بیرون از زندان داده بود و از جهانیان تقاضای کمک کرده بود که بخشهایی از آن به قرار زیر می باشد:
اینجانب حبیب باقریان که در سال 82 توسط آگاهی شاهین شهر به مدت 10 روز تحت شکنجه های شدید جسمی قرار گرفتم که این شکنجه ها توسط ماموران آگاهی بنام های اکبر کبیری ،مرتضی زمانی،احمد یاوری،قالی پور،زارع و صفوی بودند که تا حدی شکنجه ها ی آنان شدید بود که بعد از 5 سال هنوز آثار شکنجه ها بر بدنم باقی است. من درخور چنین حکم سنگینی نیستم واین حکم غیر منصفانه است. من از تمام مدافعان حقوق بشر و آزادیخواهان جهان تقاضا دارم به من که در آستانه اجرای حکم اعدام هستم.تقاضای کمک دارم.
یکی از دلایل اسرار به اعدام این جوان، داشتن ارتباط با زندانیان سیاسی این زندان بوده . بنائی رئیس حفاظت و اطلاعات زندان قبلا اورا تهدید کرده بود که در صورت ادامه ارتباط با زندانیان سیاسی حکم اعدام اورا به اجرا خواهد گذاشت.

سخنرانی احمدی نژاد؛ سفرای اروپايی سالن کنفرانس را ترک کردند...video

دوشنبه، 31 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Monday 20 April
سخنرانی احمد نژاد در کنفرانس دوربان ژنو با اعتراض شدید کشورهای اروپايی روبرو شد و سفرای آندسته از کشورهای اتحادیه اروپا که در این کنفرانس حضور داشتند، هنگام سخنرانی احمدی نژاد سالن را ترک کردند.
در آغاز سخنرانی احمدی نژاد نیز سه نفر از حاضرین به سمت او حمله کرده که با دخالت ماموران از سالن کنفرانس خارج شدند.
وزیر خارجه فرانسه پیش تر هشدار داده بود چنانچه احمدی نژاد در کنفرانس ژنو به بیان اظهارات یهودستیزانه بپردازد، سفرای اروپايی سالن را ترک خواهند کرد.
شبکه های تلویزیونی جهان با پخش مستقیم سخنرانی احمدی نژاد، بارها خالی بودن کرسی های کشورهای غربی در کنفرانس ژنو را نشان دادند.

۱۳۸۸ فروردین ۳۰, یکشنبه

تظاهرات عفو بین الملل در اعتراض به حکم اعدام دل آرا


شنبه، 29 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Saturday 18 April
تظاهرات سازمان عفو بین الملل در برابر سفارت جمهوری اسلامی در لندن
زمان: دوشنبه 20 آوریل ساعت 9 صبحسازمان عفو بین الملل با انتشار اطلاعیه ای فوری از همه کسانی که در راه دفاع از حقوق بشر دفاع می کنند دعوت کرد تا در تجمع و تظاهرات اعتراضی روز دوشنبه ساعت نه صبح در برابر سفارت جمهوری اسلامی در لندن گرد هم آیند و به حکم اعدام دل آرا دارابی اعتراض کنند.
این تجمع از ساعت 9 صبح در لندن در برابر سفارت جمهوری اسلامی برگزار خواهد شد.
ما از همه ایرانیان و مدافعان حقوق بشر می خواهیم که در این تجمع شرکت کرده و علیه حکم اعدام دل آرا دارابی اعتراض کنند.
محل تجمع: شماره شانزده پرینسس گیت، برابر سفارت جمهوری اسلامی

