خوش آمدید امیدوارم از این وب لذت ببرید
پایان تاریکی ENDE DES DUNKELHEIT کاری نو IRAN IST KEIN SICHERES LAND

بیانیه رادیو ندای مقاومت

Es sind sechs Monate seit der Gründung des Radio ``Stimme des Widerstands`` vergangen.Das Radio ``Stimme des Widerstands `` wird von der Demokratischen Vereinigung für Flüchlinge durchgeführt. Das Radio ``Stimme des Widerstands`` ist eine Plattform, um Zensur und Meinungsäusserungs verbot zu brechen, den Kampf der Arbeiter und Arbeitslosen, der Entbehrenden und Frauen, der Völker, Religions- und ethnischen Minderheiten und der Jungen und Intellektuellen des Irans, welchefür Freiheit und Gleichheit kämpfen, in der Welt zu verbreiten. Diese sechs Monate waren für das Exekutivkommittee des Radios sehr erfolgreich. Es ist das erste iranischsprachige Radio, das Nachrichten zu den Menschenrechtsverletzungen im Iran dem Schweizer Volk in deutschten Sprache übermittelt. Aufgrund der sechsmonatigen erflgreichen Arbeit beim Radio ``Stimme des Widerstands``, gratulieren wir dem Exekutivkommittee des Radios und wünschen ihnen weiterhin viel Erfolg. Die Mitglieder, die mit grosser Mühe während sechs Monaten die Stimme der das Recht fordernden Iraner weltweit verbreitet, sind: die Frauen Sahar Abdullahi,Naghmeh Jazdany, Nahid Zamanpour und Herren Arash Farajollah, Reza Ellyoun, Siavash Payab, und Mehdi Rezaei Tazik. شش ماه از تاسیس رادیو ندای مقاومت میگذرد. رادیوئی که متعلق به کانون دمکراتیک پناهندگان است. رادیوئی با تریبونی آزاد برای در هم شکستن دیوار سانسور و اختناق و برای انعکاس طنین مبارزات کارگران و مزدبگیران بیکاران محرومان زنان ملیتها اقلیتهای قومی و مذهبی جوانان و روشنفنران ایران که برای آزادی و برابری پیکار میکنند. شش ماه کوشش و تلاش موفقیت برای شورای اجرائی رادیو را بهمراه داشت. نخستین رادیوی فارسی زبان که بخشی از اخبارنقض حقوق بشری در ایران را به زبان آلمانی به اطلاع شهروندان سوئیسی میرساند. سپری شدن شش ماه از فعالیت موفق رادیو ندای مقاومت را به اعضای شورای اجرائی رادیو تبریک می گوئیم و موفقیت روز افزون برای آنان آرزومندیم. شورای اجرائی رادیو که شش ماه با تلاش فراوان توانست صدای حق طلبانه مردم ایران را به گوش جهانیان برساند عبارتند از خانمها. نغمه یزدانی . سحر عبداللهی . ناهید زمانپور آقایان. آرش فرج الله . رضا علیون . سیاوش پیاب . مهدی رضائی


۱۳۸۷ دی ۱۰, سه‌شنبه

رژیم ضدبشری آخوندی مردی را در مشهد سنگسار کرد



سه شنبه، 10 دی ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 30 December
بنا به گزارشهای منتشرشده، روز جمعه، ۶ دی ماه ۱۳۸۷، مردی در گورستان بهشت رضا در شهر مشهد سنگسار شده است.
بر اساس این گزارش، دو مرد که به سنگسار محکوم شده بودند، هم زمان در خاک قرار گرفته و سنگسار شدند. اما یکی‌ از این دو نفر، به نام محمود، موفق شد که خود را از گودال بیرون بکشد و آزاد سازد. وی به این ترتیب از مرگ با سنگسار رهایی یافت.
اما مرد دیگر، که نام او هنوز فاش نشده است، با سنگسار به قتل رسید.
اتهام این دو نفر هنوز معلوم نیست و آن­ها در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان خراسان به سنگسار محکوم شده بودند.
این حکم در حالی‌ اجرا شده است که جمهوری اسلامی اجرای حکم سنگسار را در مقابل مراجعه بین المللی انکار می‌کند.
همچنین، مراقبت‌های ویژه امنیتی برای جلوگیری از پخش اخبار مربوط به سنگسار وجود دارد. از این رو، این خبر در نشریات داخل کشور هنوز بازتاب نیافته است.

احضار یک فعال حقوق بشر در همدان

سه شنبه، 10 دی ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 30 December
خبرنامه بوعلي سينا: پس از موج احضارهاي اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان همدان به كميته انضباطي دانشگاه بوعلي سينا، در طي چند روز اخير يكي از بازجويان ستاد خبري اطلاعات غرب استان تهران در تماس‌هاي مكرر با خانواده كاوه رضائي عضو سابق انجمن اسلامي دانشجويان همدان به صورت شفاهي وي را براي «گفتگو» احضار كرده است.
يكي از بازجويان ستاد خبري اداره كل اطلاعات غرب استان تهران، در تماس هاي مكرر با خانواده اين فعال حقوق بشر، در ابتدا خود را به عنوان يكي از دوستان وي معرفي كرده و خواستار ملاقات با وي شده، اما پس از ناموفق بودن اين دروغ در تماس‌هاي بعدي با لحني پرخاشگرانه و تهديد آميز، خواستار تماس فوري اين فعال حقوق بشر با شماره تلفن اين بازجو در ستاد خبري اداره كل اطلاعات غرب استان تهران شده است.
قابل ذكر است، در روزهاي اخير موجي از احظارهاي فعالين دانشجويي و افراد مرتبط با تشكل‌هاي دانشجويي در ارتباط با فعاليت‌هاي جنبش دانشجويي شروع شده كه مي توان از احظارهاي فعالين استان تهران در ارتباط با مراسم روز دانشجوي دانشگاه تهران «دانشگاه، فرياد آزادي»، احظار گسترده دانشجويان دانشگاه شيراز به جرم شركت در مراسم روز دانشجوي امسال، احظار فعالان دانشجويي همدان كه در روز دانشجوي امسال به دليل حضور درمراسم ورز دانشجو با گاز اشك آور در محيط بسته دانشكده مورد هجوم قرار گرفتند، نام برد.

۱۳۸۷ دی ۴, چهارشنبه

سحرگاه امروز 9 نفر در اوین اعدام شدند


چهارشنبه، 4 دی ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 24 December
به گزارش خبرگزاری حکومتی فارس، سحرگاه امروز 9 نفر در زندان اوین اعدام شدند.
این خبرگزاری حکومتی نوشت صبح امروز 8 مرد و 1 زن محكوم به قصاص به جرم ارتكاب قتل در محوطه زندان اوين به دار مجازات آويخته شدند.
محكومان امروز 9 مرد و 1 زن بودند كه 8 مرد و يک زن به دار آويخته شدند اما يكي از مردان به دليل عدم حضور اولياي دم مجازات نشد و اجراي حكم قصاص در خصوص وي به زمان بعد موكول شد.

۱۳۸۷ دی ۲, دوشنبه

اعتراض بین المللی به حکم زندان وبلاگ نویس ایرانی


دوشنبه، 2 دی ماه 1387 برابر با 2008 Monday 22 December
گزارشگران بدون مرز از مقامات مسوول ایران می خواهد رای صادره از سوی شعبه ١٥ دادگاه انقلاب تهران در محکومیت امیدرضا میرصیافی را لغو کند. این وبلاگ نویس با اتهاماتی چون " فعالیت تبلیغی علیه نطام" و " توهین به آیت اله خمینی و آیت اله خامنه‌ای" به دو سال و نیم زندان محکوم شده است.
گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام می‌کند : " صدور این حکم سنگین برای ابراز نظر یک وبلاگ‌نویس سنگین و ناموجهه است. با آنکه در میان مقالات مورد اتهام می توان به انتقادت تند اشاره کرد، اما این مقالات طنزآمیز نمی‌توانند مصداق "توهین" به‌شمار روند و حکم زندان برای آن‌ها صادر شود. ما خواهان عدم تعقیب قضایی امید رضا میرصیافی هستیم. "
امید رضا میرصیافی در تاریخ سوم اردیبهشت سال جاری بازداشت و ٤١ روز بعد با سپردن وثیقه ١٠٠ میلیون تومانی آزاد شد. در تاریخ ١٢ آبان در شعبه پانزده دادگاه انقلاب اسلامی تهران محاکمه و با استناد به مواد ٥٠٠ و ٥١٤ قانون مجازات اسلامی برای " فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران " به شش ماه زندان و برای " توهین به توهین به آیت اله خمینی و آیت اله خامنه‌ای" به دوسال زندان محکوم شد.
بیشترین مقالات "روزنگار" وبلاگ امید رضا میرصیافی ( که قابل دسترسی نیست http://rooznegaar.blogfa.com ) به موسیقی و فرهنگ اختصاص داشت. وی خود اعلام کرده است که وبلاگ نویس فرهنگی است نه سیاسی نویس، "در مجموع مقالات منتشر شده من دو یا سه مقاله طنز و یا سیاسی است. من در نوشته هایم قصد توهین به هیچ کس را نداشتم" محمد علی دادخواه وکیل این وبلاگ‌نویس اعلام کرده است که " بنا بر نظر کارشناسان دادگاه وبلاگ روزنگار بازدید کننده زیادی نداشته است و نمی توان مطالب منتشر شده را " نشر" نامید." امید رضا میرصیافی پرونده دیگری در دادگاه کیفری استان به "اتهام توهین به مقدسات" دارد.
ایران از جمله کشورهای سرکوبگر در عرصه اینترنت است. وبلاگ نویسانی که صدای اعتراش خود را بلند می کنند با محکومیت های سنگین مواجه می شوند. گزارشگران بدون مرز یادآور می‌شود که در ١٢ تير ماه در جلسه علني مجلس شورای اسلامی یک فوریت طرح ١٣ ‌ماده‌ای " تشدید مجازات اخلال در امنیت روانی" به تصویب رسید. ماده ٢ این طرح برای جرایمی چون " راهزنی، سرقت مسلحانه، تجاوز به عنف، تشکیل خانه فساد و فحشا، دایر کردن وبلاگ و وب‌سایت مروج فساد و فحشا، الحاد و.." که پیش از این برای آنها در قوانین جاری مجازات تعیین شده است، مجازات اعدام پیشنهاد کرده است. اگر این قانون تصویب شود با استناد به ماده ٣ آن "مرتکبین جرایمی" چون " تاسيس و داير کردن وبلاگ و سايت های "مروج فساد و فحشا و الحاد" بدون تعریف مشخصی از این مفاهیم، " اگر مستوجب حد دیگری نباشد، محارب و مفسد فی الارض" شناخته می شوند.

بهنود شجاعی روز چهارشنبه اعدام می شود


دوشنبه، 2 دی ماه 1387 برابر با 2008 Monday 22 December
محمد مصطفایی وکیل مدافع بهنود شجاعی اعلام کرد موکلش در تاریخ 4/10/87 اعدام خواهد شد.
وی میگوید "قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان با این استدلال که رضایت شفاهی، درحضور عده ای از گواهان تعرفه شده، منجز نمی باشد پرونده اتهامی موکل را برای اجرا به دایره اجرای احکام ارسال نمود. پیش تر نیز دادستان تهران مقرر نموده بودند که حکم قصاص بهنود شجاعی که در سن 17 سالگی مرتکب جرم شده بود تا تاریخ 4/10/1387 اجرا گردد. با این احتساب و تفاصیل متاسفانه حکم به مرحله اجرا در آمده است و تا این تاریخ بهنود اعدام خواهد شد مگر آنکه اولیاءدم رضایت کتبی خود را اعلام کنند هر چند از نظر وکلای این پرونده رضایت به صورت شفاهی اخذ شده است."
بهنود شجاعی متهم است در سال 84 و زمانی که حداکثر سن وی 17 سال بوده طی یک نزاع فردی را به قتل رسانده است . وی در طی ماههای اخیر چندین بار به پای چوبه دار برده شد که با دستور توقف حکم از سوی ریاست قوه قضائیه ، تلاشها برای اخذ رضایت خانواده مقتول تا این زمان ادامه پیدا نمود.

۱۳۸۷ آذر ۲۷, چهارشنبه

2008؛ دست کم 300 نفر تا کنون در ایران اعدام شدند


چهارشنبه، 27 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 17 December
رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی طی روزهای گذشته 8 نفر را در شهرهای مختلف ایران بدار آویخت.
روز سه شنبه اعلام شد مردی در شهر مشهد اعدام شده است.
خبرگزاری فرانسه با مخابره این خبر نوشت با این اعدام تعداد اعدامها در سال جاری میلادی در ایران به 299 نفر رسیده است.
گفتنی است این اعدامها تنها مواردی را شامل می شود که اخبار آن در رسانه های حکومتی درج شده است. مسلما آمار واقعی اعدامها در ایران بیش از اینها است.
سردمداران تبهکار رژیم جمهوری اسلامی بی اعتنا به قطعنامه های غیرالزام آور با زور و قلدری بر 70 میلیون ایرانی حکومت میکنند، شمشیر را از رو بسته و دسته دسته جوانان زندانی را بجرمهای واهی، اعدام میکنند.
فعالان حقوق بشر می گویند زمان آن فرا رسیده است که پرونده سیاه جمهوری اسلامی در زمینه حقوق بشر برای رسیدگی به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع شود.

۱۳۸۷ آذر ۲۶, سه‌شنبه

یک وبلاگ نویس به دوسال و نیم زندان محکوم شد

سه شنبه، 26 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 16 December
امیدرضا میرصیافی نویسنده وبلاگ "روزنگار" به اتهام توهین به مسئولان و تبلیغ بر علیه نظام به دو سال و نیم زندان محکوم شد. وی پرونده ای مفتوح در باب توهین به مقدسات نیز دارد.
شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی ، بنابر مواد 500 و 514 قانون مجازات اسلامی امید رضا میرصیافی را به علت تبلیغ علیه نظام به 6 ماه حبس تعزیری و به علت توهین به آیت اله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر نظام، آیت اله خامنه ای به دو سال حبس تعزیری و در مجموع به دو سال و نیم حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت محکوم کرد .
بر اساس همین حکم شعبه پانزده دادگاه انقلاب اسلامی تهران رسیدگی به دیگر اتهام موجود در پرونده یعنی توهین به پیامبر اسلام و مقدسات اسلامی را در صلاحیت خود ندانسته و آنرا به دادگاه کیفری تهران واگذار کرده است.
دادگاه رسیدگی به اتهامات این وبلاگ نویس در تاریخ 12 آبان ماه تشکیل شده بود.
آقای امید رضا میرصیافی در تاریخ سوم اردیبهشت ماه امسال از سوی معاونت امنیت دادسرای انقلاب تهران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق وبلاگ نویسی، توهین به رهبران نظام و توهین به مقدسات اسلامی در منزل خود دستگیر و به بند 209 اوین منتقل و پس از گذشت 41 روز با قرار وثیقه 100 میلیون تومانی با قید وثیقه از زندان آزاد گردیده بود.

شلاق پاسداران بر بدن یک فعال کرد در هوای سرد


سه شنبه، 26 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 16 December
یک فعال کرد در بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران مریوان تحت شکنجه‌ قرار دارد
دانشجویان مدافع حقوق بشر کردستان: یک فعال کرد که‌ حدود 20 روز پیش دستگیر شده‌ است در بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران مریوان تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روحی قرار دارد.
نیروهای امنیتی وابسته‌ به‌ سپاه پاسداران ساعت 3 نصف شب به‌ منزل یک فعال کرد به‌ نام “رفیق ذوالقدر” فرزند صادق و ساکن سرو آباد مریوان یورش برده‌ و پس از تفتیش منزل ، وی را همراه با خود برده‌ و سپس به‌ بازداشت گاه اطلاعات سپاه مریوان انتقال دادند.
در گفت و گوی دانشجویان مدافع حقوق بشر کردستان با یکی از اعضای خانواده‌ نامبرده،‌ ایشان اعلام داشتند که‌‌ چند روز پیش توانسته‌اند مدت 5 دقیقه‌ با وی ملاقات حضوری داشته‌ باشند،اما با بدن به‌ شدت شکنجه‌ شده‌ی رفیق ذوالقدر مواجه‌ گردیده‌اند.
بنا به‌ اعلام این عضو خانواده‌ ، نامبرده‌ اظهار داشته‌ که‌ مکررا در هوای سرد و بدون لباس آب بر بدن او ریخته‌ و سپس توام با توهین و تحقیر لفظی شلاق زده‌ می شود.

