خوش آمدید امیدوارم از این وب لذت ببرید
پایان تاریکی ENDE DES DUNKELHEIT کاری نو IRAN IST KEIN SICHERES LAND

بیانیه رادیو ندای مقاومت

Es sind sechs Monate seit der Gründung des Radio ``Stimme des Widerstands`` vergangen.Das Radio ``Stimme des Widerstands `` wird von der Demokratischen Vereinigung für Flüchlinge durchgeführt. Das Radio ``Stimme des Widerstands`` ist eine Plattform, um Zensur und Meinungsäusserungs verbot zu brechen, den Kampf der Arbeiter und Arbeitslosen, der Entbehrenden und Frauen, der Völker, Religions- und ethnischen Minderheiten und der Jungen und Intellektuellen des Irans, welchefür Freiheit und Gleichheit kämpfen, in der Welt zu verbreiten. Diese sechs Monate waren für das Exekutivkommittee des Radios sehr erfolgreich. Es ist das erste iranischsprachige Radio, das Nachrichten zu den Menschenrechtsverletzungen im Iran dem Schweizer Volk in deutschten Sprache übermittelt. Aufgrund der sechsmonatigen erflgreichen Arbeit beim Radio ``Stimme des Widerstands``, gratulieren wir dem Exekutivkommittee des Radios und wünschen ihnen weiterhin viel Erfolg. Die Mitglieder, die mit grosser Mühe während sechs Monaten die Stimme der das Recht fordernden Iraner weltweit verbreitet, sind: die Frauen Sahar Abdullahi,Naghmeh Jazdany, Nahid Zamanpour und Herren Arash Farajollah, Reza Ellyoun, Siavash Payab, und Mehdi Rezaei Tazik. شش ماه از تاسیس رادیو ندای مقاومت میگذرد. رادیوئی که متعلق به کانون دمکراتیک پناهندگان است. رادیوئی با تریبونی آزاد برای در هم شکستن دیوار سانسور و اختناق و برای انعکاس طنین مبارزات کارگران و مزدبگیران بیکاران محرومان زنان ملیتها اقلیتهای قومی و مذهبی جوانان و روشنفنران ایران که برای آزادی و برابری پیکار میکنند. شش ماه کوشش و تلاش موفقیت برای شورای اجرائی رادیو را بهمراه داشت. نخستین رادیوی فارسی زبان که بخشی از اخبارنقض حقوق بشری در ایران را به زبان آلمانی به اطلاع شهروندان سوئیسی میرساند. سپری شدن شش ماه از فعالیت موفق رادیو ندای مقاومت را به اعضای شورای اجرائی رادیو تبریک می گوئیم و موفقیت روز افزون برای آنان آرزومندیم. شورای اجرائی رادیو که شش ماه با تلاش فراوان توانست صدای حق طلبانه مردم ایران را به گوش جهانیان برساند عبارتند از خانمها. نغمه یزدانی . سحر عبداللهی . ناهید زمانپور آقایان. آرش فرج الله . رضا علیون . سیاوش پیاب . مهدی رضائی


۱۳۸۷ آبان ۹, پنجشنبه

مرگ مشکوک یک زندانی سياسی

پنجشنبه، 9 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 30 October
بنابر اخبار دريافتي از خانواده مرحوم عبدالرضا رجبي گزارش فوت ايشان که در روز گذشته به صورت غيررسمي منتشر گشته بود تائيد ميگردد.
صبح روز جاري خانواده رجبي پس از اطلاع از گزارشات نگران کننده پيرامون فوت آقاي رجبي با زندان اوين تماس گرفته که مسولين زندان ضمن اعلام تبعيد اين زنداني به زندان رجايي شهر خواستار پيگيري خانواده از زندان کرج ميگردند.
سپس خانواده رجبي با زندان مذکور اقدام به برقراري تماس مينمايند که مسئولان با بيان تعطيلي از پاسخ دهي به پيگيري اين خانواده سرباز ميزنند ، سرانجام خانواده نگران رجبي به مقابل درب زندان مراجعه و نهايتاً پس از ساعتها انتظار مسئولان زندان خبر فوت اين زنداني سياسي را به خانواده ابلاغ مي نمايند.
آقاي رجبي در تاريخ 7/8/87 از زندان اوين به رجايي شهر منتقل و در همان شب خبر فوت ايشان اعلام ميگردد ، احتمال اين موضوع که آقاي رجبي در زندان اوين فوت نموده باشند و پس از مرگ بنا به دلايل نامعلومي به زندان رجايي شهر منتقل شده باشند مي رود.
عبدالرضا رجبي از زندانيان وابسته به سازمان مجاهدين خلق بوده است که در ابتداي سال 1380 در طي يک درگيري مسلحانه در منطقه مرزي در حالي که مورد اصابت ترکش نارنجک قرار گرفته بود دستگير ميگردد ، وي ساليان متمادي زندان را با وجود ترکشهاي نارنجک در بدن که هيچگاه مورد رسيدگي پزشکي قرار نگرفت سپري نمود ، نامبرده به شدت نيازمند رسيدگي پزشکي بوده است.
وي پس از محاکمه ابتدا به اعدام و سپس با يک درجه تخفيف به حبس ابد محکوم گرديد و در طي ماههاي اخير نيز از بند 350 زندان اوين به اندرگاه 8 زندان که در آن مکان زندانيان بيگانه و معتادان مواد مخدر نگهداري ميشدند تبعيد گرديد بود.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران ساير اطلاعات تکميلي و موضع خود در مورد مرگ مشکوک اين زنداني سياسي در اطلاعيه آتي منتشر خواهد نمود.