۱۳۸۸ فروردین ۲۷, پنجشنبه

وبلاگ‌ نویس زنجانی به اداره‌ اطلاعات احضار شد

پنجشنبه، 27 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 16 April
مهدی جلیل‌خانی وبلاگ‌نویس زنجانی، به اداره‌ی اطلاعات احضار شد مهدی جلیل‌خانی، نویسنده، منتقد ادبی و رسانه‌نگار مستقل زنجانی صبح روز یکشنبه 23 فروردین به اداره‌ی اطلاعات زنجان احضار شد.
جلیل‌خانی نویسنده‌ی وبلاگ «بوی کاغذ»، که پیش‌تر دو وبلاگ از او فیلتر شده، اکنون برای توضیح درباره‌ی پرونده‌ی خویش که به گفته‌ی او از سال 1381 را دربرمی‌گیرد، به ستاد خبری اداره‌ی‌کل اطلاعات زنجان فراخوانده شده است.
امضای بیانیه‌ی حمایت از دانشجویان در سالگرد 18 تیر، انتشار بیانیه‌ی کانون نویسندگان بر ضد سانسور در فصلنامه‌ی توقیف‌شده‌ی اشراق، و اطلاع‌رسانی پیرامون قتل عام زندانیان در سال‌های دهه‌ی شصت، و حمایت و پشتیبانی از حقوق زنان از جمله موارد مطرح در بازجویی وی بوده‌اند.
به گفته‌ی جلیل‌خانی، برخی اطلاع‌رسانی‌ها از سوی وی، همچون اعدام زندانیان در دهه‌ی شصت و حمایت از حقوق زنان، تنها توسط ایمیل‌های شخصی و در گستره‌ای محدود به برخی افراد ارسال شده‌ که نویسنده‌ی آن‌ها نیز خود او نبوده‌اند و بنابراین جنبه‌ی عمومی نداشته و تأیید و موضع‌گیری شفاف نیز تلقی نمی‌شدند، اما با این حال وی پیرامون آن‌ها بازخواست و تفتیش شده است. او همچنین تهدید شده که در صورت ادامه‌ی روندِ در پیش گرفته، اداره‌ی حقوقی وزارت اطلاعات نسبت به بازداشت و تشکیل پرونده‌ی قضایی برای وی اقدام خواهد کرد.
گفتنی است مهدی جلیل‌خانی، دبیر گروه ادبیات و فرهنگ هفته‌نامه‌ی لغو امتیاز شده‌ی مهرزنجان، سردبیر فصلنامه‌ی توقیف‌شده‌ی اشراق و عضو سابق هیأت دبیران انجمن ادبی اشراق زنجان بوده و فرزند غلامحسین جلیل‌خانی نماینده‌ی مردم زنجان در پنجمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی نیز هست.

۱۳۸۸ فروردین ۲۵, سه‌شنبه

اعدام فردی در حیاط کلانتری شهر اهر

سه شنبه، 25 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 14 April
یک زندانی متهم به قتل پس از چهار سال تحمل حبس، در شهر اهر اعدام شد.
علیرضا همتی، زندانی متهم به قتل که از سال 84 در زندان مرکزی اهر به سر می برد، صبحگاه روز سه شنبه مورخه 17 فروردین در حیاط کلانتری 11 اهر واقع در جنب این زندان به دار آویخته شد.

۱۳۸۸ فروردین ۱۸, سه‌شنبه

مردی در آستانه سنگسار در استان گیلان

سه شنبه، 18 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Tuesday 07 April
به گزارش سایت هم ميهن در تهران، حکم سنگسار مردی بنام "محمدعلی نوید خمامی" در استان گیلان صادر شده و بیم آن می رود که این حکم هر لحظه به اجرا گذاشته شود.
این در حالی است که که کمتر از یکماه پیش در 15 اسفند87 در اقدامی کم سابقه در گیلان حکم سنگسار مرد دیگری بنام "ولی آزاد" اهل پارس آباد مغان به جرم زنای محصنه به اجرا گذاشته شد. حکم سنگسار وی به صورتی مخفی صورت گرفت تا آنجا که جنازه محکوم نیز تحویل خانواده او نشد.

۱۳۸۸ فروردین ۱۷, دوشنبه

تایید حکم برادران اعلایی در دادگاه تجدیدنظر


دوشنبه، 17 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Monday 06 April
حکم برادران اعلایی از متهمان پرونده‌ی براندازی نرم در دادگاه تجدیدنظر تایید شد.
آرش و کامیار اعلایی دو پزشک زندانی که در دادگاه بدوی به ترتیب به 6 و 3 سال زندان محکوم شده بودند، در دادگاه تجدیدنظر تایید شد و آن‌ها باید بر روی هم 9 سال زندان را تحمل کنند.
آرش و کامیار اعلایی دو پزشک و محقق در زمینه‌ی اعتیاد و ایدز هستند که از حدود نه ماه پیش بازداشت و در زندان اوین به سر می‌برند. آن‌ها در دادگاه انقلاب شعبه‌ی 15 به همراه محمد اسماعیلی و سیلویا هاتونیان به اتهام براندازی نرم محکامه و قاضی صلواتی آنان را در مجموعه به 9 سال زندان محکوم کرد. این دو اکنون در بند4 واحد 7 زندان اوین به سر می‌برند.