۱۳۸۷ آذر ۲۵, دوشنبه

قتل یک زندانی زیر شکنجه در زندان دستگرد اصفهان

دوشنبه، 25 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Monday 15 December
بنابه گزارشات رسیده از زندان مرکزی اصفهان ، یک زندانی محمد پایگیر 35 ساله پس از انتقال به سلول انفرادی در اثر شکنجه های که علیه این زندانی بکار برده شده بود جان باخت.آقای محمد پایگیر زندانی که به مدت 8 سال در بند کارگری زندان دستگرد اصفهان به اتهام سرقت زندانی بود. او پس ازگذراندن 8 سال زندان برای اولین بار به وی مرخصی داده شد،پس از بازگشت از مرخصی به وی اتهام وارد کردن 10 گرم مواد مخدر به زندان نسبت داده شد . ولی در طی بازرسی بدنی و وسائل شخصی وی توسط محمد علی نبی رئیس بند کارگری چیزی از او پیدا نکردند.سپس او را روز چهار شنبه 20 آذر ماه با ضرب و شتم به سلول انفرادی راهرو 4 منتقل نمودند.زندانیان سلولهای مجاور وی پنجشنبه شب 21 آذرماه فریادها و زجه های او را در حین شکنجه شنیده بودند. و در این حین صدای آقای پایگیر که با صدای التماس و زاری به محمد علی نبی می گفت که من هیچ چیزی را به زندان وارد نکرده ام و بی گناه هستم.پس از این التماسها محمد علی نبی آقای پایگیر را از سلول انفرادی خارج و به نقطه نامعلومی می برد و دیگر به سلول انفرادی بازگردانده نمی شود.روز جمعه 22 آذرماه به خانواده آقای پایگیر اطلاع داده می شود که فرزند آنها در سلول انفرادی توسط زیر پیراهن خود اقدام به خودکشی نمود و جان سپرده است.محمد علی نبی از شکنجه گران معروف زندان دستگرد اصفهان می باشد و قبل از اینکه رئیس بند کارگری شود به عنوان مدیر داخلی زندان مشغول بکار بود. او به دلیل رفتارهای غیر انسانی با زندانیان سمتش بعنوان مدیر داخلی زندان تقلیل یافته بود و عنوان رئیس بند کارگری منصوب شد.تا به حال گزارشهای متعددی از قتل زندانیان زیر شکنجه در سلولهای انفرادی این زندان روی داده است. قتل زندانیان توسط افرادی مانند محمد علی نبی،مسافروگرجی در سلولهای انفرادی و زیر شکنجه روی داده استفعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، قتل زندانیان به بهانه های واهی در زیر شکنجه های وحشیانه در سلولهای انفرادی و اعلام اینکه آنها خود اقدام به خودکشی نموده اند را محکوم می کند و خواستار اعزام یک هیئت حقیقت یاب بین المللی برای تحقیق در مورد قتلهای که تا بحال در زندانهای ایران روی داده است می باشد.
25 آبان 1387 برابر با 15 دسامبر 2008

۱۳۸۷ آذر ۲۱, پنجشنبه

جنایات تکاندهنده رژیم در سیاهچال کهریزک

پنجشنبه، 21 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 11 December
از اواخر اردیبهشت ماه سال 1386 سلسله عملیات های پلیسی در سرتا سر کشور خصوصا در تهران از طریق نهاد های انتظامی و امنیتی با نام طرح ارتقای امنیت اجتماعی شروع شد ، که موجی از تنش ها و حاشیه ها را در ابعاد داخلی و خارجی رقم زد. مسلما افکار عمومی در سایه حمایت رسانه های دولتی ، از این طرح تنها آنچه را که گردانندگان پشت صحنه این طرح تمایل داشتند ملاحظه نمودند.
علی رغم اینکه اکثریت مطلق قربانیان این طرح از محرومترین لایه های اجتماعی بودند که به هیچگونه نهاد ، مجموعه یا تریبونی برای بیان حقایق دسترسی نداشتند ، این مجموعه موفق شد تا با بازگشت تعداد کثیری از افراد قربانی این طرح که یا بلاقید یا با ضمانت به جامعه بازگشتند و یا به زندان های مختلف منتقل شدند در اواخر سال 86 به گفتگو بنشیند و مستندی در این باب در خصوص شرایط غیرانسانی این کمپ تهیه نمایند.
اکنون پس از بیش از یک سال و نیم از زمان آغاز سلسله طرحهای مذکور ، کمپ کهریزک که میتوان از آن به عنوان یکی از ضد انسانی ترین شکنجه گاههای موجود نام برد نه تنها تعطیل نگردیده است که با اضافه نمودن بخشها و بندهای دیگری همچون بند زنان گسترش یافته است.
آخرین قربانیان این کمپ که در طی روزهای اخیر به زندانهای اوین و رجایی شهر منتقل گردیده اند شرایط آنجا را بی تفاوت با زمان آغاز کار این کمپ میدانند از اینرو شرح کلی در خصوص وضعیت محیطی و رفتاری در کمپ مذکور را میتوانید در جزوه مربوطه مطالعه بفرمائید.
قربانیان مورد اشاره که تعداد آنان به دهها تن میرسد حتی از وضعیت حقوقی پرونده خود اطلاعی ندارند و تاکنون به هیچ مرجع قضائی معرفی نشده اند و به طور یقین پروسه های بازداشت و بازجویی و زندان آنان بدور از حداقل استانداردهای حقوقی و قانونی می باشد .
قربانیانی که این مجموعه در روزهای اخیر موفق به گفتگو با آنان شد علاوه بر مشاهدت متعددی از فوت زندانیان بعلت ضربات وارده و یا بدرفتاریهای سیستماتیک در کمپ مذکور همگی از موضوعی مشابه یاد می نمودند و آن واقعه ای در مردادماه سال جاری می باشد که نیروهای نظامی تعداد 18 زن بازداشت شده را بعلت فقدان بند ویژه زنان در کمپ مذکور در داخل کانکسهای فلزی در درجه حرارت بالا حبس نمودند.
در اثر این عمل و به علت عدم توجه به وضعیت آنان تمامی این افراد بعلت حرارت بالا و مشکلات تنفسی جان خود را از دست دادند .
زندانیان مذکور عنوان می نمایند در اثر این حادثه بوی مشمز کننده تعفن جسد ، کمپ مذکور را در بر گرفته بود و پرسنل نظامی از این واقعه و ذکر آن برای ایجاد فضای رعب وحشت بیشتر در کمپ مذکور استفاده میکردند.
گفته می شود موارد و پرونده های فوت متهمان در این کمپ با مدعیاتی همچون استفاده از مواد مخدر ، ایست قلبی یا خودکشی بسته میشود.
این زندانیان همچنین از حضور منظم سردار رادان فرمانده نیروی انتظامی در این کمپ سخن میگویند و تقدیر وی از پرسنل نظامی بعلت برخوردهای غیر انسانی آنان با متهمان.
همچنین گفته میشود نیروی انتظامی در منطقه تهرانپارس (خاک سفید) در حال ساخت محلی جدید با استفاده از تجربیات کمپ کهریزک جهت برنامه های آتی خود می باشد.

۱۳۸۷ آذر ۲۰, چهارشنبه

تاييد خبر بازداشت یک وبلاگ نویس

چهارشنبه، 20 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 10 December
تاييد خبر بازداشت حسين درخشان ‌ آخرين خبر شنيده اينكه‌ يكي از بستگان نزديك حسين درخشان بازداشت اين وبلا‌گ‌نويس ايراني را تاييد كرده است. به نوشته سايت ادوار نيوز درخشان در مدت يك ماه گذشته با خانواده خود تماس تلفني‌اي نيز داشته است. ‌

۱۳۸۷ آذر ۱۹, سه‌شنبه

احضار شماری از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا

سه شنبه، 19 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 09 December
احضار 15 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا به کمیته انضباطی پس از برگزاری مراسم 16 آذر
خبرنگار خبرنامه ی بوعلی سینا گزارش داد نام ۱۵ نفر از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی سینا از طرف حراست دانشگاه به دبیر کمیته انضباطی داده شده تا هر چه سریعتر آنان را به کمیته انضباطی فرا بخواند.
علی رضایی عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی سینا در مصاحبه با خبرنامه بوعلی اظهار داشت: مسئولان دانشگاه که با اعمال روش های نا صحیح مسبب بوجود آمدن فضای تشنج در دانشگاه شدند به دنبال مقصر جلوه دادن انجمن اسلامی دانشگاه می باشند. این در حالیست که استفاده مسئولان از گاز اشک آور در دانشگاه آن هم در روز دانشجو رسوایی بزرگی در کارنامه مسئولان و مدیریت دانشگاه بوعلی سینا ثبت کرد.
این مهم در حالی اتفاق می افتد که انجمن اسلامی همه راه های ممکن در برقراری تعامل با سیستم مدیریتی دانشگاه را در پیش گرفت که همه آن ها به در بسته خورد.
گفتنی است مصطفی صالحی راد دبیر تشکل عدالت خواه دانشگاه بوعلی هم در مراسم بزرگداشت ۱۶ آذر امسال ابراز نا امیدی خود از سیستم مدیریتی دانشگاه و وزارتخانه را اعلام داشته بود.
رضایی ادامه داد: در انتظار اعلام اسامی دانشجویان فراخوانده شده به کمیته انضباطی هستیم و پس از آن سیاست های لازم در برابر برابر کمیته انضباطی و دانشگاه را اتخاذ خواهیم کرد.

حقوق بشر؛ درخواست اعزام يک هيئت بين المللیِ به ایران

سه شنبه، 19 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 09 December
درخواست اعزام يک هيئت بين المللیِ غير دولتی برای تحقيق به ايران پيرامون وضعيت حقوق بشر
ترجمه درخواست جمعی از گروههای فعال حقوق بشر ايرانی به مناسبت 10 دسامبر روز جهانی حقوق بشر به انضمام گزارشی کوتاه از وضعيت حقوق بشر در ايران
کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل! نهادهای بين المللی مدافع حقوق بشر!
مقامات دولتی در ايران همواره ادعا کرده اند که حقوق بشر در ايران رعايت می گردد و بر اين مبنا تبليغات خود را نيز سازمان داده اند. عليرغم اين ادعا و بنا بر گزارشات مختلف نهادهای حقوق بشری و از جمله گزارشات ما، بعنوان جمعی از اين گروهها ، که همواره وضعيت حقوق بشر در ايران را زير نظر دارد؛ حقوق بشر در ايران به گونه ای گسترده، مستمر و برنامه ريزی شده از سوی دولت ايران نقض می گردد.
براساس اعداد و ارقام گزارش سال 2008 ، که ذيلاً به دنبال می آيد و عمدتاً مبتنی بر منابع رسمی دولتی است، حقوق بشر شديدتر از سال قبل و به شکلهای مختلف نقض گرديده که شامل موارد عمده زير می باشد: افزايش صدور و اجرای حکم اعدام، صدور حکم اعدام برای افراد کمتر از هیجده سال، گسترش دستگيری و محاکمه دانشجويان و فعالين سياسی، اجتماعی و فرهنگی، سرکوب بی وقفه زنان در عرصه های مختلف، اخراج و بيکاری کارگران و دريغ کردن حقوق اوليه آنها، سرکوب اقليتهای دينی و قومی و . . .
بدينوسيله از کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و نهادهای بين المللی مدافع حقوق بشر تقاضا می کنيم تا کوشش خود را جهت اعزام يک هيئت بين المللیِ غير دولتی برای تحقيق پيرامون وضعيت حقوق بشر در ايران مبذول دارند تا متعاقب آن امکان قضاوت و اقدام لازم در رابطه با وضعيت حقوق بشر در ايران هموار گردد.
ما از تمامی مدافعين حقوق بشر خواستاريم تا عليه نقض حقوق بشر در ايران عکس العمل نشان داده و اعتراض و اقدامات خود را جهت رعایت آن بکار ببندند.
انجمن دفاع از زندانيان سياسیسازمان دفاع از حقوق بشر کردستانفعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امريکای شمالیکميته دانشجويی دفاع از زندانيان سياسیکميته دفاع از زندانيان سياسی آذربايجان ـ آسمککميته گزارشگران حقوق بشر
20/09/1387 برابر با10/12/2008
متن گزارش وضعيت حقوق بشر ) دسامبر 2007 تا نوامبر 2008 ( کل موارد نقض حقوق بشر، که در فاصله زمانی اين گزارش ثبت و جمع آوری شده است، به شرح زير به اطلاع می رسد:
دانشجويان: • بازداشت: 229 مورد • بازجوئی: 68 مورد• احضار به دادگاه: 115 مورد• محاکمات: 46 مورد• احکام صادر شده توسط دادگاه ها: 55 مورد• احضار به کميته های انضباطی: 287مورد• احکام صادر شده توسط کميته های انضباطی: 256 مورد• اخراج از دانشگاه: 13مورد• ضرب و شتم دانشجويان: 17 مورد• تهديد و ارعاب: 39 مورد• انحلال نهادهای دانشجوئی: 28 مورد• توقيف نشريات دانشجوئی: 54 مورد• جلوگيری از اجرامی مراسم: 4 مورد• صدور قرار وثیقه جهت آزادی 50 مورد
مطبوعات:• احضار به دادگاه: 71 مورد• بازداشت: 22 مورد• بازجوئی: 6 مورد• محاکمه: 37 مورد• اخطار کتبی: 183 مورد• احکام صادر شده توسط دادگاه ها: 38 مورد• توقيف کتاب: 1 مورد• مسدود کردن سايت ها: 34 مورد• توقيف مطبوعات: 39 مورد• جلوگيری از نمايش فيلم: 21 مورد• اخراج از کار: 98 مورد• اخراج خبرنگاران خارجی از ایران:1 مورد• تهديد و ارعاب: 5 مورد• ضرب وشتم: 5 مورد• تعطيلی نهادهای مطبوعاتی: 44 مورد
فعالين سياسی، اجتماعی و فرهنگی:• احضار به دادگاه: 186 مورد• بازجوئی: 20 مورد• بازداشت: 738 مورد• محاکمات: 37 مورد• احکام صادر شده توسط دادگاه ها: 251 مورد• تهديد و ارعاب: 23 مورد• آزادی با قرار وثيقه: 105 مورد• ممنوع الخروح: 5 مورد• ضرب و شتم: 10 مورد• اخراج از کار به دليل فعاليت سياسی: 37 مورد• جلوگيری از اجرای مراسم: 33 مورد• حمله به نهادهای مدنی: 1 مورد• جلوگيری از فعاليت تشکل های سياسی: 1 مورد• رد صلاحیت : 2200 مورد• تعطيلی نهادهای فرهنگی: 1 مورد
کارگران:• عدم پرداخت حقوق و مزايا: 66859 مورد• اخراج از کار: 34800 مورد• بازداشت: 204 مورد• احضار به دادگاه: 62 مورد• احکام دادگاه: 33 مورد• محاکمه: 12 مورد• مرگ در حين انجام کار: 145 مورد• بازجوئی: 8 مورد• حمله به تجمع کارگران: 12 مورد
اعدام:• اعدام شده گان: 250 مورد• منتظرين اعدام: 247 مورد• منتظرين اعدام (زندانیان سياسی): 17 مورد• اعدام شده گان (زندانيان سياسی): 13 مورد• اعدام در ملاء عام: 30 مورد• هنگام ارتکاب جرم زير 18 سال سن (اعدام شده): 8 مورد• سنگسار (احکام صادر شده): 5 مورد
زنان:• احضار به دادگاه: 18 مورد• محاکمه: 25 مورد• احکام صادر شده: 34 مورد• بازداشت: 16 مورد• بازجوئی: 8 مورد• ممنوع الخروخ: 8مورد• سایت های مسدود شده ( مربوط به زنان):19 مورد• اعتصاب غذا در زندان:11 مورد• صدور قرار وثیقه جهت آزادی:3 مورد
دستگيری عمومی، قتل مردم:• دستگيری عمومی: 11201 مورد• قتل مردم: 29 مورد• قتل مشکوک: 7 مورد
زندانيان سياسی:• اعتصاب غذا: 97 مورد• قتل زیر شکنجه: 2 مورد• ممنوع الملاقات: 14 مورد• جلوگيری از مرخصی جهت درمان: 14 مورد• ضرب و شتم: 8 مورد• بازجوئی مجدد: 6 مورد• مرگ در زندان: 3 مورد• تهدید و ارعاب: 5 مورد• مفقود الاثر: 3 مورد• بلاتکليف: 14 مورد• محاکمه مجدد: 17 مورد• احکام صادر شده در دوران محکوميت: 17مورد• جلوگيری از آزادی: 1 مورد• گواهی علیه شکنجه: 32 مورد
قصاص:• قصاص دست: 12 مورد• قصاص پا: 5 مورد• قصاص چشم: 3 مورد
اقلیتهای دینی:• بازداشت ها: 37 مورد• احضار به دادگاه: 46 مورد• محاکمات: 4 مورد• احکام صادر شده از دادگاه ها: 14 مورد• اخراج از کار: 8 مورد• تهدید و ارعاب : 13 مورد• حمله به اماکن مذهبی : 4 مورد• تخریب اماکن مذهبی : 4 مورد• جلو گیری از ادامه تحصیل : 11 مورد• لغو جواز کسب و کار: 1 مورد• جلو گیری از آزادی : 7 مورد

۱۳۸۷ آذر ۱۸, دوشنبه

واکنش رژیم به شعار مرگ بر دیکتاتور در دانشگاه تهران


دوشنبه، 18 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Monday 08 December
روز گذشته دانشجویان دلیر با سردادن شعار مرگ بر دیکتاتور در دانشگاه تهران، سیلی محکمی بر بناگوش رهبر جمهوری اسلامی زدند که در رسانه های خبری بازتاب یافت.
خبرگزاری حکومتی ایرنا در واکنشی هیستریک، دانشجویان بپاخاسته را "خشوت طلب، اغتشاشگر و خرابکار" نامیده است.
ایرنا: "برخي از گردانندگان اغتشاشات و تجمعات خشونت آميز روز گذشته (يكشنبه) دانشگاه تهران، در گفتگو با رسانه‌هاي بيگانه از جنجال آفريني هايشان گزارش دادند. م.ع يكي از عناصر خشونت طلب كه در اقدامات خشونت آميز روز گذشته دانشگاه تهران نقش داشت، گزارش مبسوطي از خرابكاري‌هاي خود و همقطارانش در مصاحبه با شبكه دويچه وله آلمان ارائه داد. همچنين صداي آمريكا در گفتگو با چند اغتشاش طلب ديگر، سعي كرد به خشونت طلبي اين افراد و تخريب اموال دانشگاه تهران از سوي آنان مشروعيت ببخشد."

۱۳۸۷ آذر ۱۴, پنجشنبه

۱۳۸۷ آذر ۱۲, سه‌شنبه

تهدید خانواده یک فعال دانشجويی همدان توسط نهادهای امنیتی

سه شنبه، 12 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 02 December
در ادامه فشارهای وارده بر فعالان دانشجویی در آستانه ۱۶ آذر، خانواده محمد صیادی؛ دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان؛ مورد تهدید تلفنی نهادهای امنیتی قرار گرفت.
روز دوشنبه ۱۱/۹/۱۳۸۷ درست در زمانی که محمد صیادی در بحث آزاد دانشجویی حاضر بود، تماس تلفنی با خانواده وی مبنی بر تهدید به بازداشت مجدد، در صورت ادامه فعالیت های وی برقرار شد.
تماس گیرنده به خانواده وی هشدار داد که ادامه فعالیت های محمد صیادی منجر به محرومیت اعضای خانواده وی از تحصیل و سایر حقوق اجتماعی می گردد.
در این رابطه سیاوش حاتم؛ دبیر کل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان؛در گفتگو با خبرنامه بوعلی سینا ضمن محکوم کردن اقداماتی از این دست اظهار داشت: به طور قطع حیات جنبش دانشجویی با ارعاب و تهدید فعالان آن مورد خدشه واقع نخواهد شد و این قبیل اقدامات نشان از ضعف اقتدارگرایان در تقابل با جنبش دموکراسی خواهی ایران دارد.
وی افزود: در صورت تداوم این روند انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان سکوت نخواهد کرد.
این در حالیست که این فعال دانشجویی در شهریور گذشته به مدت ۴۸ ساعت توسط نیروهای اطلاعات استان در بازداشت به سر برده و در حال حاضر به قید وثیقه آزاد می باشد.