۱۳۸۷ آبان ۸, چهارشنبه

هفتاد و دو سال زندان برای هشت فعال کرد


چهارشنبه، 8 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 29 October
تنها یک هفته‌ با فعالین دانشجویی و مدنی کرد در دادگاهای ایران: هفتاد و دو سال و نیم زندان برای هشت فعال کرد
دانشجویان و فعالین مدنی کرد همچنان با فشار از سوی دستگاه‌ قضایی حکومت ایران روبرو هستند.
احکام دادگاههای جمهوری اسلامی که در مدت کمتر از یک هفته علیه فعالان کرد صادر شده است:
1- ستار پرويزي دانشجوی دانشکده فنی کرمانشاه ، 16 سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان کرمان
2- خه‌بات يوسفی دانشجوی دانشگاه کرمانشاه ، 13 سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان رشت
3- خليل فاتحی ، 18 سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان سمنان
4- هوشيار په‌شابادی ، 10 سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان قم
5. جمال رحمانی دانشجوی دانشگاه اصفهان از طرف شعبه اول دادگاه انقلاب شهر سنندج به 6 سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان ايذه .
6. راشد عبدالهی دانشجوی دانشگاه اصفهان به 3 سال حبس تعزيری و تبعيد به زندان مسجد سليمان.
7. حسين رحمانی دانشجوی دانشگاه آزاد کرج ،از سوی دادگاه انقلاب شهر سنندج به تحمل 6 سال حبس تعزيری
8. اميررضا اردلان، دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی شهرضا ،در دادگاه اوليه محکوم به يکسال حبس تعزيري گرديده بود حکم در دادگاه تجديد نظر اصفهان به شش ماه حبس تعزيری و شش ماه حبس تعليقي تقليل يافت
لازم به‌ ذکر است که‌ هم اکنون 13 دانشجوی کرد در زندانهای ایران به‌ سر میبرند که‌ اسامی شان به‌ ذکر ذیل میباشد:
1.آقای حبیب الله‌ لطیفی،حکم اعدام2. آقای یاسر گولی،وضعیت نامشخص3.آقای ستار پرويزي ، 16 سال حبس وتبعید 4.خه‌بات یوسفی، 13 سال حبس وتبعید5. آقای حسین رحمانی،6سال حبس6.آقای صباح نصری،حکم اولیه‌ 2سال دادگاه‌ تجدید نظر یک سال ونیم7.آقای هدایت غزالی، حکم اولیه‌ 2سال دادگاه‌ تجدید نظر یک سال ونیم8.آقای خدر رسول مروت،وضعیت نامشخص9.آقای جمال رحمانی،6سال حبس و تبعید10.آقای امیر رضا اردلان،حکم اولیه‌ یکسال دادگاه‌ تجدیج نظر شش ماه‌11.آقای راشد عبدالهی،3سال حبس وتبعید12.خانم هانا عبدی،حکم اولیه‌ 5سال دادگاه‌ تجدید نظر یک سال ونیم13.خانم روناک صفازاده‌،وضعیت نامشخص