۱۳۸۸ فروردین ۱۴, جمعه

یک زندانی در زندان اصفهان در آستانه اعدام قرار دارد

14 فروردین ماه 1388 برابر با 2009 Friday 03 April
بنابه گزارشات رسیده از زندان مرکزی اصفهان (دستگرد) ،زندانی حبیب باقریان 29 ساله ،قرار است حکم اعدام وی را 30 فروردین ماه به اجرا در آورند.اخیرا خانواده آقای باقریان برای پیگیری حقوقی پرونده فرزنشان به اجرای احکام دادگاه مراجعه می کنند در آنجا به آنها گفته می شود که تاریخ اجرای حکم اعدام فرزندشان 30 فروردین ماه تعیین شده است.همچنین به این خانواده او گفته شده است که اگر هم شاکی خصوصی وی رضایت دهد تاثیری در عدم اجرای حکم اعدام وی نخواهد داشت. این در حالی است که او مرتکب قتل نشده است. زندانی حمید باقریان دی ماه 1382 دستگیر شد و به بازداشتگاه اداره آگاهی شاهین شهر منتقل گردید.مامورین آگاهی برای گرفتن اعترافات مد نظر خود او را به مدت 10 روز تحت شکنجه های جسمی قرار دادند.زمان شکنجه بعد از وقت اداری بود و در زیر زمین اداره آگاهی شاهین شهر صورت می گرفت.شکنجه جسمی علیه این زندانی به حدی بود که بدن او در اثر ضربات کابل کبود شده بود و وضعیت جسمی بسیار حادی داشت .هگامی که او را می خواستند به زندان مرکزی اصفهان تحویل دهند آنها از ترس اینکه او در زندان فوت کند از پذیرش او برای مدتی خوداری می کردند .زندانی حبیب باقریان در شعبه 4 دادگاه عمومی شاهین شهر به اتهام آدم ربائی و تجاوز محکوم به مرک شد. او در تاریخ 20 آذر 1384 برای اجرای حکم اعدام برده شد و حتی طناب دار هم بر گردن او قرار دادند ولی در آخرین لحظات از اعدام وی منصرف شدند.سال گذشته پرونده آقای باقریان به دیوان عالی کشور ارسال شد و دیوان عالی حکم اعدام او را تایید کرد و به خانواده او گفتنه شد که رضایت شاکی خصوصی تاثیری بر عدم اجرای حکم اعدام او نخواهد داشت.سیاست سرکوبهای گسترده مردم ایران مانند اعدام زندانیان سیاسی، اعدام کودکان،اعدامهای گروهی ،سنکسار ،دستگیریهای گسترده فعالین دانشجوئی ،کارگران ،زنان و سیاسی توسط علی خامنه ای ولی فقیه مطلقه رژیم تعیین می شود و برای اجرا به دست دادگاه های انقلاب و وزارت اطلاعات سپرده می شود. این سیاست در تعارض با کنوانسیونهای حقوق بشری و معاهدات بین المللی است که این رژیم ملزم به اجرای آنها است و نقض آنها در ابعاد گسترده و سیستماتیک به عنوان جنایت علیه بشریت محسوب می گردد .