۱۳۸۷ آذر ۱۱, دوشنبه

2 زندانی جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شدند

دوشنبه، 11 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Monday 01 December
بنابه گزارشات رسیده از زندان مرکزی اصفهان، روز دوشنبه 11 آذرماه 2 زندانی از بند افاغنه برای اعدام به سلولهای انفرادی انتقال داده شدند.
زندانیان که روز دوشنبه 11 آذر ماه به سلولها انفرادی برای به دار کشاندن آنها انتقال داده شدند به نامهای زیر می باشند: مهدی رضائی 27 ساله که در حدود 2 سال در بند افاغنه زندان مرکزی اصفهان زندانی بود او به اتهام قتل در زندان بسر می برد.
زندانی دیگری که امروز به سلولها انفرادی منتقل گردید نقیب عالمی 25 ساله و اهل افغانستان می باشد. او 4 سال است که در بند افاغنه زندان مرکزی اصفهان زندانی است ،و قبل از این هم جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی انتقال داده شده بود ولی پس ازافشای انتقال او به سلول انفرادی توسط ما او را در آخرین لحظات به بند بازگردانده شد. گفته می شود که شاکی آقای نقیبی ساکن افغانستان می باشد و رضایت خود را اعلام نموده ولی به او گفته شد اگر تا فردا رضایت نامه خانواده شاکی بدست زندانبانان نرسد او را اعدام خواهند کرد.آقای نقیبی متهم به قتل می باشد.
موج مستمر و لاینقطع اعدامها در ایران هدفی جز ایجاد رعب و وحشت در بین مردم ندارد و حکومت برای تن ندادن به خواسته های به حق مردم ایران اقدام به اعدام شکنجه و دستگیریهای گسترده می زند.
حکمهای قرون وسطائی نظیر اعدام زندانیان سیاسی،اعدام کودکان ، اعدام های گروهی ،سنکسار و سایر اعمال ضد بشری بدستور و تایید رئیس قوه قضائیه شاهرودی صورت می گیرد که ناقض تمامی قوانین و معاهدات بین الملی است که ایران ملزم به اجرای آن است.

۱۳۸۷ آذر ۸, جمعه

ترس و وحشت رژیم از اعتراضات دانشجويی در روز 16 آذر


آدينه، 8 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Friday 28 November
سایت رجانیوز متعلق به باند فاشیستی احمدی نژاد: "برنامه‌ وزارت علوم براي جلوگيری از سوءاستفاده‌ ضدانقلاب از 16آذر
وزير علوم در جمع روساي دانشگاهها از برنامه‌ وزارت علوم براي جلوگيري از سوءاستفاده‌ ضدانقلاب‌ها از 16 آذر خبر داد.
زاهدي در اين مراسم با اشاره به قرار گرفتن در آستانه روز 16 آذر، گفت: با در نظر گرفتن برنامه‌هايي درصدد جلوگيري از سوءاستفاده‌هاي برخي ضدانقلاب‌ها از روز 16 آذر- روز دانشجو هستيم تا روز دانشجو را با ايده ضد استكباري و آرمان‌هاي عدالت‌جويي دنبال كنيم."
گفتنی است دانشجویان مبارز در شهرهای مختلف ایران در حال تدارک مراسم 16 آذر هستند و قصد دارند در روز دانشجو دست به اقدامات اعتراضی علیه رژیم بزنند.

۱۳۸۷ آذر ۷, پنجشنبه

اگر اعتراف نامه را امضا نکنی، همسرت را عریان خواهیم کرد

پنجشنبه، 7 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 27 November
ناصر خیراللهی زتدان رجایی شهر : ساعت ها مرا از دست یا پا می آویختند و اجاق گاز زیر پایم روشن میکردند ، طی این مدت 4000 ضربه شلاق بر بدنم زدند و چند دنده قفسه سینه ام را شکستند …..هر دو دست و یک پایم به مدت 7 ماه فلج موقت گردید و بیش از شش بار مجبور شدند از طریق اورژانس اصفهان مرا احیا کنند …….. همسرم را بازداشت نمودند و در حضور من چادر و روسری از سر او برداشتند ؛ سرگرد مختاری شخصا مبادرت به این شکنجه شنیع و فجیع نمود و تهدید کرد اگر زیر برگه اعتراف نامه ای را که خود آنان تنظیم کرده بودند امضا نکنم ، همسرم را عریان خواهند نمود لذا برای نجات او و دفاع از ناموسم مجبور به امضای اعتراف نامه فرمایشی و دیکته شده آنها گردیدم و بعد از آن 23 ماه در سلول انفرادی ، بدون ملاقات و بدون تلفن نگهداری شدم ….25 صفحه شکایت رسمی به تمام مقامات جمهوری اسلامی با ذکر تمامی جزئیات و شکنجه ها نوشتم از جمله بیت رهبری ، حفاظت اطلاعات قوه قضائیه ، دادستان کل کشور، دادسرای انتظامی ، حفاظت اطلاعات ناجا ؛ و لیکن کو گوش شنوا و دادرسی و فریادرسی ! …….. با محاکمه ای 15 دقیقه ای محکوم به 18 سال حبس نمودند، این همان عدالتی است که جمهوری اسلامی داعیه گسترش جهانی آن را دارد.

۱۳۸۷ آذر ۶, چهارشنبه

اسامی تعدادی از زندانیانی که امروز اعدام شدند


چهارشنبه، 6 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 26 November
بنابه گزارشات رسیده از بند 1 و بند2 زندان گوهردشت کرج اسامی 7 زندانی از 10 زندانی که امروز در زندان اوین به دار آویخته شدند، اعلام می گردد.
روز یکشنبه 3 آذر ماه 4 زندانی که جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی انتقال یافتند، و در طی اطلاعیه ای قبلا اعلام نمودیم صبح امروز در زندان اوین اعدام شدند.اسامی که قبلا اعلام نموده بودیم و امروز اعدام شدند به قرار زیر می باشدعباس چکاب ،ازسالن 3، بند 1 زندان گوهردشت جواد طهوری،از سالن 1، بند 1 زندان گوهردشت سید محسن حسینی، از سالن 1، بند 1 زندان گوهرداشت علی عطاری، از سالن 1، بند 1 زندان گوهردشت کرج گزارش رسیده سنین زندانیان فوق بین 25 تا 35 سال می باشد.همچنین 2 زندانی دیگر که روز سه شنبه 5 آذر ماه به زندان اوین انتقال داده شدند و صبح امروز اعدام شدند به قرار زیر می باشند:مجتبی آقائی، سن در حدود 34 سال از بند 2 زندان گوهردشت کرجعلی خفنج ،سن در حدود 37 ساله از بند 2 زندان گوهردشت کرج و همچنین خانم فاطمه حقیقت پژوه مادر 2 فرزند که امروز به دار آویخته شد
هدف از این اعدامها چیزی جزء ایجاد رعب و وحشت در بین مردم نیست و با این شیوه سعی دارند که مردم را از مطالبات به حق خود بازدارند.

۱۳۸۷ آذر ۲, شنبه

قطعنامه نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران به تصویب رسید

شنبه، 2 آذر ماه 1387 برابر با 2008 Saturday 22 November
به گزارش خبرگزاری فرانسه، كمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد جمعه شب قطعنامه نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران را به تصویب رساند.
در این قطعنامه از نقض گسترده حقوق بشر در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی از جمله اعمال شكنجه در زندانها، اعمال مجازاتهای غیرانسانی مانند قطع اعضای بدن و شلاق، اعدامهای خیابانی، اعدام کودکان، سنگسار بعنوان شیوه ای از اعدام، دستگیری و سركوب زنان كه خواستار حقوق حقه خود هستند، ادامه تبعیض و نقض حقوق اقلیتهای مذهبی، قومی و اقلیتهای دیگر، محدودیتهای جدی و مستمر آزادی عقیده و بیان، سرکوب تجمعات صلح آمیز و اجتماعات و افزایش اذیت و آزار و ترساندن و تحت تعقیب قرار دادن مدافعان حقوق بشر عمیقا ابراز نگرانی شده است.
خبرگزاری فرانسه نوشت این قطعنامه پس از آن به دست آمد كه تلاش رژیم تهران برای جلوگیری از تصویب آن خنثی شد.
این قطعنامه در دست بررسی است تا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز تصویب شود.

۱۳۸۷ آذر ۱, جمعه

دو وب‌نگار در زندان ، پنج میلیون سایت مسدود

پنجشنبه، 30 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 20 November
گزارشگران بدون مرز تشدید سرکوب آزادی بیان بر روی اینترنت را محکوم می‌کند
شنهاز غلامی پس از مجتبی لطفی دومین وب‌نگار است که درکمتر از دو ماه دستگیر شده است. دستگیری وب‌نگاران تلاش برای به سکوت وادار کردن منتقدان حکومت اسلامی است. مسوولان حکومتی که تقریبا همه‌ی رسانه‌های جهان را ابزاری برای تعرض به حق حاکمیت ایران معرفی کرده‌اند. ما خواهان آزادی وب‌نگاران زندانی هستیم.
گزارشگران بدون مرز دستگیری شهناز غلامی روزنامه‌نگار و مدیر وبلاگ آذرزن را محکوم می کند. در تاریخ ١٩ آبان ماموران وزارت اطلاعات این وب‌نگار را پس از بارزسی منزل بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال داده اند. خانواده از علت دستگیری و محل بازداشت وی بی خبر هستند. همزمان برخی از نهادهای قدرتمند نظام اینترنت را ابزاری برای سرنگونی معرفی کرده اند.
گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام می کند : "شنهاز غلامی دومین وب‌نگار است که درکمتر از دو ماه دستگیر شده است. دستگیری وب‌نگاران تلاش برای به سکوت وادار کردن منتقدان حکومت اسلامی است. مسوولان حکومتی که تقریبا همه‌ی رسانه‌های جهان را ابزاری برای تعرض به حق حاکمیت ایران معرفی کرده‌اند. ما خواهان آزادی وب‌نگاران زندانی هستیم. "
شنهاز غلامی روزنامه‌نگار و مدیر وبلاگ آذرزن است که در تاریخ ٣ مهر ماه از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز به شش ماه زندان برای "تبلیغ علیه نظام" محکوم شده بود. اما در انتظار برگزاری دادگاه تجدید نظر با سپردن وثیقه آزاد آزاد بود. این روزنامه نگار در سال گذشته به مدت یک ‌ماه برای نوشتن مقالاتی در اعتراض به سرکوب خشونت‌بار تظاهرات در شهرهای مختلف استان آذربایجان و در اواخر دهه شصت برای فعالیت‌های سیاسی به مدت ٥ سال زندانی بوده است.
مجتبی لطفی وب‌نگار و از مسئولان واحد اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌اله منتظری مجتبی لطفی وب‌نگار و از مسئولان واحد اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌اله منتظری، در تاریخ ١٧ مهر ماه توسط ماموران امنیتی با حکم دادگاه ویژه روحانیت در منزلش، بازداشت شد. برخی از اتهامات این وب‌نگار " چاپ تكثير انتشار و ارسال جزوات و شبنامه هاي داراي موارد توهين و افترا تحت عنوان افشاگري و همكاري با شبكه هاي ماهواره اي خارجي و ضدانقلاب" و "نشر اكاذيب و تشويش اذهان عمومي" اعلام شده است. منظور از این اتهامات انتشار نظرات آیت‌اله منتظری یکی از روحانیون برجسته ایران و از مخالفان آیت‌اله خامنه‌ای است. مجتبی در اواخر ارديبهشت ماه ١٣٨٣ نیز در شهر قم دستگير و زنداني شده بود. در ٢٤ مرداد ماه همان سال در دادگاه ويژه روحانيت شهر قم، پشت درهای بسته و بدون حضور وکيل مدافع محاکمه و به سه سال و ده ماه زندان محکوم شده بود. اما با پرداخت ٦٥٠ ميليون ريال وثيقه به دلیل حدت بیماری آزادی شد.
از سوی دیگر روزنامه هفته‌نامه صبح صادق ارگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آخرین شماره خود به تاریخ ٢٧ آبان در صفحه گزارش خبری مقاله ای را به نام " امپرياليسم در اينترنت" منتشر ساخته است. در این مقاله که مدعی است " دولت آمريكا در يك حركت سيل آسا افكار و اذهان جوانان و مردم ساير كشورها را در راستاي منافع خود مورد هجمه قرار داده است. " ابزارهاي ديپلماسي رسانه اي" را که تقریبا لیستی از رسانه‌های جهان است، معرفی کرده است. "راديو و تلويزيون هاي بين المللي مثل BBC ، CNN و Fax News، راديو تلويزيون هاي ويژه مثل VOA، الحره، راديو فردا، راديو آزادي، راديو سوا، خبرگزاري هاي رويترز، آسوشيتدپرس، يونايتدپرس، فرانس پرس، دپ آ، مطبوعات ملي و بين المللي مثل نيوزويك تايم، نيويورك تايمز، واشنگتن پست، سايت هاي اينترنتي، موتورهاي جستجوگر مثل yahoo، google، پستهاي الكترونيك فيلترشكن و هك كردن، پيامك، بلوتوث، ام ام اس. " " یادآور می‌شویم که " ابزارهاي ارتباطاتی" نام برده شده از سوی این مقاله همه رسانه های معتبر جهان هستند و گوگل و یاهو نیز دو موتور جستجوگر پربیننده در جهان به حساب می‌آیند. در همین رابطه مشاور دادستان کل کشور اعلام کرده است که در ایران پنج میلیون سایت برای " تهاجم به اخلاق و هويت دينی " مسدود شده‌اند. این اظهارات نگرانی ما را برای آزادی بیان بر روی اینترنت در ایران بیشتر کرده است"
در تاریخ ١٣ آبان سخنگوی کميسيون قضایی مجلس خبر از تاسیس "کميته جديد فيلترينگ" درچارچوب تصویب "قانون جرايم رایانه ای" داده بود. این کمیسیون بخش‌هایی از مواد این قانون را مورد تصویب قرار داده است. از سال ١٣٨١ دولت رسما از طریق "کمیته مصادیق فیلترینگ" که زیر مجموعه‌ی شورای عالی فرهنگی است و ریاست آن را رییس جمهور اسلامی برعهده دارد، لیست سیاهی از سایت های "ممنوعه" فراهم آورده است. از جمله سایت های مسدود شده در ایران می توان از یوتیوب، قیس بوک و اورکوت نام برد.
گزارشگران بدون مرز یادآور می‌شود که در ١٢ تير ماه در جلسه علني مجلس شورای اسلامی یک فوریت طرح ١٣ ‌ماده‌ای " تشدید مجازات اخلال در امنیت روانی" به تصویب رسید. ماده ٢ این طرح برای جرایمی چون " راهزنی، سرقت مسلحانه، تجاوز به عنف، تشکیل خانه فساد و فحشا، دایر کردن وبلاگ و وب‌سایت مروج فساد و فحشا، الحاد و.." که پیش از این برای آنها در قوانین جاری مجازات تعیین شده است، مجازات اعدام پیشنهاد کرده است. اگر این قانون تصویب شود با استناد به ماده ٣ آن "مرتکبین جرایمی" چون " تاسيس و داير کردن وبلاگ و سايت های "مروج فساد و فحشا و الحاد" بدون تعریف مشخصی از این مفاهیم، " اگر مستوجب حد دیگری نباشد، محارب و مفسد فی الارض" شناخته می شوند. اصل ١٩٠ قانون مجازات اسلامی برای این دو اتهام " ١ - قتل - ٢ - آويختن به دار ٣- اول قطع دست راست و سپس پاي چپ ٤ - نفي بلد ." در نظر گرفته است.