۱۳۸۷ آبان ۷, سه‌شنبه

یک زندانی بر اثر شکنجه درآستانه مرگ قرار دارد

سه شنبه، 7 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 28 October
بنابه گزارشات رسیده از بند مخوف و شکنجه گاه 1 زندان گوهردشت ،آقای فرهنگ پور منصوری در اثر شکنجه در آستانه مرگ قرار گرفته و او را شب گذشته به بهداری زندان منتقل کردند.
فرهنگ پورمنصوری شب گذشته در اثر شکنجه های بخشی که یکی از قاتلین خانم زهرا کاظمی و مرجانی در آستانه مرگ قرار گرفت و در اغما فرو رفت. بخشی به برادر او شهرام پور منصوری اطلاع میدهد که بردارش اقدام به خودکشی نموده است و احتمال مرگ او می رودو او را بالای سر بردارش می برد.
شهرام پورمنصوری هنگامی که در محل قرار دادن برادرش حاضر شد شاهد آثار شکنجه بر بدن برادرش بود و همچنین در اغما فرو رفتن او بود . زندانبانان این زندانی را که در اغما فرو رفته بود بصورت کاملا عریان بر روی زمین قرار داده بودند . تقاضاهای برادرش شهرام برای انتقال او به بهداری با مخالفت زندانبانان مواجه می گردد. این مسئله باعث اعتراضات سایر زندانیان می گردد. و پس از چند ساعت زندانبانان به شهرام می گویند که ما امکان انتقال او را نداریم و خودتان باید او را به بهداری زندان منتقل کنید.
علیرغم وضعیت وخیم وخطرناک فرهنگ پور منصوری از انتقال او به بیمارستانهای خارج از زندان که برای برای نجات جان این زندانی ضروری است تا به حال خوداری می کنند.
خانواده فرهنگ پور منصوری از صبح امروز هنگامی که در جریان این خبر قرار گرفتند و اطلاع یافتن که فرزندشان در آستانه مرگ قرار دارد به زندان گوهردشت مراجعه کردند و تا ارسال این خبر به آنها اجازه دیدن و یا اطلاع یافتن از وضعیت فرزندشان خوداری می کنند.
این اولین بار نیست که زندانیان در اثر شکنجه به قتل می رسند و یا در آستانه مرگ قرار می گیرند ولی زندانبانان و قوه قضائیه این موارد را خودکشی اعلام می کند.
لازم به یادآوری این 2 زندانی طی بیانیه ای که صادر کرده بودن در آن اعلام نمودند که در اعتراض به انتقال آنها به شکنجه گاه بند 1 و شکنجه های وحشیانه از روز 25 مهرماه اقدام به اعتصاب غذا می نمایند.
بند1 زندان گوهردشت که سلولهای انفرادی در آن قرار دارد محل شکنجه زندانیان است و تا به حال تعدادی زیادی از زندانیان سیاسی و امنیتی و عادی که نسبت به شرایط غیر انسانی و قرون وسطائی حاکم بر این زندان اعتراض کرده اند به این شکجه گاه منتقل شدند . سلولهای انفرادی این بند توسط زندانبانان به سگ دونی معروف است و چنین شرایطی را دارا است. زندانی سیاسی که از 16 مرداد ماه در این بند زندانی است به نام آقای منصور رادپور می باشد همچنین زندانیان دیگری ماندد شهرام پورمنصوری،خالد حردانی در این بند زندانی هستند
زندانیان به دستور علی حاج کاظم رئیس زندان ومعاون وی علی محمدی به این بند منتقل می شوند و توسط کرمانی رئیس حفاظت، نوید خدیوی معاون حفاظت و اطلاعات زندان معروف به قصاب زندان گوهردشت خادم رئیس بند1 بخشی ،مرجانی ، آخریان و محمود مغنیان تحت شکنجه های وحشیانه قرار می گیرند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،نسبت به خطری که جان این زندانی و سایر زندانیانی که در بند 1 زندانی هستند هشدار میدهد و برای جلوگیری از فاجعه ای دیگر خواستار اقدامات فوری سازمانهای حقوق بشری در این باره است.
7 آبان 1387 برابر با 28 اکتبر 2008

۱۳۸۷ آبان ۶, دوشنبه

اعدام دو تن دیگر در زاهدان


دوشنبه، 6 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Monday 27 October
دستگاه قضايی جمهوری اسلامی صبح امروز دو تن دیگر را در زاهدان بدار آویخت.
دادگستري رژیم در استان سيستان و بلوچستان، نام اعدام شدگان را "ع.م" و "خ.ن" اعلام کرد.
اتهام این دو نفر "قاچاق مواد مخدر" عنوان شده است.
گفتنی است جمهوری اسلامی مخالفان خود را در استان سیستان و بلوچستان تحت عناوینی مانند "قاچاقچی مواد مخدر"، "اشرار مسلح" و "آدم ربا" اعدام می کند.