بايگانی وبلاگ

مقالات

منفورین خونخوار


دوست داشتم با سلامی گرم آغازگرکلماتی زنده وبا طراوت باشم ولی متاسفانه جای آن طراوت و شادابی را درد و غم فرا گرفته ولی با وجود تمامی دردها باز هم سلام...
البته سلامی که از میان هزاران آه و سوز از میان هزا ران غم نهفته که هربار با یاداوریش اشک از چشمان و سوز از دل هر انسان آزاده خواهی بیرون میبرد
همینطور که گشت و گذاری در مقالات و رسانها میزدم با ناباوری تمام و با چشمانی حیرت زده متونی را مرور کردم که برای لحظه ای احساس کردم دیگر نفسم در سینه حبس شده و راه گریزی برای خود بجز قطرهای اشک پیدا نمیکند هرچند طولی نکشید که حتی نتوانست به این ناچیز قطرات هم بسنده کند و درد کینه توزی هم برآن چیره شد .
این متون چیزی نبودند بجز زجه های مادرانی که آجزانه نظاره گر قطع عضو شدن عزیزانشان بودند و بسا کینه ها در میان سینه پنهان کردند و چگونه این جلادان که خود را به اصطلاح پزشکانی قسم خورده می نامند و قاضی نکونامها این منفورین رژیم دگربارداغی بر ریشه دردهایمان اضافه کردند
ویا در گوشه ای دیگر آیندگان فردای ایرانمان را دوباره به ناکرده جرمی به بند کشاندند و خانوادهایشان را آواره خیابانها به دنبال سرنوشت عزیزانشان و با تاسف تمام در این مدت آنچه از پیگیری های شبانه روزی نصیب خانواده های این دانشجویان شده، تماس تلفنی محدود و برگ زرد رنگ رسید اعلام حضور دانشجویان ( آنهم بدون ذکر شماره بند با اطلاعاتی ناقص و اتهاماتی جدید و شبهه برانگیز) در اوین؟
اوینی که در این چند سال اخیر به محل تشکیل کلاسهای دانشجویان تبدیل شده است
کسانی که تنها جرمشان باور کردن این شعار دهن پرکن است که کشور ما آزاد ترین کشور دنیاست و نیز با چشم صداقت خود به پیرامون می نگریستند و می پنداشتند در سرزمینی که از رئیس جمهور کشور شیطان بزرگ(به اصطلاح منفورین )برای سخنرانی در دانشگاههایش دعوت می شود، قطعا ًبرای کسانی که در این مرز و بوم زاده شده اند و سال هاست که غم این سرزمین را می خورند اندک مجالی هست تا از حقوق اولیه و انسانی خود اندک سخنی گویند، اما دریغا...!!!
در این میان آنچه ملت را بسیار متعجب و نگران کرده این است که ادامه آن بازداشت ها، شیوه برخورد با خانواده های دانشجویان از مصادیق کامل زیر پا نهادن حقوق اولیه انسانیست. آنهم متاسفانه ازجانب کسانی که ادعای حفاظت و صیانت از قانون را دارند و نیز با تأکید می توان گفت که محروم کردن دانشجویان از شرکت در امتحانات نیمسال تحصیلی و حضور درکلاس های درسشان خود مجازت نانوشته ای است که براین دانشجویان تحمیل می گردد که از دیگر نمونه های آشکار نقض قانون (قانون اساسی، فصل سوم حقوق ملت اصول 20,26,27,32,......) در این آزاد ترین کشور دنیای بدون دوجنسی ها !!! می باشد
چه گویم که هر لحظه یادآوری دیگر هموطنان سرمادیده که شب به صبح رساند نشان هم همانند مبارزه دیگریست بر علیه رژیم جنایتکارملایان بدون داشتن امکانات گرمائی برایمان بسی ناباوریست چرا که در همچون کشوری ثروتمند میبایست برای زنده ماندن هم دست و پنجه نرم کنند
آخر چطور میشود اینگونه وحشیانه انسانهائی را از حقوق اجتمائی مصلوب کرد
آخر به چه جرمی؟ انتقاد به تمامیت خواهی و استبداد به کدامین خطای ناکرده...
آیا این عدالت است آیا واقعا واژه ائی برایش وجود دارد آیا اینان به هچگونه مکتبی بجز وحشیگری خفته در قدرت مطلق مطعلقاند؟...
و یا رهبری که خدایش مینامند!!! براستی از کدامین منشائ خط میگیرند مگر اینان همان مردم عادی قبل از انتخابات نیستند...آیا در وجود تمام ایرانیان هم جنون وحشیگری نهفته است
اما نه فکر نمیکنم در ذهن هیچ انسان آزاده ائی اینگونه وحشیگری های ملایان قرون وسطائی جایگاهی داشته باشد.
البته میتوان از این منفور بودجه نویس مهرورز(احمدی نژاد) و دیگر جلادانش هم سپاس گذاری کرد که بار دیگر ملت ایران را با پیش بردن قدمی به آگاهی و فرهنگ به فراموشی سپردهشان برای شناسائی اسلام ناب محمدی و معرفینش نزدیک تر کرده و همچنین میکنند که در واقع رژیم منفور اسلامی خمینی این بوده و هست که اینگونه ملت عزیزمان را هر روزه به بازی مرگ و نابودی میکشانند.
ولی افسوس و صد افسوس گمان نمیکنم با آغاز سال 2008 میلادی هم برایمان سرنوشتی تازه رقم زده شود چرا که مردم ما هیچ تغییری نخواهند کرد و بلعکس بعبارتی بهتر پوست کلفت تر هم در برابر تمامی فشارهای اجتمائی اقتصادی و انواع محرومیت ها و اعمال اینگونه وحشیگری های قرون وسطائی شده اند چرا که اول میبایست برای بالا بردن فرهنگ این ملت تلاش کرد تا درخواست همکاری و همیاری و آزاده خواهی.
البته ناگفته نماند که از طرفی هم میبایستی به این ملت زجر کشیده حق داد چرا که این منفورین نفس در سینه هر منتقد و معترضی حبس میکنند
ولی با تمام این مسائل ایرانیان داخل و خارج از کشور این را فراموش نکنند که تا بر
اندازی حکومت این رژیم منفور از ایران عزیزمان خاموش نخواهیم نشست

رضا علیون