۱۳۸۷ آبان ۳۰, پنجشنبه

گزارشی از شکنجه های دوران بازداشت دانشجویان پلی تکنیک


پنجشنبه، 30 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 20 November
گزارشی از شکنجه های دوران بازداشت دانشجویان پلی تکنیک: این است ترکه بیداد و ددمنشی خودکامگی
خبرنامه امیرکبیر: ۳۰ آبان سال گذشته پس از موفقیت دانشجویان در بند پلی تکنیک در جلسات دادگاه عمومی که نهایتا به تبرئه ایشان منتهی شد، عوامل امنیتی در زندان به دانشجویان حمله کرده و با انتقال قصابان و مجروح کردن توکلی روزهای تلخی را برای این دانشجویان و خانواده های ایشان رقم زدند. ۳۰ آبان امسال بهانه ای شد تا شرحی از شکنجه های قرون وسطایی دوران بازداشت دانشجویان پلی تکنیک به ویژه احسان منصوری، مجید توکلی و احمد قصابان در طول دوران بازداشت را به نقل از ویژه نامه ورودی های جدید خبرنامه انجمن اسلامی دانشجویان در اینجا بیاوریم:
اگرچه از ابتدای بازداشت دانشجویان مباحثی پیرامون رفتارهای غیرانسانی و شکنجه های فراوان ایشان ذکر می شد ولی شاید تصور اینچنین اعمال وحشیانه ای در مورد دانشجویان نمی رفت. شروع شجاعانه طرح شکنجه ها و استمرار و پیگیری خانواده های دانشجویان و دانشجویان آزادشده و فعالان دانشجویی و مدنی و حقوق بشری در این زمینه موجب نگاهی جدی به شکنجه ها در بازداشتگاه امنیتی ۲۰۹ شد و پرونده نشریات دانشجویی محل اعتراض به وهن انسانیت در مرام سربازان دستگاه اطلاعاتی گردید. شدت شکنجه ها و فشارهای وارد شده بر دانشجویان از یک سو تلاشی محکوم و مذموم در اخذ اعترافات جعلی در پرونده سازی علیه دانشجویان بود و از دیگر سو خشم و نفرت شب نهادان دستگاه اطلاعاتی از دانشجویان آزادی خواه و منتقد پلی تکنیک که سال هاست به رغم همه اعمال غیرانسانی و غیر اخلاقی حاکمیت ایران در ارادت به آزادی و حقوق انسانی تردید و تعلل نورزیده اند و قدر یافته را دریافته اند و بر داشتن این داشته افتخار و فریاد برآورده اند.
طرح موضوع شکنجه ها با تحقق اولین ملاقات دانشجویان با خانواده ها و وضعیت نامطلوب ایشان شروع شد. ابتدا خانواده های مجید توکلی،احمد قصابان و احسان منصوری طی رنجنامه ای افشاگرانه خطاب به آیت الله هاشمی شاهرودی ،آنچه را که در زندان بر این سه دانشجو رفته است را آشکار نمودند.در این نامه که با گذشت ۸۰ روز از بازداشت این سه نفر نوشته شده بود به آزارهای جسمی و روانی که در زندان رخ داده است اشاره شده و از قوه قضاییه درخواست پیگیری این وضعیت شده است. در قسمت هایی از این نامه آمده است:
«…طی این مدت طولانی هر آنچه از وضعیت فرزندانمان در زندان شنیدیم،هیچ نگفتیم و به امید عدالت دستگاه قضایی و آزادی دلبندانمان لب بر هر سخن شکوه آمیز فرو بستیم ، اما امروز پس از دو جلسه ملاقات و آزادی ۵ دانشجوی دیگر با شنیدن آنچه که بر فرزندانمان در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ رفته است از امروز مهر سکوت را شکسته و آنچه که بر آنها رفته است را به شرح زیر به استحضار می رسانیم:
آزارهای روانی :
۱- بازجویی طولانی مدت (۲۴ ساعت مداوم) توسط یک تیم ۷ نفره و نیز بازجویی های گاه و بیگاه شامل نیمه های شب
۲- ارائه اخبار کذب بر دستگیری ،ضرب و شتم و آزار اعضای خانواده و همچنین اخباری مبتنی بر بیماری(سکته قلبی) و انتقال اعضای خانواده به بیمارستان
۳- پخش صداهای آزار دهنده در سلول در زمان استراحت به طوری که مانع خوابیدن دانشجویان می شده است.
۴- توهین های شدید و سخیف به فرد و اعضای خانواده
۵- اهانت به دانشجویان و رفتار نا مناسب توسط نگهبانان بند ۲۰۹
۶- تهدید های مختلف اعم از تهدید به قتل و ضرب و جرح شدید و تهدید به آزار رساندن به اعضای خانواده
۷- ارائه احکام مجعول مانند حکم اخراج والدین از محل کار ، حکم قطعی شلاق ( ۸۰ ضربه ) برای فرد
۸- فرستادن دانشجویان به سلول افراد خطرناک
۹- دادن وعده ی آزادی و تحویل کلیه وسایل دانشجویان دربند و سپس بازگرداندن آنها به سلول انفرادی
آزار های جسمی :
۱- ضرب و شتم شدید توسط هفت بازجو به صورت هم زمان که به بیهوشی و انتقال به بهداری بند ۲۰۹ منجر شده است .
۲- ضربه با پا به بازوها ، سینه ، پشت و … ضرب و شتم با مشت و لگد به سر و صورت و پا ها به صورتی که در اثر ضربه دانشجویان از روی صندلی سقوط کرده یا به شدت به دیوار برخورد می کردند .
۳- ضربه زدن روی دستبند به صورتی که آثار کبودی و تورم تا هفته ها روی دست آنها بوده است .
۴- نگهداری در سلول هایی با اندازه های کوچک بطوریکه امکان راه رفتن دراز کردن پا در آن نبوده است
۵- نگهداری در سلول هایی بدون زیر انداز و هیچگونه وسیله دیگری
۶- اجبار به ایستادن متوالی طولانی مدت (۴۸ ساعت )
۷- استفاده از کابل و شلاق برای ضرب و شتم
۸- خواباندن دانشجویان روی زمین و اذیت و آزار توسط تیم هفت نفره باز جویی از جمله فشار بر سر و صورت با پا ، ایستادن روی پا ها و کمر و نشستن روی پشت و کمر.
۹- اجبار به ایستادن روی یک پا بصورت متوالی به مدت طولانی ( ۱۸ ساعت ) .
۱۰- پرتاب کردن و هل دادن به صورتی که به دیوار برخورد کنند
۱۱- ندادن غذا به مدت ۴۸ ساعت .
۱۲- ضرب و شتم شدید حین انتقال به زندان به صورتی که مسئولین بند ۲۰۹ از تحویل گرفتن فرد اجتناب می کردند .
۱۳- اجبار دانشجویان به خواندن مقالات موهن با صدای بلند به طور مداوم و پس از آن اجبار به نوشتن آن مطالب و مقالات از حفظ
۱۴- ممانعت از ویزیت دانشجویان توسط پزشک بند و استفاده از دارو های مورد نیاز
۱۵- اجبار به انجام حرکات طاقت فرسا به مدت طولانی از قبیل نشستن و بلند شدن متوالی ، خم شدن و گرفتن مچ پا و …»
در آبان ماه گزارش کاملی از شکنجه ها با تائید دانشجویان بازداشتی منتشر گردید که در آن شکنجه و فشارهای روحی و روانی در پروسه بازجویی به این شرح اعلام شده بود:
«۱- استفاده از چشم بند به استثنای لحظات حضور در سلول انفرادی حتی برای رفتن به حمام و دستشویی نیز می بایست از چشم بند استفاده می کردیم . در تمام طول بازجویی ها نیز چشم بند روی چشم بود و در حین نوشتن تنها به اندازه یکی دو انگشت اجازه داده میشد چشم بند را به طرف بالا بکشیم و از زیر چشم بند صفحات بازجویی را پاسخ دهیم.
۲- نگهداری در سلول چهار پنج متر مکعبی که نور کافی در آن وجود نداشت این سلول به دلیل کوچکی ، امکان هیچگونه تحرکی در آن وجود نداشت و فقط با یک لامپ کم نور به صورت شبانه روزی روشنایی اندکی ایجاد می کرد که به علت دراز مدت حضور در سلول موجب کاهش بینای شده است
۳- عدم تماس با خانواده و یا هر گونه ارتباط دیگر و ممانعت از اطلاع بازداشت و حضور در بند امنیتی ۲۰۹ تا ۲۵ روز ( مجید توکلی )
۴- طرح موارد بی ارتباط به پرونده و ایجاد ترس و هراس و بیان تهدید دیگران و تهدید به اعدام و فضا سازی های مرتبط برای باور پذیری این تهدیدات
۵- آزاد کردن و مشایعت تا بیرون درب ۲۰۹ و بازگرداندن مجدد به سلول انفرادی ( احمد قصابان )
۶- قرار دادن فرد بین اعتراف و آزادی دوستان در برابر پایداری و شکنجه دوستان
۷- عدم رسیدگی مناسب پزشکی و یا بی توجهی نسبت به برخی موارد پزشکی از زندانی در مورد اعتصابات نیز چنان بی توجهی صورت گرفت که وضعیت و شرایط بحرانی ایجاد شد ( مجید توکلی ) و این در حالی است که در شرایط اعتصاب غذا احتیاج به مراقبت بیشتری وجود دارد .
۸- تلقین اتفاقات ناگوار یا تعریف تهدیدات بیان مکرر از زبان نگهبانان با تحریک برنامه ریزی بازجو
۹- حرکت به صورت نشسته بر روی زمین در مسافت های طولانی و یا بالا و پائین رفتن از پله ها ( اصطلاحا پا مرغی )
۱۰- بیان تهدیداتی شامل بر اخراج پدر و برادر از محل کار و یا برادر و خواهر از محل تحصیل با ارائه مدارک اخراج
۱۱- نگهداشتن به مدت طولانی در اتاق بازجویی و در وضعیت انتظار و اضطراب شدید بدون مراجعه بازجو
۱۲- ایستادن مستمر و طولانی بیش از ۸ ساعت حین بازجویی بویژه بمنظور جلوگیری از خواب و بازجویی های طولانی ( مجید توکلی و احسان منصوری )
۱۳- فضا سازی در مورد بروز حوادث ناگوار برای اعضای خانواده و پخش صدای ضربان قلب در طول شب در سلول ( احمد قصابان ) و ایجاد زوزه های ممتد و ناله های خاص در طول شب
۱۴- انجام تنبهاتی چون نشستن و برخواستن پی در پی ، ایستادن بر یک پا و نگهداشتن دست در بالای سر جهت خلاصی از بازجویی های فنی و ضرب و شتم شدید
۱۵- بیان حضور مادر و وابستگان نزدیک و دوستان در زندان و شنیده شدن صدای گریستن یک زن از محلی در اتاق بازجویی به شکلی که ادعای حضور مادر را تائید نماید .
۱۶- انجام بازجویی های خاص و ویژه ی به نام بازجویی های فنی که در آن چند بازجو به صورت همزمان ( معمولا بیش از سه نفر ) با کشیدن ، هول دادن ، فریاد زدن در گوش، ضربات مشت و لگد و سوالات متعدد و متنوع به منظور آزار و اذیت . این بازجویی نتیجه ای جز از حال رفتن نداشت و احتمالا قصد اخذ مطلب در این مورد بازجویی وجود نداشته است و فقط جهت همکاری در بازجویی عادی از این روش استفاده میشده است ( مجید توکلی )
۱۷- شکنجه دوستان در نزدیکی محل بازجویی به طوری که صدای ضرب و شتم به وضوح شنیده میشد و حتی مواردی معدود حضور در شکنجه یکی از دوستان و پذیرش اتهامات به منظور جلوگیری از ادامه شکنجه ( حضور احمد قصابان در صحنه شکنجه مجید توکلی ) در برخی از موارد چون شنیدن صدای کوبیده شدن سر دوستان به دیوار بسیار سخت بود .
۱۸- تهدید و بازداشت اعضای خانواده و دوستان به منظور اخذ اطلاع و ایجاد فشار
۱۹- تحقیر و توهین و گفتن ناسزا به طوری که روال عادی بازجوها شده بود
۲۰- بیان الفاظ رکیک و توهین های مکرر بویژه نسبت به پدر و مادر ( در مورد مجید توکلی بیشتر بوده )
۲۱- تهدید به استفاده از ابزار و آلات غیر معمول بمنظور شکنجه از جمله شیشه نوشابه و تخم مرغ آب پز و یا تهدید به تجاوز چه توسط بازجو ها و چه از طریق قرار دادن در بند های خاص که بازجو عنوان می کرد .
۲۲- ضرب و شتم شدید در هنکام بازداشت و شدیدترن برخورد های ممکن در حین انتقال به زندان ( احسان منصوری )
۲۳- ضرب و شتم شدید ، ضربات سیلی به صورت و پشت گردن و فرق سر به تعداد زیاد طوری که آثار کبودی به وضوح در این موضع های بدن کاملا مشهود بود همچنین ضربات مشت ، فرق سر و پیشانی ، بازوها و لگد به پاها ، سینه و شکم به طوری که گاه در حین بازجویی زندانی از حال رفته و بر زمین می افتاد کوبیدن سر به دیوار و پرت کردن زندانی که در اوج اعصبانیت بازجو صورت می گیرد.
۲۴- گرفتن مو و بلند کردن از روی زمین و زدن مشت و سیلی های متوالی به صورت و پرت کردن روز زمین و تکرار این کار ( مجید توکلی )
۲۵- قرار دادن پا بر روی انگشتان دست و پا و یا قرار دادن زانو بر روی کمر و فشار شدید بر روی زندانی و همچنین قرار دادن ابزاری چون خودکار در بین انگشتان دست و فشار به دست که گاه به علت زخمهای ایجاد شده در دست عفونت شدید در انگشت ایجاد میشد که عامل آن بیشتر قرار گرفتن کفش کثیف بوده است ( احمد قصابان عفونت انگشت دست )
۲۶- قرار دادن پا بر روی سر و صورت پس از اینکه به واسطه شدت ضربات بر روی زمین افتاده و گاه در حین این عمل چنان رفتارهای زننده ای صورت میگرفت که مثلا کفش کثیف روی صورت کشیده میشد که ادامه بازجویی ممکن نبود و برای تمیز کردن سر و صورت به دستشویی رفته تا سر و صورت شسته شود ( مجید توکلی )
۲۷- بیدار کردن ناگهانی از خواب و انتقال ب حالت دو ( دویدن ) همراه با بازجویی و ضرب و شتم شدید که گاه منجر به بروز رعشه های ممتد و طولانی ، لرزش و عدم تکلم می گردید که با خوابانیدن و خوراندن آب ، چایی ، شکلات ، عسل سعی در کنترل این وضعیت میشدند ( مجید توکلی )
۲۸- در طول بازجویی گاه شدت ضربات و ضرب و شتم به حدی میرسید که به طور مکرر فرد از حال رفته و با آب و مواد شیرین به هوش می آمد و این امر گاه در طول یک بازجویی چند بار تکرار میشد .
۲۹- طولانی شدن بازجویی و ممانعت از خوابیدن که گاه این بازجویی های طولانی و بدون وقفه ۳۶ ساعت ( مجید توکلی ) و حتی ۴۸ ساعت ( احسان منصوری ) نیز میرسید ولی بازجویی ها ۱۲ تا ۱۴ ساعت بیشتر طول نمیکشید .
۳۰- بی توجهی به زخم های ایجاد شده موجب عفونت میشد که در این موارد توسط بهداری جراحی صورت میگرفت ( احمد قصابان ) و یا این بی توجهی ها نسبت به آسیب دیدگی های مفاصل و عضلات بود که مهم نشستن و ایستادن طولانی بود با این وجود فرد مجبور به نشستن و یا ایستادن طولانی می کردند ( مجید توکلی )
۳۱- پس از ضرب و شتم های صورت گرفته همیشه حداقل یک ساعت و گاه تا ۴ ساعت در اتاق بازجویی فرد نگه داشته میشد و برخی آثار مشهود تر از بین برود و یا در مقابل خونریزی های دهان و لب نیز سریعا در هر مقطع از بازجویی که بود سریعا به دستشویی و کاملا دهان شستشو داده میشد ( مجید توکلی ) در مورد لباس نیز تلاش برای تمیز کردن آن قبل از مراجعه به سلول صورت میگرفت .
۳۲- استفاده از صندلی برای ایجاد ضربات شدید ( مجید توکلی )
۳۳- استفاده از ابزار نوک تیز چون کلید برای فشار به بدن بویژه سر
۳۴- استفاده از شلاق ( احمد قصابان) و تهدید به اخذ حکم تعزیر ( شلاق ) از قاضی
۳۵- نبود شرایط مناسب بهداشتی از جمله کثیف بودن موکت کف اتاق و عدم وجود آب شرب و اجبار در استفاده از آب لوله کشی ۲۰۹ که آب چاه می باشد .
۳۶- قطع تلفن و ملاقات پس از اجازه آن توسط قاضی ( پس از دو ماه از بازداشت این اجازه داده شد ) در هر برهه ای که بازجوها می خواستند به منظور فشار
۳۷- انتقال به سلول انفرادی پس از انتقال به سوئیت جهت فشار و اخذ مطالب جدید
۳۸- حضور بازجوو یا نگهبان واسطه سیستم اطلاعاتی حین تماس های تلفنی ( ۱۰ دقیقه در هفته ) علاوه بر ضبط مکالمه جهت قطع تماس در صورت تمایل و همچنین حضور این افراد در ملاقات های ۲۰ دقیقه ای که هفتگی بود البته در نیمه دوم حضور در ۲۰۹ اجازه تلفن و ملاقات داده شد که به دلایل مختلف نیز از انجام آنها در برهه هایی ممانعت به عمل می آمد.»
بعدتر در مطلبی با عنوان «ناگفته پرونده نشریات دانشجویی (پشت پرده پروژه سرکوب جنبش دانشجویی)» توضیحاتی پیرامون شکنجه ها ذکر شد:
« …در مورد شکنجه ها نیز موارد متعددی وجود داشت در حالی که چشم بند مانع دید ما بود ، ما را از راهروهای مختلف به چپ و راست می بردند و با نشستن و خم کردن بدن ما طی مسافت طولانی برای رفتن به اتاق بازجوی سعی در تداعی رفتن به محلی مخوف می نمودند در حالی که اتاق های بازجویی در مکان یا محلی دور از سلول ها قرار نداشت . در اتاق بازجویی گاهی اوقات مدتی طولانی به حالت ایستاده ما را نگه می داشتند ( معمولا تا ۸ ساعت ) و بیشتر بازجویی ها تا ۱۴ ساعت در روز طول میکشید . در موارد خاصی بازجویی ها به ۳۶ ساعت و حتی ۴۸ ساعت به طول می انجامید که برای جلوگیری از خوابیدن ما بازجویی ها بیشتر در حالت ایستاده بود در تمام طول بازجویی ها ، لحن بازجویی ها سراسر تند و با فحاشی ، توهین و ناسزاگویی به ما بود ، بازجوها تلاش ویزه ای برای تحقیر و شکستن شخصیت ما داشتند و در این میان از توهین ها و فحاشی به خانواده ها و دوستان ما تهدید آسیب به آنها نیز می کردند . ولی آنچه که ادعای ما در مورد شکنجه هست نه این موارد که زدن ضربات متعدد مشت و سیلی و لگد ، کوبیدن سر بر روی دیوار ، پرت کردن بر روی زمین ، فشار دادن پا بر روی انگشتان دست و پا ، گذاشتن زانو بر کمر ، گذاشتن پا بر روی صورت در حالی که ما را بر زمین پرت کرده بودند ، زدن ضربات به وسیله کابل ، صندلی یا فشار دادن کلید و وسایل مشابه بر روی بدن که آثار و آلام آن تا چندین روز باقی می ماند و در همان لحظه نیز موجب خونریزی ها و کوفتگی ها متعدد بویژه در ناحیه دهان می گردید ، می باشد .
گاه برای فشار هر کدام از ما را برای دیدن صحنه بازجویی دیگری می بردند که در آن دوست ما به شدت مورد شکنجه بود و یا اینکه در حالت یاس و نا امیدی و اعترافات خلاف واقع بود که در دو حالت تاثیر بسیار بدی بر ما می گذاشت . اگر چه صدای کوبیده شدن سر و بدن دوستان به دیوار و صداهای سیلی و مشت و لگد های فراوان همیشه در طول بازجویی ها ما را آزار می داد ولی دیدن صحنه ای که سه چهار فرد به صورت همزمان در حال زدن ضربات مختلف به سر و صورت و بدن دوست ماست واقعا سخت و غیر قابل تحمل بود . در بازجویی های خاصی که بازجوها آن را بازجویی فنی می نامیدند سه تا چهار بازجو همزمان به طرح سوالات متعدد بی ربط می پرداختند و هر یک ما را به سمتی میکشیدند و ضربه ای به ما وارد می کرد ، در گوش ما فریاد میکشید ند و از ما می خواستند به سوالات متناقض و بی ارتباط آنها پاسخ دهیم و پس از یک ربع ساعت که ما حسابی خسته میشدیم ، ( اگرچه آنها هم خسته میشدند وگرنه بیشتر ادامه می دادند ) مسئول پرونده یا کارشناس اصلی جلو می آمد و میگفت ما وساطت می کنیم به شرطی که همکاری کنید و اساسا این اتفاق که مسئول پرونده یا کارشناس این کار را پس از شکنجه با حمایت بسیار مبنمود قابل تامل بود چه بسا در ابتدای بازداشت این مسئله در قبال آزادی ، عدم بازداشت سایر افراد ، عدم شکنجه دوستان و مواردی از این دست طرح می گردید…
…در برهه هایی از روند بازجویی بنظر میرسید ما به اتاق بازجویی منتقل شده ایم که شکنجه شویم ، روند اتفاقات دوران بازداشت و بازجویی ها بشکلی رقم خورده بود که بازجو ها با ما به صورت شخصی و خصلتی برخورد می کردند مثلا در یک مورد ساعت ۳ نیمه شب سریعا از سلول بیرون کشیده شدم و مرا دوان دوان به اتاق بازجویی بردند و در حالی که هنوز تمرکز لازم را به دست نیاورده بودم با اکتفا به یک سوال ” چی شد ؟ ” و پاسخ ” چی ، چی شد ؟ ” بازجوها چند نفری شروع به زدن ضربات مختلف به من کردند و من را به روی زمین پرت کردند ، پا روی کمر و صورتم میگذاشتند ، سرم را به دیوار می کوبیدند و انواع مختلف شکنجه را به اجرا می رساندند تا اینکه از حال رفتم . شدت برخورد به حدی بود که وقتی هوشیاری خود را بدست آوردم ، نمی توانستم بر روی پاهای خود بایستم . رعشه تمام بدنم را فرا گرفته بود . بازجوها که می بایست فقط در قبال جان ما پاسخگو باشند سریع به خود آمدند و شکنجه ها و ضربات را قطع کردند . سریع برای من آب قند آوردند و مدت زیادی طول کشید تا توانستم به حالت طبیعی برگردم . درست به یاد ندارم چقدر طول کشید . یادم می آید مرا وقتی روی صندلی نشاندنم ، تمام بدنم می لرزید ، محکم دست و پایم را گرفتند و بر روی صندلی فشار دادند که صندلی هم به لرزه افتاده بود . از این اتفاقات در طول بازجویی ها زیاد می افتاد . بارها با نام بازجویی های فنی فقط به خاطر شکنجه کردن به شکنجه ما می پرداختند . در طول شکنجه بازجوها لذت می بردند و می خندیدند و حتی به شکلی با هم به شکنجه کردن و ضربه زدن به ما رقابت می کردند…»
اگرچه ۳ آذر اهورایی پلی تکنیک پس از آزادی تمایل چندانی در یادآوری روزهای بسیار تلخ و پرمشقت بازجویی و بند امنیتی ۲۰۹ را نداشتند ولی به تائید موارد شکنجه می پرداختند و بیان می کردند که موارد حتی بیشتر و وحشتناک تر از این مسائل بوده است. ایشان بیان می کردند درک این مطلب که کسی از شدت درد از حال برود و بی هوش شود می تواند شرحی بر دردناکی آن لحظات باشد.

۱۳۸۷ آبان ۲۹, چهارشنبه

بازداشت وبلاگ نویس به جرم جاسوسی

چهارشنبه، 29 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 19 November
بازداشت به جرم جاسوسی؛ حسين درخشان وبلاگ نويس بازداشت شد و هم اکنون در حال بازجويي است. «جهان» يکي از خبرگزاري هاي منتسب به اصولگرايان گزارش داد؛ « وي در بازجويي هاي اوليه به جاسوسي اعتراف کرده که برخي از اعترافات وي حاوي نکات بسيار پيچيده يي است.»

۱۳۸۷ آبان ۲۷, دوشنبه

یک جوان نگون بخت دیگر در انتظار حکم قطع دست

دوشنبه، 27 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Monday 17 November
جواني که با به تن کردن لباس سربازي برنج هاي موجود در انباري 50 آپارتمان را دزديده بود حين سرقت دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما چندي قبل مردي به دادسراي ناحيه 11 تهران مراجعه کرد و با اعلام سرقت از انباري خانه اش به بازپرس شعبه سه دادسرا گفت؛ صبح امروز هنگامي که براي برداشتن وسيله يي به انباري خانه ام رفتم، ديدم چهار گوني برنجي که در آنجا بود دزديده شده است. ماجرا را براي همسايه ها تعريف کردم و آنها گفتند عصر روز گذشته جواني را ديده اند که لباس سربازي به تن داشته و چند کيسه برنج را از خانه خارج کرده است.
بدين ترتيب با دستور بازپرس زکي پور اين جوان به عنوان تنها مظنون پرونده از سوي ماموران کلانتري ابوسعيد تحت تعقيب قرار گرفت. در اين بين فردي که متهم را هنگام خارج کردن کيسه هاي برنج ديده بود اعلام کرد چهره او را به خاطر سپرده است. به همين دليل او در کلانتري حاضر شد و پس از مشاهده آلبوم مجرمان سابقه دار توانست سارق را شناسايي کند.
در ادامه با روشن شدن هويت سارق، تلاش براي دستگيري او آغاز شد.چند روز پس از تشکيل اين پرونده طبق اعلام گزارشي از سوي مرکز فوريت هاي پليسي 110 مبني بر اينکه يک سارق از سوي ساکنان آپارتماني دستگير شده است، ماموران به محل حادثه اعزام و با يک جوان که لباس سربازي بر تن داشت مواجه شدند.
پس از بررسي موضوع مشخص شد اين جوان حين سرقت کيسه هاي برنج يکي از ساکنان آپارتمان دستگير شده است. بدين ترتيب متهم به کلانتري منتقل شد و تحت بازجويي قرار گرفت.
وي با پذيرفتن اتهامش گفت؛ من فقط مي خواستم از انباري برنج بدزدم و با وسايل ديگر کاري نداشتم. از آنجايي که تمام شواهد از جمله به تن داشتن لباس سربازي، همچنين سرقت برنج نشان مي داد وي در دزدي قبلي نيز دست داشته است بازجويي ها از وي ادامه يافت و او در ادامه به سرقت از انباري 50 خانه اعتراف کرد.
متهم گفت؛ هدف من از اين سرقت ها اين بود که برنج هاي مسروقه را به نامزدم بدهم.

۱۳۸۷ آبان ۲۴, جمعه

بازداشت شرکت کنندگان در مراسم یادبود ستارخان

آدينه، 24 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Friday 14 November
عصر بیست و سوم آبان ماه، تعدادی از شرکت کنندگان در مراسم بزرگداشت ستار خان دستگیر شدند.
این مراسم که همه ساله بر سر مزار سردار مشروطیت و در بزرگداشت وی در شاه عبدالعظیم حسنی برگزار می شود امسال با برخورد ماموران امنیتی مواجه گردید.
از جمله بازداشت شدگان در این مراسم "عبدالله عباسی جوان" استاد دانشگاه شهید رجایی،"حسین حسینی" دبیر اسبق انجمن اسلامی آموزشکده رازی شهر اردبیل و "فیروز حسین پور" می باشند که پس از دستگیری به مکانی در اطراف حرم شاه عبدالعظیم و سپس به زندان اوین منتقل شدند.
مهندس عباسی جوان سال گذشته نیز در منزل مسکونی خود در تهران دستگیر و مدت 130 روز در بند 209 در بازداشت به سر برد وی سپس از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به 6 ماه حبس محکوم شد..
حسین حسینی نیز در ابتدای تیر ماه امسال، به مدت یکماه در بازداشتگاههای اداره اطلاعات نقده(سولدوز) و اردبیل در بازداشت بود.
دیگر بازداشت شدگان که تعداد آنها حداقل به 10 نفر می رسید در ساعات انتهایی شب گذشته آزاد شدند.
گفته میشود که تلفن همراه این افراد توسط ماموران امنیتی ضبط گردیده و به آنها برگردانده نشده است.

۱۳۸۷ آبان ۲۲, چهارشنبه

بی هویت ترین دولت مردان تاریخ ایران

چهارشنبه، 22 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 12 November
چه درد آورست دیدن جوانی که در خیابان با تنی بی لباس و به فجیع ترین شکل غیر انسانی که گوئی حیوانی را میخواهند از پا درآورند می زنند آنقدر آزاردهنده ست که هر انسان سخت دلی را به رنج میکشاند !
دلم می خواست اینقدر بی حیا بودم که دستم برای نوشتن هرهرزه گوئی آشنا بود اما چه کنم که نمی توانم اینگونه خصمانه همانند ایننان انسایتم را از دست دهم میدا نم که انسانم و باید انسانیتم را حفظ کنم .
با نام کدام بند وقانونی به مامور نیروی انتظامی اجازه وحشیگری داده میشود ؟آبا این برخوردها در شاءن که انسانه چه بسا که متخلف باشد ؟ نه معنای انسان بودن در آن وجود داشت و نه انسانیت .
آزار دهنده است دیدن صحنه هایی که مدعیان برقرای آرامش و آسایش و امنیت برای کشور. جوان همان کشور را خلع لباس می کنند و وحشیانه کتک می زنند و او را در صندوق عقب خودروی نیروی انتظامی می اندازند و می برند .
این است آن آرامش و آسایشی که این وحشی ها برای ما می خواهند به ارمغان بیاورند . تا به حال اینهمه شنیدیم که این آقایون مدعی تجاوز و تعرض داشته اند و بی قانونی کرده اند ؛ آنهم بی قانونی هایی که نتیجه اش برای هر فرد معمولی اعدام و ... است و همه را به نحوی فراری دادند .
تمام دنیا هم اگر ایران را تروریست خطاب کنند حق دارند چون مفهوم واقعی تروریست را به دنیا نشان می دهند و بعد ما با قیافه ای حق به جانب از اینکه نه ! ایران متمدن است و تروریست جد و آباد خود شما غربی هاست از حق ایران دفاع می کنیم . ترور هیچ چیز جز آنچه اینها انجام می دهند نیست و تروریست هم کسی جز اینان نیستند .
بسیار دردناک است دیدن این فیلم ها و تصاویر ، بسیار دردناک است این حکایت که مردم ایرانی در کنار خیابان بایستند و فقط ناظره گر وحشیگری باشند و فقط از آن فیلم بگیرند . بشکند دست قانونی و آخوندی که این رعب و وحشت را در میان مردم انداخته و اینطور خفقان ایجاد کرده که عرصه را برای نفس کشیدن هم تنگ کرده اند.
با آرزوی نابودی ملایان و افسارگسیخته گان در ایران
و به امید آزادی و برابری در ایران عزیزمان

۱۳۸۷ آبان ۲۰, دوشنبه

رفتار وحشیانه مزدوران رژیم با مردم بی دفاع (خرم آباد)

دوشنبه، 20 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Monday 10 November
رفتار وحشیانه مزدوران رژیم با مردم بی دفاع (خرم آباد)

صدور حكم قطع انگشتان دست دو جوان در تهران

یکشنبه، 19 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Sunday 09 November
رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی در یک اقدام ضد انسانی، حكم قطع انگشتان دست دو جوان را در تهران صادر كرده است. نام این دو جوان نگون بخت سهیل- م و نادر- خ اعلام شده است.
اعمال مجازات های غیرانسانی نظیر قطع اعضای بدن در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی با اعتراض شدید سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر روبرو است.
قطع دست جوانان محروم به اتهام سرقت در ایران آخوندزده در حالی است که یک پاسدار قاتل بنام صادق محصولی که یكی از جنایتكارترین فرماندهان سپاه پاسداران بشمار می رود با دزدی و چپاول سرمایه های کشور به ثروت های افسانه ای دست یافته بطوریکه به نوشته رسانه های حکومتی، روزانه بیش از چهل میلیون تومان درآمد دارد.

۱۳۸۷ آبان ۱۷, جمعه

اعدام دو نفر در کیش


آدينه، 17 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Friday 07 November
به گزارش خبرگزاری حکومتی ایسکانیوز، دو نفر در جزیره کیش بدار آویخته شدند. این منبع حکومتی نام اعدام شدگان را "علی" و "حسن" و اتهام آنان را "آدمربايی" عنوان کرده است.
معاون دادستان رژیم در بندر عباس درباره این پرونده گفت حکم اعدام علی و حسن در شعبه 33 دیوان عالی کشور به تائید رسید و آنها به دار آویخته شدند.

دو ماده مخدر جدید در ایران که مغز و اعصاب جوانان را...

آدينه، 17 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Friday 07 November
یک متخصص علوم رفتاری و آسیب شناس اجتماعی گفت دو ماده مخدر جدید برنز و نخ از گروه روانگردانها به تازگی وارد کشور شده است که خطرات جبران ناپذیری برای جوانان در پی دارد.
دکتر مجید ابهری درباره ورود داروهای جدید روانگردان افزود: بعد از ورود شیشه، کراک و روانگردانهای این گروه به جامعه اینک متاسفانه شاهد ورود موادی به جامعه هستیم که مغز و اعصاب جوانان را نشانه رفته است.
وی ادامه داد: برنز و نخ دو ماده ای هستند که اخیرا وارد ایران شده اند و با ساختمانی ناشناخته به طور مستقیم به مغز و اعصاب اثر می گذارند. برنز را روی یخ می گذارند و تبخیر می شود و سپس آن را استشمام می کنند و نخ نیز باید روی خراشیدگیهای بدن قرار گیرد که در این صورت عمقی به عرض یک الی 2 سانتی متر و طول 6 الی 7 سانتی متر در بدن ایجاد می کند.
این متخصص علوم رفتاری و آسیب شناس اجتماعی تاکید کرد: خروج از هوشیاری، اختلال در شناسایی، نزدیک دیدن بلندیها و فاصله های دور یعنی کوتاه دیدن ارتفاعات و تشخیص ندادن خانواده از دیگران از اولیه ترین آثار این دو ماه هستند.
ابهری گفت: در همین جا از مسئولان صداوسیما و نیروهای انتظامی درخواست می کنیم برای آشنایی جوانان و خانواده ها در مورد خطرات و آثار این دو ماده اطلاع رسانی کرده و اجازه ندهند که این ماده ها نیز مانند شیشه و کراک افزایش پیدا کند و در این صورت خطرات غیر قابل جبرانی بوجود می آید.

۱۳۸۷ آبان ۱۶, پنجشنبه

یورش وحشیانه زندانبانان به زندانیان سیاسی بند 350

پنجشنبه، 16 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 06 November
بنابه گزراشات رسیده از بند 350 زندان اوین، روز چهارشنبه 15 آبان ماه بزرگ نیا رئیس این بندهمراه با تعدادی از پاسداربندها به سلولهای زندانیان سیاسی یورش بردند و زندانیان را مورداهانت وبد رفتاری قرار دادند.
روز چهار شنبه 15 آبان ماه زندانبانان به سلولهای زندانیان سیاسی یورش بردند این یورش وحشیانه که از ساعت 10 صبح آغاز شد و تا ساعت 12:00 ادامه داشت ، زندانبانان ،زندانیان سیاسی را مورد اهانت و تهدید و بدرفتاری قرار دادند، و حداقل امکانات موجود در سلولها زندانیان سیاسی که توسط خانواده هایشان و یا از فروشگاه زندان با هزینه های زیاد تهیه کرده بودند مورد تخریب و باقیمانده را با خود بردند.
زندانبانان همچنین چراغهای این بند را جمع آوری کردند و با خود بردند.
بزرگ نیا رئیس بند 350 همراه با تعداد زیادی از پاسدربندهاو زندانیان عادی و خطرناک در این یورش شرکت داشتند . اسامی بعضی از پاسدار بنده که به زندانیان سیاسی یورش بردند عبارتند از حسین اسدی و فرزاد می باشند .
بزرگ نیا پس از برگزاری مراسم گرامیداشت زنده یاد عبدالرضا رجبی بر اقدامات سکوبگرانه خود شدت بخشیده . این فرد روزانه زندانیان سیاسی را از ساعت 06:00 تا 09:00 صبح مجبور به خروج از سلولهای خود می کند و در سوز وسرمای زیاد در محوطه زندان نگه می دارد.

۱۳۸۷ آبان ۱۵, چهارشنبه

حکم 10 سال حبس در تبعید برای دانشجوی کرد

چهارشنبه، 15 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 05 November
دادگاه انقلاب سنندج حکم یاسر گلی، دانشجوی کرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج را صادر کرد. به موجب این حکم یاسر گلی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و ارتباط با یکی از احزاب کردی به 10 سال حبس در زندان شهر بافت محکوم شده است.
یاسر گلی، دانشجوی کارشناسی عمران دانشگاه آزاد سنندج، اولین دبیر اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کرد دانشگاه های ایران، سردبیر نشریه ی دانشجویی کردی-فارسی دانشگاه آزاد سنندج و یکی از فعالین دانشجویی کرد بود.
گفتنی است هم اینک 17 دانشجوی کرد در زندانهای جمهوری اسلامی ایران قرار دارند که در میان آنها حبیب الله لطیفی به اعدام محکوم شده است.

۱۳۸۷ آبان ۱۴, سه‌شنبه

حکم حبس و شلاق عضو کمپین یک میلیون امضا تائید شد


سه شنبه، 14 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 04 November
محکومیت 6ماه حبس و 10 ضربه شلاق رضوان مقدم، عضو کمپین یک میلیون امضا در دادگاه تجدید نظر تائید شد. این حکم که به مدت سه سال به حالت تعليق درآمده است، پیش از این از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به اتهام اخلال در نظم عمومی صادر شده بود.
عبدالفتاح سلطانی با تائید این خبر این حکم را غیر قانونی دانست و گفت:«یکی از مواردی که ما با استناد به آن به حکم دادگاه بدوی اعتراض کردیم این بود که رسیدگی به اتهام اخلال در نظم عمومی در صلاحیت دادگاه انقلاب نیست و باید در دادسرای عمومی به این اتهام رسیدگی شود که عملا به این اعتراض توجهی نشده است. از سوی دیگر از نظر قانونی جمع شدن آرام و بی تنش چند نفر برای پیگیری دادگاه دوستانشان مقابل دادگاه انقلاب که منجر به بازداشت موکل من و 33 زن دیگر در 13 اسفند سال گذشته شد، جرم محسوب نمی شود و نمی توان آن را مصداق اخلال در نظم عمومی شمرد. بنابراین دفاع اساسا کل اتهام منتفی است که مورد توجه قاضی پرونده قرار نگرفته است.»
آقای سلطانی با اشاره به احکام صادر شده توسط دادگاه انقلاب علیه کنشگران کمپین رویکرد افراطی جناحی از قوه قضائیه را مورد نقد قرار داد و گفت:«حرکت دو جریان در این قوه مشهود است. جریانی که اکثریت را دارد به دنبال سهم خواهی نیست که شاهد قضاوت های عادلانه تری در این جریان هستیم. اما اقلیت مقابل این جریان که متاسفانه قدرت بیشتری هم دارد دیدگاه های تندروانه را پیگیری می کند که به گرایشات آقای احمدی نژاد بسیار نزدیک است. این نگاه بر محور کسب پیروزی با ایجاد رعب و وحشت متمرکز است و با این دیدگاه سعی دارد همه صداهای حق طلبانه را سرکوب کند. احکامی که علیه فعالان حقوق زنان صادر شده نیز از سوی این جریان بوده اند».
این عضو کانون مدافعان حقوق بشر با اعتقاد به تغییرات عمیق و تدریجی اجتماعی حرکت کمپین یک میلیون امضا را حرکت موفقی دانست که توانسته است دیدگاه شهروندان و روشنفکران را نسبت به قوانین و وضعیت زنان تغییر دهد.
سلطانی در پایان گفت: کمپین نقایص قوانین را ثابت کرد و موفق شد پیام خود را به همه مردم برساند و این موفقیت چشمگیری است که امروز حتی مردان کشور خواهان تغییر این قوانین به نفع زنان هستند. کمپین ثابت کرد که مردم ما حتی در سطوح پایین اجتماع جلوتر از قوانین هستند.

۱۳۸۷ آبان ۱۳, دوشنبه

نقض حقوق بشر در ایران؛ ارایه پیش نویس قطعانامه کانادا


دوشنبه، 13 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Monday 03 November
دولت کانادا پیش نویس قطعنامه جدیدی را برای محکوم کردن نقض گسترده حقوق بشر در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی به مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارایه کرده است.
به گزارش صدای آمريكا، در اين پيش نويس قطعنامه به مواردی از جمله دستگيريهای خودسرانه و اعمال شكنجه های وحشیانه، اعدام نوجوانان، اعدام در ملاعام، دستگيری فعالان جنبش زنان، نقض آزادی بيان و نقض حقوق اقليتها اشاره شده است.
این پیش نویس قطعنامه همچنين به مجازات اعدام به بهانه ارتداد كه قرار است در مجلس شورای اسلامی تصويب شود و همچنين ساير قوانین و مجازاتهای اسلامی اشاره دارد.
گفتنی است دولت كانادا امسال برای ششمین سال متوالی بهمراه برخی كشورها بویژه ایالات متحده آمریکا پيش نويس قطعنامه محكوميت نقض حقوق بشر در ایران را به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه می دهد.

سومین روز تحصن دانشجویان دانشکده آزاد اسلامی حسن آباد شهرستان همدان

دوشنبه، 13 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Monday 03 November
طی گزارشات رسیده از شهرستان همدان صبح روز شنبه 11 آبان ماه دانشجويان دانشكده آزاد اسلامی حسن آباد شهرستان همدان با تجمع اعتراض‌آميز در جلو اين دانشكده از حضور در كلاس‌هاي درس خودداري كردند و اولين روز از تحصن خود را آغاز كردند.
طبق گزارشات رسیده دانشجويان كه تعداد آنها به بيش از ۵۰۰ نفر مي‌رسيد در اعتراض خود اعلام كردند و خواستار آزادی و لغو محرومیت از تحصیل تنی چند از همکلاسیان خود شدند

۱۳۸۷ آبان ۹, پنجشنبه

مرگ مشکوک یک زندانی سياسی

پنجشنبه، 9 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 30 October
بنابر اخبار دريافتي از خانواده مرحوم عبدالرضا رجبي گزارش فوت ايشان که در روز گذشته به صورت غيررسمي منتشر گشته بود تائيد ميگردد.
صبح روز جاري خانواده رجبي پس از اطلاع از گزارشات نگران کننده پيرامون فوت آقاي رجبي با زندان اوين تماس گرفته که مسولين زندان ضمن اعلام تبعيد اين زنداني به زندان رجايي شهر خواستار پيگيري خانواده از زندان کرج ميگردند.
سپس خانواده رجبي با زندان مذکور اقدام به برقراري تماس مينمايند که مسئولان با بيان تعطيلي از پاسخ دهي به پيگيري اين خانواده سرباز ميزنند ، سرانجام خانواده نگران رجبي به مقابل درب زندان مراجعه و نهايتاً پس از ساعتها انتظار مسئولان زندان خبر فوت اين زنداني سياسي را به خانواده ابلاغ مي نمايند.
آقاي رجبي در تاريخ 7/8/87 از زندان اوين به رجايي شهر منتقل و در همان شب خبر فوت ايشان اعلام ميگردد ، احتمال اين موضوع که آقاي رجبي در زندان اوين فوت نموده باشند و پس از مرگ بنا به دلايل نامعلومي به زندان رجايي شهر منتقل شده باشند مي رود.
عبدالرضا رجبي از زندانيان وابسته به سازمان مجاهدين خلق بوده است که در ابتداي سال 1380 در طي يک درگيري مسلحانه در منطقه مرزي در حالي که مورد اصابت ترکش نارنجک قرار گرفته بود دستگير ميگردد ، وي ساليان متمادي زندان را با وجود ترکشهاي نارنجک در بدن که هيچگاه مورد رسيدگي پزشکي قرار نگرفت سپري نمود ، نامبرده به شدت نيازمند رسيدگي پزشکي بوده است.
وي پس از محاکمه ابتدا به اعدام و سپس با يک درجه تخفيف به حبس ابد محکوم گرديد و در طي ماههاي اخير نيز از بند 350 زندان اوين به اندرگاه 8 زندان که در آن مکان زندانيان بيگانه و معتادان مواد مخدر نگهداري ميشدند تبعيد گرديد بود.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران ساير اطلاعات تکميلي و موضع خود در مورد مرگ مشکوک اين زنداني سياسي در اطلاعيه آتي منتشر خواهد نمود.

۱۳۸۷ آبان ۸, چهارشنبه

هفتاد و دو سال زندان برای هشت فعال کرد


چهارشنبه، 8 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 29 October
تنها یک هفته‌ با فعالین دانشجویی و مدنی کرد در دادگاهای ایران: هفتاد و دو سال و نیم زندان برای هشت فعال کرد
دانشجویان و فعالین مدنی کرد همچنان با فشار از سوی دستگاه‌ قضایی حکومت ایران روبرو هستند.
احکام دادگاههای جمهوری اسلامی که در مدت کمتر از یک هفته علیه فعالان کرد صادر شده است:
1- ستار پرويزي دانشجوی دانشکده فنی کرمانشاه ، 16 سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان کرمان
2- خه‌بات يوسفی دانشجوی دانشگاه کرمانشاه ، 13 سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان رشت
3- خليل فاتحی ، 18 سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان سمنان
4- هوشيار په‌شابادی ، 10 سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان قم
5. جمال رحمانی دانشجوی دانشگاه اصفهان از طرف شعبه اول دادگاه انقلاب شهر سنندج به 6 سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان ايذه .
6. راشد عبدالهی دانشجوی دانشگاه اصفهان به 3 سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان مسجد سليمان.
7. حسين رحمانی دانشجوی دانشگاه آزاد کرج ،از سوی دادگاه انقلاب شهر سنندج به تحمل 6 سال حبس تعزيری
8. اميررضا اردلان، دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی شهرضا ،در دادگاه اوليه محکوم به يکسال حبس تعزيري گرديده بود حکم در دادگاه تجديد نظر اصفهان به شش ماه حبس تعزيری و شش ماه حبس تعليقي تقليل يافت
لازم به‌ ذکر است که‌ هم اکنون 13 دانشجوی کرد در زندانهای ایران به‌ سر میبرند که‌ اسامی شان به‌ ذکر ذیل میباشد:
1.آقای حبیب الله‌ لطیفی،حکم اعدام2. آقای یاسر گولی،وضعیت نامشخص3.آقای ستار پرويزي ، 16 سال حبس وتبعید 4.خه‌بات یوسفی، 13 سال حبس وتبعید5. آقای حسین رحمانی،6سال حبس6.آقای صباح نصری،حکم اولیه‌ 2سال دادگاه‌ تجدید نظر یک سال ونیم7.آقای هدایت غزالی، حکم اولیه‌ 2سال دادگاه‌ تجدید نظر یک سال ونیم8.آقای خدر رسول مروت،وضعیت نامشخص9.آقای جمال رحمانی،6سال حبس و تبعید10.آقای امیر رضا اردلان،حکم اولیه‌ یکسال دادگاه‌ تجدیج نظر شش ماه‌11.آقای راشد عبدالهی،3سال حبس وتبعید12.خانم هانا عبدی،حکم اولیه‌ 5سال دادگاه‌ تجدید نظر یک سال ونیم13.خانم روناک صفازاده‌،وضعیت نامشخص

۱۳۸۷ آبان ۷, سه‌شنبه

یک زندانی بر اثر شکنجه درآستانه مرگ قرار دارد

سه شنبه، 7 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 28 October
بنابه گزارشات رسیده از بند مخوف و شکنجه گاه 1 زندان گوهردشت ،آقای فرهنگ پور منصوری در اثر شکنجه در آستانه مرگ قرار گرفته و او را شب گذشته به بهداری زندان منتقل کردند.
فرهنگ پورمنصوری شب گذشته در اثر شکنجه های بخشی که یکی از قاتلین خانم زهرا کاظمی و مرجانی در آستانه مرگ قرار گرفت و در اغما فرو رفت. بخشی به برادر او شهرام پور منصوری اطلاع میدهد که بردارش اقدام به خودکشی نموده است و احتمال مرگ او می رودو او را بالای سر بردارش می برد.
شهرام پورمنصوری هنگامی که در محل قرار دادن برادرش حاضر شد شاهد آثار شکنجه بر بدن برادرش بود و همچنین در اغما فرو رفتن او بود . زندانبانان این زندانی را که در اغما فرو رفته بود بصورت کاملا عریان بر روی زمین قرار داده بودند . تقاضاهای برادرش شهرام برای انتقال او به بهداری با مخالفت زندانبانان مواجه می گردد. این مسئله باعث اعتراضات سایر زندانیان می گردد. و پس از چند ساعت زندانبانان به شهرام می گویند که ما امکان انتقال او را نداریم و خودتان باید او را به بهداری زندان منتقل کنید.
علیرغم وضعیت وخیم وخطرناک فرهنگ پور منصوری از انتقال او به بیمارستانهای خارج از زندان که برای برای نجات جان این زندانی ضروری است تا به حال خوداری می کنند.
خانواده فرهنگ پور منصوری از صبح امروز هنگامی که در جریان این خبر قرار گرفتند و اطلاع یافتن که فرزندشان در آستانه مرگ قرار دارد به زندان گوهردشت مراجعه کردند و تا ارسال این خبر به آنها اجازه دیدن و یا اطلاع یافتن از وضعیت فرزندشان خوداری می کنند.
این اولین بار نیست که زندانیان در اثر شکنجه به قتل می رسند و یا در آستانه مرگ قرار می گیرند ولی زندانبانان و قوه قضائیه این موارد را خودکشی اعلام می کند.
لازم به یادآوری این 2 زندانی طی بیانیه ای که صادر کرده بودن در آن اعلام نمودند که در اعتراض به انتقال آنها به شکنجه گاه بند 1 و شکنجه های وحشیانه از روز 25 مهرماه اقدام به اعتصاب غذا می نمایند.
بند1 زندان گوهردشت که سلولهای انفرادی در آن قرار دارد محل شکنجه زندانیان است و تا به حال تعدادی زیادی از زندانیان سیاسی و امنیتی و عادی که نسبت به شرایط غیر انسانی و قرون وسطائی حاکم بر این زندان اعتراض کرده اند به این شکجه گاه منتقل شدند . سلولهای انفرادی این بند توسط زندانبانان به سگ دونی معروف است و چنین شرایطی را دارا است. زندانی سیاسی که از 16 مرداد ماه در این بند زندانی است به نام آقای منصور رادپور می باشد همچنین زندانیان دیگری ماندد شهرام پورمنصوری،خالد حردانی در این بند زندانی هستند
زندانیان به دستور علی حاج کاظم رئیس زندان ومعاون وی علی محمدی به این بند منتقل می شوند و توسط کرمانی رئیس حفاظت، نوید خدیوی معاون حفاظت و اطلاعات زندان معروف به قصاب زندان گوهردشت خادم رئیس بند1 بخشی ،مرجانی ، آخریان و محمود مغنیان تحت شکنجه های وحشیانه قرار می گیرند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،نسبت به خطری که جان این زندانی و سایر زندانیانی که در بند 1 زندانی هستند هشدار میدهد و برای جلوگیری از فاجعه ای دیگر خواستار اقدامات فوری سازمانهای حقوق بشری در این باره است.
7 آبان 1387 برابر با 28 اکتبر 2008

۱۳۸۷ آبان ۶, دوشنبه

اعدام دو تن دیگر در زاهدان


دوشنبه، 6 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Monday 27 October
دستگاه قضايی جمهوری اسلامی صبح امروز دو تن دیگر را در زاهدان بدار آویخت.
دادگستري رژیم در استان سيستان و بلوچستان، نام اعدام شدگان را "ع.م" و "خ.ن" اعلام کرد.
اتهام این دو نفر "قاچاق مواد مخدر" عنوان شده است.
گفتنی است جمهوری اسلامی مخالفان خود را در استان سیستان و بلوچستان تحت عناوینی مانند "قاچاقچی مواد مخدر"، "اشرار مسلح" و "آدم ربا" اعدام می کند.

۱۳۸۷ آبان ۳, جمعه

تائيد 54 سال زندان در تبعيد برای چهار فعال سياسی کرد

آدينه، 3 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Friday 24 October
چهار فعال سياسي به نامهاي خليل فاتحي، ستار پرويزي، خبات يوسفي و هوشيار پشابادي اهل روستاي الک کامياران در آبان ماه سال گذشته بازداشت و در مردادماه سال جاري مجموعاً محکوم به تحمل 63 سال حبس تعزيري گرديده بودند. اعتراض اين افراد در هفته جاري از سوي دادگاه تجديد نظر استان کرمانشاه مورد بررسي قرار گرفت که بر اساس حکم صادره احکام ذيل صادر و به زندانيان ابلاغ گرديد :
1- ستار پرويزي دانشجوي دانشکده فني کرمانشاه ، 16 سال حبس تعزيري توام با تبعيد به زندان کرمان
2- خبات يوسفي دانشجوي رشته برق دانشگاه کرمانشاه ، 13 سال حبس تعزيري توام با تبعيد به زندان رشت
3- خليل فاتحي ، 18 سال حبس تعزيري توام با تبعيد به زندان سمنان
4- هوشيار پشابادي ، 10 سال حبس تعزيري توام با تبعيد به زندان قم
لازم به ذکر است اين افراد متهم به عضويت در احزاب کرد و محاربه گرديده اند. همچنين آنها فاقد وکيل مدافع بوده اند و مدعي هستند در زمان بازداشت در اداره اطلاعات شهر کرمانشاه مورد شکنجه و بدرفتاري قرار گرفته بودند.

۱۳۸۷ آبان ۲, پنجشنبه

26 نفر در انتظار اعدام در زندان لاهیجان

پنجشنبه، 2 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 23 October
گزارش دریافتی: دیروز یعنی چهارشنبه ساعت 6 صبح یک آبان یک جوان 30 ساله در زندان مالک اشتر لاهیجان اعدام شد. و 25 یا 26 زندانی دیگر در انتظار اعدام در قرنظینه بسر می برند.

۱۳۸۷ آبان ۱, چهارشنبه

نه سال زندان برای دو دانشجوی کرد دانشگاه اصفهان


چهارشنبه، 1 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 22 October
جمال رحماني دانشجوي رشته صنايع دانشگاه اصفهان به همراه دانشجويي ديگر به نام راشد عبدالهي دانشجوي علوم سياسي دانشگاه اصفهان در شهر اصفهان در تاريخ 23 خردادماه سال جاري توسط نيروهاي امنيتي بازداشت و ابتدا به اداره اطلاعات شهر کرمانشاه و سپس به اداره اطلاعات شهر سنندج منتقل گرديدند .
نامبردگان در هفته جاري توسط شعبه اول دادگاه انقلاب شهر سنندج به رياست قاضي تياري مورد محاکمه قرار گرفتند و دادگاه مذکور به اتهام ارتباط با احزاب کردي اين دانشجويان را محکوم نمود ، در احکام صادره جمال رحماني محکوم به 6 سال حبس تعزيري توام با تبعيد به زندان ايذه و راشد عبدالهي محکوم به 3 سال حبس تعزيري توام با تبعيد به زندان مسجد سليمان شده اند.
اين افراد که فاقد وکيل مدافع مي باشند مدعي هستند در زمان بازداشت خود مورد بدرفتاري و فشارهاي روحي و جسمي قرار داشته اند.

۱۳۸۷ مهر ۳۰, سه‌شنبه

چهار زندانی در زاهدان اعدام شدند


سه شنبه، 30 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 21 October
دستگاه قضايی جمهوری اسلامی روز گذشته چهار زندانی را در زاهدان به دار آویخت. اسامی اعدام شدگان اعلام نشده است.
خبرگزاری فرانسه با مخابره این خبر اعلام کرد طبق آمار این خبرگزاری، شمار كل اعدامها در ایران از آغاز سال‌ 2008 تا کنون به 194 مورد رسیده است.
گفتنی است این آمار تنها مواردی را شامل می شود که اخبار آن در رسانه های حکومتی درج شده است. مسلما آمار واقعی اعدامها در ایران بیش از اینها است.

اعتراض مردم به اعدام یک زندانی در ملاعام

سه شنبه، 30 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 21 October
بنا به گزارش دریافتی، روز دوشنبه مردم نشتارود در استان مازندران هنگام اعدام یک زندانی در ملاعام دست به اعتراض زده و با ابراز خشم و انزجار خود از این اقدام غیرانسانی با مزدوران رژیم درگیر شدند.
زندانی نگون بخت كه قنبر كلاری نام داشت و 34 ساله بود پس از دو سال حبس صبح روز دوشنبه در مقابل زندان نشتارود در ملاعام حلق آویز شد. وی هنگام اعدام فریاد می زد : من بی گناهم، من را اعدام نكنید.
مردمی كه شاهد این صحنه بودند با بلند کردن صدای اعتراض خود با دژخیمان رژیم درگیر شدند.
به گفته شاهدان، این اعتراض به قدری گسترده بود كه انتقال جنازه زندانی ساعتها به تاخیر افتاد.

۱۳۸۷ مهر ۲۴, چهارشنبه

نامه جانباز شکنجه شده در زندان رژیم به خامنه ای

چهارشنبه، 24 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 15 October
مرتضی سپندار از دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی در نامه ای به آیت الله خامنه ای، اعتراض خود به بازداشت غیرقانونی در سلول انفرادی اداره اطلاعات کرج و نحوه غیرانسانی برخورد مأمورین اداره اطلاعات و زندان با وی را اعلام نمود .
به گزارش خبرنگار سایت مجذوبان نور از کرج، این جانباز ارتش در نامه خود به آیت الله خامنه ای به بازداشت غیرقانونی توسط مأمورین اطلاعات و شکنجه های رفته بر وی اشاره و می گوید : جنابعالي، بارها در سخنراني خود اعلام فرموده ايد كه: " ماهر چه داريم از بركت وجود جانبازان و ايثارگران است". اما مامورين اطلاعات کرج به من ثابت نمودند كه جانبازي چون فقير، نه تنها مايه بركت نظام نيست بلكه اسباب ناراحتي است و بايد مورد ضرب و شتم نيز قرار گيرد!!
وی در ادامه می نویسد :ماموران امنیتی به كدامين گناه مرا با پابند و دست بند و چشم بند مورد بازجويي قرار دادند؟ مرحوم امام خميني (ره) بارها فرمودند: "نگذاريد اين انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد". با اين اقدام غير قانوني و غیر انسانی اداره اطلاعات كرج، اين شبهه در ذهن من ايجاد نموده كه گويي نااهل و نامحرمي درپیکره اطلاعاتی كشور نفوذ كرده كه اينگونه، جانبازي را مورد بي حرمتي و ضرب و شتم قرار مي دهند.
این درویش جانبازدر نامه خود به رهبر ایران ضمن اعتراض به عملکرد مسئولین امنیتی و قضایی شهرستان کرج ، می افزاید : جواني نادان و ناآگاه از مسايل شرعي كه در همسايگي ما سكونت دارد ، مدام از زنان و دختران اهالي محل و همسر و دختر من عكسبرداري و فيلمبرداري مي كند. اما عليرغم گزارشات شخصي و مردمي، نه تنها مورد توبيخ مسئولين شهر قرارنمی گیرد بلكه امنيت وي نيز تضمين و تامين است!! متأسفانه این جوان و امثال وی صرفاً براي رهايي از خدمت نظام وظيفه و براي سوء استفاده از تسهيلات دانشگاهي و استخدامي در كشور، تحت لواي نام بسيج قراردارد.
سپندار در پایان می گوید : حضرت آيت الله خامنه اي؛ من با نگارش اين نامه، از جفاي رفته بر خود نزد شما مي گويم و انتظار دارم اقدامي عاجل در راستاي حفظ حقوق قانوني من جانباز و خانواده ام به عمل آوريد.

۱۳۸۷ مهر ۲۳, سه‌شنبه

حکومت نظامی اعلام نشده در بازار تهران

سه شنبه، 23 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 14 October
رژیم وحشت زده جمهوری اسلامی امروز یک حکومت نطامی اعلام نشده را در بازار تهران برقرار کرد و با به صحنه آوردن نیروی ویژه ضد شورش و لباس شخصی ها، بازاریان را وارد به بازکردن مغازه هایشان می کرد.
گزارشهای دریافتی حاکیست که نیروهای حکومتی از ساعت 9.30 دقیقه صبح امروز در بازار طلافروشان، فرش فروشان و سایر اصناف مستقر شدند تا مانع ادامه اعتصاب بازاریان شوند.
این گزارشها حاکیست ماموران موتورسوار رژیم با لباس های ضد شورش در محوطه بازار رژه می رفتند و شماره پلاک هر مغازه ای را که بسته بود، یادداشت می کردند.
رژیم همچنین در وحشت از ادامه اعتصاب بازاریان در بخشنامه ای به اتحاديه های اصناف اعلام كرده است هر بازاری که معترض باشد، به جرم قاچاق بازداشت می شود.
در این بخشنامه بازاریان را تهدید کردند که اگر به اعتصاب ادامه دهند، به جرم قاچاق کالا و فروش محصولات قاچاق، گرانفروشی، فروش بدون فاكتور و نظایر آن به اداره تعزیرات حکومتی کشانده شده و جریمه خواهند شد.
اعتصاب بازاریان که به رغم اقدامات سرکوبگرانه بی سابقه رژیم بمدت چند روز ادامه یافت، بازتاب گسترده ای در خبرگزاریهای عمده جهان و مطبوعات بین المللی پیدا کرد.
روزنامه نیویورک تایمز نوشت بازار ایران نقش ستون فقرات را در اقتصاد این كشور بازی می كند. اعتصاب گسترده بازاریان در سال 1979 به سقوط رژیم شاه كمک كرد. آنها هنوز هم دارای قدرت هستند و اكنون برای اولین بار بعد از انقلاب است كه در چنین ابعاد گسترده ای دست به اعتراض زده اند.
این روزنامه نوشت اعتصاب بازاریان از اوایل هفته گذشته از اصفهان آغاز شد. رسانه های خبری در ایران به دلیل حساسیت موضوع تا روز چهارشنبه از دادن گزارش در باره اعتراض آنها منع شده بودند.
نیویورک تایمز نوشت تحلیلگران معتقدند اگر چه اعتصابات اخیر در واكنش به یک طرح مالیاتی بوده است، اما مسئله اصلی و نگرانی بازاریان، وخیم شدن وضع اقتصادی در ایران است. اقتصاددانان پیش بینی می كنند ظرف چند ماه آینده، دولت احمدی نژاد با كسری بودجه ای معادل پنجاه میلیارد دلار روبرو شود.

۱۳۸۷ مهر ۱۹, جمعه

دانشجویان شیراز: مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر طالبان

آدينه، 19 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Friday 10 October
دانشجویان دانشگاه شیراز، رویای علی لاریجانی را به کابوس تبدیل کردند
خبرنامه امیرکبیر: صدها تن از دانشجویان دانشگاه شیراز با اعتراض به حضور علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در دانشگاه شیراز جلسه سخنرانی وی را با تشنج و اعتراض همراه ساختند.
در جلسه سخنرانی علی لاریجانی که توسط جامعه اسلامی دانشگاه شیراز برگزار گردید، دانشجویان مراجعه کننده با درب های بسته روبرو شدند. در حالی که اعلام شده بود این برنامه رأس ساعت ۴ عصر روز پنجشنبه آغاز خواهد شد، اما دهها تن از دانشجویان منتقد دانشگاه شیراز از ساعت ۲ در پشت درب تالار فجر حاضر شده بودند تا بتوانند در جلسه حضور یابند. این در حالی بود که بسیاری از صندلی های سالن بصورت گزینشی از قبل پر شده بود.
ساعت ۴ جمعیتی بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ دانشجوی دانشگاه شیراز در پشت درب خواهان حضور در سالن بودند، اما درب سالن به روی آنان بسته ماند. تنها حدود بیست تن از دانشجویان منتقد توانستند با تلاش فراوان خود را به داخل سالن برسانند، اما از بردن هرگونه وسیله شخصی همچون گوشی همراه یا پلاکارد توسط آنان جلوگیری شد.
در داخل سالن دانشجویان منتقد با وجود تعداد کمی که داشتند، با سر دادن شعارهایی همچون “نصر من الله و فتح قریب، ننگ بر این دولت مردم فریب”، “مرگ بر دیکتاتور”، “مرگ بر طالبان”، “دانشجوی زندانی آزاد باید گردد”، “مجلس فرمایشی نمی خواهیم، نمی خواهیم”، “”مجلس بی کفایت ، وزیر فوق دیپلم همینه همینه” و خواندن سرود یار دبستانی، اعتراض خود را نسبت به فضای حاکم بر کشور اعلام کردند.
در حالی که لاریجانی صحبت های خود را با بحث های تاریخی آغاز کرده بود، دانشجویان منتقد با اعتراض به سخنرانی وی خواستند که پیرامون مشکلات کنونی همچون فقر، تورم، فسادهای اخلاقی مدیران، سهمیه بندی جنسیتی و بومی گزینی، لایحه حمایت از خانواده، مدرک کردان و … توضیح دهد.
اگر چه جامعه اسلامی قصد داشت پرسش و پاسخ را تنها به صورت کتبی برگزار کند، اما دانشجویان منتقد با اعتراضات خود، نماینده شان را به پشت تریبون فرستادند. وی نمایندگان مجلس را به دلیل رد صلاحیت های گسترده، نمایندگان واقعی مردم ندانست. این دانشجو از کادر مدیریتی دانشگاه شیراز که انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز را منحل نموده است، به شدت انتقاد کرد. وی در ادامه سخنان خود به ابراز تنفر از سیاست های دولت احمدی نژاد پرداخت که بلافاصله تریبون وی قطع گردید و حامیان احمدی نژاد به سمت وی حمله ور شدند.
اما در بیرون سالن، صدها تن از دانشجویان با سردادن شعار “جامعه اسلامی خجالت، خجالت” خواستار حضور در سالن بودند. این دانشجویان که به شدت به فرمایشی بودن جلسه اعتراض داشتند، با تجمع و سردادن شعار، به بیان اعتراضات خود پرداختند.
برخی از شعارهای دانشجویان عبارت بودند از: “مجلس بی کفایت، مایه ی ننگ ملت”، “دیکتاتور حیا کن ، دانشگاه را رها کن”، “لاریجانی حیا کن ، دانشگاه را رها کن”، “لایحه ضد زن، توهین به هرمرد و زن”، ” نصرمن الله و فتح قریب وای بر این مجلس مردم فریب”، “مدعی عدالت خجالت، خجالت”، “ستاره دانشجو مدال افتخار است”، ” کردان مدارکت کو؟! مجلس نظارتت کو ؟!”، ” گر تیر و فتنه بارد، جنبش ادامه دارد”.
دانشجویان همچنین پلاکاردهایی با مضامین زیر در دست داشتند: “سهمیه بندی جنسیتی = انقلاب فرهنگی دوم”، “وزیر متقلب = انتخابات مخدوش”، “مجلس خانه ملت است یا محل ضرب و شتم دانشجویان ستاره دار!؟”، “بومی سازی پذیرش دانشجو = بی عدالتی”، “خواست ما دانشجویان استیضاح کردان و پیگرد قضایی وی”.
پس از پایان جلسه و در حالی که لاریجانی تحت تدابیر شدید امنیتی از سالن خارج می شد، دانشجویان بر شدت اعتراضات خود افزودند و به سر دادن شعارهای “دانشجوی زندانی آزاد باید گردد”، “دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد”، “مرگ بر دیکتاتور”، “عاملان سرکوب، از ظلم تان به خشمیم” پرداختند.
در پایان دانشجویان با سردادن شعار “دانشجوی احضاری، تو افتخار مایی”، حمایت خود را از دانشجویانی که اخیراً به کمیته انضباطی دانشگاه شیراز احضار شدند، اعلام نمودند.
شایان ذکر است این مراسم تحت تدابیر شدید امنیتی و با حضور نیروهای نظامی، اطلاعاتی، نیروهای حراست و خودروهای پلیس در محوطه دانشگاه برگزار شد.

۱۳۸۷ مهر ۱۸, پنجشنبه

فعالان جنبش زنان در زندان

پنجشنبه، 18 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 09 October
سایت تغییر برای برابری: طی روزهای گذشته اخبار بازداشت و صدور احکام برای زنان پرحجم بوده است. به نظر می اید که زنان نه تنها خبر ساز که خطر ساز شده اند:
انتقال نگین شیخ الاسلامی به اوین
شهرام حسینی همسر نگین شیخ ااسلامی روز گذشته با مراجعه به زندان اوین در گفتگو با تغییر برای برابری اطلاع داد: به من گفتند نگین در بند 209 هست. تا انجام تحقیقات هم ممنوع لاالملاقات است.
نگین شیخ الاسلامی فعال حقوق زنان و حقوق بشر صبح روز 14 مهرماه در تهران دستگیر شد. او پنجمین فعال زن کُرد است که دستگیر و زندانی می شود. شيخ الاسلامي فعال حقوق بشر و زنان ،دارای مدرک فوق لیسانس روززنامه نگاری از دانشگاه علامه طباطبایی تهران و موسس و مسئول سابق "انجمن فرهنگي اجتماعي زنان آذرمهر کردستان" بوده است .ایشان تلاش گسترده اي را براي احقاق حقوق ، برابري و ظرفيت سازي زنان منطقه کردستان انجام داده و در این زمینه به تحقیقات بیشماری دست زده است.
ممنوع الملاقات شدن هانا و روناک و انتقال فاطمه گفتاری به زندان بیجار
به گزارش کمیته زنان حامی اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد فعالان زن کرد هانا عبدی و روناک صفازاده بعد از اعتصاب غذا در زندان ممنوع الملاقات شده اند. فاطمه گفتاری نیز به زندان بیجار منتقل شده است.
تایید حکم دادگاه تجدیدنظر زینب بایزیدی
به گزارش خبرگزاری دیده بان حقوق بشر كردستان نیز چهارشنبه 16 مهر ماه حكم دادگاه تجديد نظر در تائيد حكم بدوی مبنی بر چهار سال حبس در تبعيد به زينب بايزيدی فعال زن در زندان مهاباد ابلاغ شد. اما هنوز تاريخ انتقال وی به زندان زنجان جهت گذراندن دوران محكوميت در تبعيد اعلام نشده است.
سيد مهدی حجتی وكيل زينب بايزيدی در گفت‌‌وگو با خبرگزاری ديده بان حقوق بشر كردستان با تائيد اين خبر در رابطه با امكان تجديد نظر مجدد در حكم موكلش گفت: با توجه به روال غيرمعمول و شتابزده در صدور حكم بدوی و تائيد آن در دادگاه تجديد نظر با استناد به ماده 18 اصلاحی قانون تشكيل دادگاه‌های عمومی و انقلاب نسبت به این حکم در دادگستری کل استان آذربایجان غربی اعتراض خواهد كرد.
زينب بايزيدی فعال كُرد و عضو كمپين يك ميليون امضاء در تاريخ 19 تير 78 پس از احضار و مراجعه به ستاد خبری اداره اطلاعات مهاباد بازداشت و با گذشت يك ماه در دادگاهی بدون حضور وكيل با استناد به ماده 499 قانون مجازات اسلامی به 4 سال حبس تعزيری در تبعيد محكوم گرديد و همين حكم به فاصله‌ی کمی از صدور آن، در دادگاه تجديدنظر استان آذربايجان غربی نيز مورد تائيد قرار گرفت.
بازداشت یک زن فعال دیگر: حمید نبوی چاشمی
به گزارش مجوعه فعالان حقوق بشر نیز حميده نبوي چاشمي 45 ساله صبح روز 16 مهر پس از خروج به همراه فرزند خردسال خود از منزل مسکوني ، توسط نيروهاي امنيتي بازداشت و به همراه آنان به منزل بازگشت. نيروهاي امنيتي پس از تفتيش منزل و ضبط کامپيوتر و ساير لوازم مربوطه ، به همراه ايشان به کتابفروشی نامبرده مراجعه و فرزند وي را به شاگرد مغازه ايشان تحويل و با بيان اينکه خانم نبوي چاشمي تا دو روز ديگر بازميگردد خواستار سکوت در اين باره ميگردند.
بنابراین گزارش وی در مراسم خاوران در ماه گذشته شرکت کرده و به صورت مقدماتي مورد بازجويي قرار گرفته بود ، وی داراي 5 سال حبس تعليقي به علت شرکت در مراسم بزرگداشت دکتر مصدق نیز هست. نامبرده از فعالان حقوق زنان محسوب ميگردد و با تعدادي از سازمانهاي محلي در حوزه حقوق زنان همکاري مي نمود ، ايشان سال 1384 مدت 21 روز را نيز در بند 209 زندان اوين به سر برد.

۱۳۸۷ مهر ۱۷, چهارشنبه

روز جهانی مبارزه با اعدام و وضعيت اعدام در ايران

چهارشنبه، 17 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 08 October
10 اکتبر روز جهانی مبارزه برای لغو حکم اعداموضعيت اعدام در ايران گزارش سال 1387
به مناسبت 10 اکتبر روز جهانی مبارزه برای لغو حکم اعدام و در راستای انعکاس اخبار نقض گسترده، مستمر و برنامه ريزی شده حقوق بشر در ايران، فعالين و انجمن های حقوق بشر زير، گزارش خود را پيرامون وضعيت اعدام در ايران، به شرح زير به اطلاع عموم می رساند.
گزارش موجود شامل ليستی از مشخصات افرادی است که در فاصله زمانی مهر ماه 1386 تا شهريور 1387 در ايران حکم اعدام در مورد آنها به اجرا در آمده است. اطلاعات مندرج در اين گزارش عمدتاً مبتنی بر اخبار خبرگزاريها، روزنامه ها و سايت های خبری متفاوت داخل کشور و برخی منابع خبری خارج از ايران است.
طبق اين گزارش؛ حکم اعدام 286 نفر در فاصله زمانی یاد شده به اجرا در آمده است که نسبت به سال گذشته (و بنا بر گزارش سال 2007) 21 نفر افزايش يافته است.
حکم اعدام 45 نفر از اعدام شده گان در ملاء عام به اجرا در آمده است. 14 نفر از اعداميان از زندانيان سياسی و چهار نفر زن بوده اند. از 177 نفر از اعدام شده گان که سنشان در اين گزارش آمده است؛ 3 نفر زير 18 سال سن و 64 نفر تا 30 سال سن دارند. ضمناً 13 نفر هنگام وقوع جرم کمتر از 18 سال سن داشته اند.
قابل ذکر است که در فاصله زمانی تهيه اين گزارش، 237 نفر حکم اعدام دريافت کرده اند که 6 نفر از آنها به سنگسار محکم گرديده اند. که سن 26 نفر از آنها کمتر از 18 سال و 25 نفر آنها زن هستند. لازم به ذکر است که اسامی منتظرين حکم اعدام در اين گزارش نيامده است.

۱۳۸۷ مهر ۱۵, دوشنبه

اعضای بدن اعدام شدگان را در میآورند و می فروشند

دوشنبه، 15 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Monday 06 October
بنابه گزارشات رسیده از زندان مرکزی اصفهان 4 زندانی روز دوشنبه 15 مهرماه جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی این زندان منتقل شدند.
گفته می شود که شروع موج جدید اعدام در پی اعتراضات و اعتصاب گسترده بازاریان شهر اصفهان صورت می گیرد و برای ایجاد فضای رعب و وحشت است.
زندانیانی که روز دوشنبه جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شدند به نامهای زیر می باشند:
1. علی ضیائی 22 ساله از بند 1 مشاوره ،3 سال است که در زندان بسر می برد
2. نقیب عالمی 26 ساله اهل افغانستان، از بند افاعنه ،5 سال است که در زندان بسر می برد
3. نصرالله حیدری 30 ساله، از بند 4 در حدود 4 سال است که در زندان بسر می برد
4. حمید حیدری 29 ساله، از بند 4 که در حدود 4 سال است که در زندان بسر می برد
گزارشها حاکی از آن است که زندانیان محکوم به مرگ توسط یکی از مسئولین زندان فراخوانده می شوند و با عنوان کردن اینکه اگر اعضای بدن خود را در اختیار آنها قرار دهند گناهان آنها بخشوده خواهد شد و آنها به بهشت خواهند رفت و تا به حال با این شیوه و بصورت بلاعوظ اعضای بدن تعداد زیادی از زندانیان را از بدنشان خارج کرده و در بازار آزاد فروخته اند. در مواردی زندانی با رضایت شاکی حکم اعدام او ملغا می شود ولی کلیه وی از بدنش خارج شده و حق اعتراض و یا بیان این موضوع را ندارد.
احکام غیر انسانی سنگسار، اعدام کودکان،اعدام زندانیان سیاسی، اعدامهای گروهی و قطع اعضای بدن به تایید و دستور شاهرودی رئیس قوه قضائیه صادر می شود. از آنجائی که تایید و صدور احکام فوق الذکر بر خلاف قوانین ومعاهدات بین المللی است و تا به حال این فرد موارد فوق را به طور سیستماتیک به تایید و اجرا در آورده است اقدامات فوق به منزلۀ جنایت علیه بشریت محسوب می شود .

۱۳۸۷ مهر ۱۲, جمعه

بحث بر سر رژیم تهران و احمدی نژاد

آدينه، 12 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Friday 03 October
در مناطره شب گذشته دو نامزد معاونت ریاست جمهوری آمریکا، سارا پیلین، رژیم تهران را رژیمی خطرناک خواند که تلاش می کند به سلاح هسته ای دست یابد.
وی با انتقاد از موضع رقیب دموکراتش گفت سیاست رژیم تهران و رئیس جمهورش احمدی نژاد برای منطقه خاورمیانه بسیار خطرناک است.
معاون مک کین گفت ما اجازه نخواهیم داد رژیم تهران به سلاح هسته ای دست پیدا کند، ما اجازه نخواهيم داد هولوکاست ديگری رخ دهد. به فردی بی عقل و نامتعادل مثل احمدی نژاد نباید اجازه داد به سلاح هسته ای دست یابد.
وی افزود احمدی نژاد تهدید کرده که اسرائیل را از روی نقشه جهان محو می کند. به فردی که چنین حرف هایی را می زند نباید اجازه داد به سلاح هسته ای دست پیدا کند. اندیشه اینکه رژیم تهران به سلاح هسته ای دست یابد نیز وحشتناک است.
سارا پیلین گفت اوباما گفته می خواهد با دیکتاتورهای خطرناکی مانند احمدی نژاد و رهبر کره شمالی بدون پیش شرط گفتگو کند و این بسیار خطرناک و ساده لوحانه است.
در مقابل رقیب دموکرات سارا پیلین بر انجام گفتگو با حاکمانی نظیر احمدی نژاد تاکید کرد و گفت اروپايیها سالها است با رژیم تهران گفتگو می کنند.
این در حالیست که به گفته مقامات اروپايی از جمله خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، انجام گفتگو با رژیم تهران نه تنها به بهبود وضعیت در زمینه های هسته ای و حقوق بشر منجر نشده، بلکه اوضاع در این زمینه ها وخیم تر نیز شده است.

۱۳۸۷ مهر ۱۱, پنجشنبه

روزجهانی حمايت از فرزاد کمانگر و معلمان ايران

پنجشنبه، 11 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 02 October
صدور احکام اداري و دستگيري فعالين صنفي و اجتماعي توسط ارگانهاي انتظامي و امنيتي جمهوري اسلامي ايران همچنان به ميزان نگران کننده اي در جريان است ، آخرين نمونه اين برخوردها دستگيري دهها معلم و فعال صنفي در شهر تهران بود که قصد برگزاري مراسم روزجهاني معلم (5 اکتبر) را داشته اند.
همچنين فرزاد کمانگر معلم و فعال حقوق بشر پس از دوسال از زمان بازداشت اکنون در بند امنيتي 209 زندان اوين نگهداري ميشود ، حکم اعدام او به تائيد نهايي ديوان عالي کشور رسيده است . وکيل ، مطلعين و جوامع حقوق بشر يکصدا بر مستند نبودن اتهامات وي ، شکنجه و ناعادلانه بودن حکم اعدام وي تاکيد نموده اند.
با توجه به شرايط حاکم بر معلمان در ايران و با توجه به اينکه با وجود اعتراضات گسترده داخلي و بين المللي به احکام صادره بر عليه معلمان و خصوصا حکم اعدام فرزاد کمانگر ، دستگاه اداري و قضائي جمهوري اسلامي تاکنون حاضر به لغو اين احکام نگرديده و احکام جديدي را نيز صادر نموده است ، لذا اين مجموعه از تمامي فعالان صنفي و فعالان حقوق بشر تقاضا دارد تا با حمايت گسترده و بي دريغ خود در روز جهاني معلم (روز 5 اکتبر برابر با 14 مهرماه) از معلمان و فرهنگيان ايران بالاخص معلم محکوم به اعدام ، فرزاد کمانگر حمايت نموده و در جهت جلب گسترده توجه افکار عمومي در سطح داخلي و بين المللي براي لغو احکام ناعادلانه فوق گام بردارند.

۱۳۸۷ مهر ۱۰, چهارشنبه

جان هفده زندانی سياسی در معرض خطر است

چهارشنبه، 10 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 01 October
زندانيان سياسي کرد به نامهاي "احسان توپوز ، مراد ديار ، علي ‌احمد سليمان ، مصطفي علي احمد ، بلال چي لي گر ، نهاد تونجه‌ر ، عمر چاپراز ، جمهور ازگوچ ، يوسف اتساز" از تاريخ اول شهريورماه سال جاري براي احقاق مطالبات حقوقي خود دست به اعتصاب غذا در زندان مرکزي اروميه زدند ، نامبردگان در بيست و چهارمين روز اعتصاب غذاي خود به عنوان گفتگو با مسئولين زندان براي احقاق خواسته هاي خود به سلول انفرادي منتقل گرديدند.
سلولهاي انفرادي زندان مرکزي اروميه بعلت بافت قديمي و مرطوب خود محلي براي تشديد بيماري و تحليل قوه جسماني تلقي ميگردد ، افراد فوق که اکثراً اتباع خارجي محسوب ميگردند فاقد بستگان و وکيل در ايران مي باشند و اين موضوع بعلاوه انتقال آنان به سلولهاي انفرادي عملاً افکار عمومي را در بي خبري مطلق از آنان قرار داده و با ادامه اعتصاب غذايي که هم اکنون روز 39 آن را طي ميکنند ، وضعيت جسمي آنان به شدت وخيم گرديده و جان آنان در معرض خطر جدي قرار گرفته است.
سهند علي محمد ، بخشعلي محمدي،عبادالله قاسم زاده ، مهدي قاسم زاده ، يونس آقايان ، پنج تن از زندانيان اهل حق که بيش از 5 سال است در اين زندان درحال تحمل محکوميتهاي خود هستند در اعتراض به روند غيرحقوقي پرونده خود و برخورد توهين آميز مامورين زندان و توهين به عقايد مذهبي آنان از تاريخ 25 شهريور ماه سال جاري اقدام به اعتصاب غذا نموده و در همان زمان به سلول هاي انفرادي زندان مذکور منتقل گرديدند ، نامبردگان هم اکنون در دوازدهمين روز اعتصاب غذاي خود به سر مي برند و نظر به بيماريهاي گوارشي اين زندانيان که در پي اعتصاب غذاي 25 روزه سابق آنان حاصل گرديده بود و همچنين نگهداري آنان در سلول هاي انفرادي مرطوب و غيربهداشتي زندان اروميه ، وضعيت جسمي آنان رو به وخامت ميگرايد.
زنداني سياسي کرد خليل مصطفي رجب در زندان مرکزي سقز بيش از يکماه است که در اعتصاب غذا به سر مي برد ، نامبرده از بيماريهاي جسمي عديده اي چون مشکلات مفصلي و کليوي در رنج بوده است که بعلت تداوم اعتصاب غذا وضعيت جسمي وي رو به وخامت گرائيده است .
اين زنداني سياسي کرد تبعه کشور سوريه به علت عدم داشتن خانواده در ايران و همچنين وکيل مدافع در بي خبري و بي توجهي همچنان به اعتصاب غذاي خود ادامه ميدهد ، نامبرده هم اکنون در بيمارستان سپاه در شهر سقز نگهداري ميشود.
دانشجوي زنداني کرد هدايت غزالي که از اول شهريورماه سال جاري در زندان اوين دست به اعتصاب غذا زده بود بعلت تداوم اعتصاب غذاي خود دچار عارضه جسمي گرديده است ، نامبرده در چندين نوبت دچار تشنج گرديده و عليرغم انتقال به بهداري زندان از تزريق سرم و شکستن اعتصاب غذاي خود امتناع نموده است . وي در حال حاضر از وضعيت بد جسمي برخوردار است و ادامه اين اعتصاب غذا جان وي را در معرض خطر قرار ميدهد.

بايگانی وبلاگ

مقالات

منفورین خونخوار


دوست داشتم با سلامی گرم آغازگرکلماتی زنده وبا طراوت باشم ولی متاسفانه جای آن طراوت و شادابی را درد و غم فرا گرفته ولی با وجود تمامی دردها باز هم سلام...
البته سلامی که از میان هزاران آه و سوز از میان هزا ران غم نهفته که هربار با یاداوریش اشک از چشمان و سوز از دل هر انسان آزاده خواهی بیرون میبرد
همینطور که گشت و گذاری در مقالات و رسانها میزدم با ناباوری تمام و با چشمانی حیرت زده متونی را مرور کردم که برای لحظه ای احساس کردم دیگر نفسم در سینه حبس شده و راه گریزی برای خود بجز قطرهای اشک پیدا نمیکند هرچند طولی نکشید که حتی نتوانست به این ناچیز قطرات هم بسنده کند و درد کینه توزی هم برآن چیره شد .
این متون چیزی نبودند بجز زجه های مادرانی که آجزانه نظاره گر قطع عضو شدن عزیزانشان بودند و بسا کینه ها در میان سینه پنهان کردند و چگونه این جلادان که خود را به اصطلاح پزشکانی قسم خورده می نامند و قاضی نکونامها این منفورین رژیم دگربارداغی بر ریشه دردهایمان اضافه کردند
ویا در گوشه ای دیگر آیندگان فردای ایرانمان را دوباره به ناکرده جرمی به بند کشاندند و خانوادهایشان را آواره خیابانها به دنبال سرنوشت عزیزانشان و با تاسف تمام در این مدت آنچه از پیگیری های شبانه روزی نصیب خانواده های این دانشجویان شده، تماس تلفنی محدود و برگ زرد رنگ رسید اعلام حضور دانشجویان ( آنهم بدون ذکر شماره بند با اطلاعاتی ناقص و اتهاماتی جدید و شبهه برانگیز) در اوین؟
اوینی که در این چند سال اخیر به محل تشکیل کلاسهای دانشجویان تبدیل شده است
کسانی که تنها جرمشان باور کردن این شعار دهن پرکن است که کشور ما آزاد ترین کشور دنیاست و نیز با چشم صداقت خود به پیرامون می نگریستند و می پنداشتند در سرزمینی که از رئیس جمهور کشور شیطان بزرگ(به اصطلاح منفورین )برای سخنرانی در دانشگاههایش دعوت می شود، قطعا ًبرای کسانی که در این مرز و بوم زاده شده اند و سال هاست که غم این سرزمین را می خورند اندک مجالی هست تا از حقوق اولیه و انسانی خود اندک سخنی گویند، اما دریغا...!!!
در این میان آنچه ملت را بسیار متعجب و نگران کرده این است که ادامه آن بازداشت ها، شیوه برخورد با خانواده های دانشجویان از مصادیق کامل زیر پا نهادن حقوق اولیه انسانیست. آنهم متاسفانه ازجانب کسانی که ادعای حفاظت و صیانت از قانون را دارند و نیز با تأکید می توان گفت که محروم کردن دانشجویان از شرکت در امتحانات نیمسال تحصیلی و حضور درکلاس های درسشان خود مجازت نانوشته ای است که براین دانشجویان تحمیل می گردد که از دیگر نمونه های آشکار نقض قانون (قانون اساسی، فصل سوم حقوق ملت اصول 20,26,27,32,......) در این آزاد ترین کشور دنیای بدون دوجنسی ها !!! می باشد
چه گویم که هر لحظه یادآوری دیگر هموطنان سرمادیده که شب به صبح رساند نشان هم همانند مبارزه دیگریست بر علیه رژیم جنایتکارملایان بدون داشتن امکانات گرمائی برایمان بسی ناباوریست چرا که در همچون کشوری ثروتمند میبایست برای زنده ماندن هم دست و پنجه نرم کنند
آخر چطور میشود اینگونه وحشیانه انسانهائی را از حقوق اجتمائی مصلوب کرد
آخر به چه جرمی؟ انتقاد به تمامیت خواهی و استبداد به کدامین خطای ناکرده...
آیا این عدالت است آیا واقعا واژه ائی برایش وجود دارد آیا اینان به هچگونه مکتبی بجز وحشیگری خفته در قدرت مطلق مطعلقاند؟...
و یا رهبری که خدایش مینامند!!! براستی از کدامین منشائ خط میگیرند مگر اینان همان مردم عادی قبل از انتخابات نیستند...آیا در وجود تمام ایرانیان هم جنون وحشیگری نهفته است
اما نه فکر نمیکنم در ذهن هیچ انسان آزاده ائی اینگونه وحشیگری های ملایان قرون وسطائی جایگاهی داشته باشد.
البته میتوان از این منفور بودجه نویس مهرورز(احمدی نژاد) و دیگر جلادانش هم سپاس گذاری کرد که بار دیگر ملت ایران را با پیش بردن قدمی به آگاهی و فرهنگ به فراموشی سپردهشان برای شناسائی اسلام ناب محمدی و معرفینش نزدیک تر کرده و همچنین میکنند که در واقع رژیم منفور اسلامی خمینی این بوده و هست که اینگونه ملت عزیزمان را هر روزه به بازی مرگ و نابودی میکشانند.
ولی افسوس و صد افسوس گمان نمیکنم با آغاز سال 2008 میلادی هم برایمان سرنوشتی تازه رقم زده شود چرا که مردم ما هیچ تغییری نخواهند کرد و بلعکس بعبارتی بهتر پوست کلفت تر هم در برابر تمامی فشارهای اجتمائی اقتصادی و انواع محرومیت ها و اعمال اینگونه وحشیگری های قرون وسطائی شده اند چرا که اول میبایست برای بالا بردن فرهنگ این ملت تلاش کرد تا درخواست همکاری و همیاری و آزاده خواهی.
البته ناگفته نماند که از طرفی هم میبایستی به این ملت زجر کشیده حق داد چرا که این منفورین نفس در سینه هر منتقد و معترضی حبس میکنند
ولی با تمام این مسائل ایرانیان داخل و خارج از کشور این را فراموش نکنند که تا بر
اندازی حکومت این رژیم منفور از ایران عزیزمان خاموش نخواهیم نشست

رضا علیون