۱۳۸۷ آبان ۳, جمعه

تائيد 54 سال زندان در تبعيد برای چهار فعال سياسی کرد

آدينه، 3 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Friday 24 October
چهار فعال سياسي به نامهاي خليل فاتحي، ستار پرويزي، خبات يوسفي و هوشيار پشابادي اهل روستاي الک کامياران در آبان ماه سال گذشته بازداشت و در مردادماه سال جاري مجموعاً محکوم به تحمل 63 سال حبس تعزيري گرديده بودند. اعتراض اين افراد در هفته جاري از سوي دادگاه تجديد نظر استان کرمانشاه مورد بررسي قرار گرفت که بر اساس حکم صادره احکام ذيل صادر و به زندانيان ابلاغ گرديد :
1- ستار پرويزي دانشجوي دانشکده فني کرمانشاه ، 16 سال حبس تعزيري توام با تبعيد به زندان کرمان
2- خبات يوسفي دانشجوي رشته برق دانشگاه کرمانشاه ، 13 سال حبس تعزيري توام با تبعيد به زندان رشت
3- خليل فاتحي ، 18 سال حبس تعزيري توام با تبعيد به زندان سمنان
4- هوشيار پشابادي ، 10 سال حبس تعزيري توام با تبعيد به زندان قم
لازم به ذکر است اين افراد متهم به عضويت در احزاب کرد و محاربه گرديده اند. همچنين آنها فاقد وکيل مدافع بوده اند و مدعي هستند در زمان بازداشت در اداره اطلاعات شهر کرمانشاه مورد شکنجه و بدرفتاري قرار گرفته بودند.

۱۳۸۷ آبان ۲, پنجشنبه

26 نفر در انتظار اعدام در زندان لاهیجان

پنجشنبه، 2 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 23 October
گزارش دریافتی: دیروز یعنی چهارشنبه ساعت 6 صبح یک آبان یک جوان 30 ساله در زندان مالک اشتر لاهیجان اعدام شد. و 25 یا 26 زندانی دیگر در انتظار اعدام در قرنظینه بسر می برند.

۱۳۸۷ آبان ۱, چهارشنبه

نه سال زندان برای دو دانشجوی کرد دانشگاه اصفهان


چهارشنبه، 1 آبان ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 22 October
جمال رحماني دانشجوي رشته صنايع دانشگاه اصفهان به همراه دانشجويي ديگر به نام راشد عبدالهي دانشجوي علوم سياسي دانشگاه اصفهان در شهر اصفهان در تاريخ 23 خردادماه سال جاري توسط نيروهاي امنيتي بازداشت و ابتدا به اداره اطلاعات شهر کرمانشاه و سپس به اداره اطلاعات شهر سنندج منتقل گرديدند .
نامبردگان در هفته جاري توسط شعبه اول دادگاه انقلاب شهر سنندج به رياست قاضي تياري مورد محاکمه قرار گرفتند و دادگاه مذکور به اتهام ارتباط با احزاب کردي اين دانشجويان را محکوم نمود ، در احکام صادره جمال رحماني محکوم به 6 سال حبس تعزيري توام با تبعيد به زندان ايذه و راشد عبدالهي محکوم به 3 سال حبس تعزيري توام با تبعيد به زندان مسجد سليمان شده اند.
اين افراد که فاقد وکيل مدافع مي باشند مدعي هستند در زمان بازداشت خود مورد بدرفتاري و فشارهاي روحي و جسمي قرار داشته اند.

۱۳۸۷ مهر ۳۰, سه‌شنبه

چهار زندانی در زاهدان اعدام شدند


سه شنبه، 30 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 21 October
دستگاه قضايی جمهوری اسلامی روز گذشته چهار زندانی را در زاهدان به دار آویخت. اسامی اعدام شدگان اعلام نشده است.
خبرگزاری فرانسه با مخابره این خبر اعلام کرد طبق آمار این خبرگزاری، شمار كل اعدامها در ایران از آغاز سال‌ 2008 تا کنون به 194 مورد رسیده است.
گفتنی است این آمار تنها مواردی را شامل می شود که اخبار آن در رسانه های حکومتی درج شده است. مسلما آمار واقعی اعدامها در ایران بیش از اینها است.

اعتراض مردم به اعدام یک زندانی در ملاعام

سه شنبه، 30 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 21 October
بنا به گزارش دریافتی، روز دوشنبه مردم نشتارود در استان مازندران هنگام اعدام یک زندانی در ملاعام دست به اعتراض زده و با ابراز خشم و انزجار خود از این اقدام غیرانسانی با مزدوران رژیم درگیر شدند.
زندانی نگون بخت كه قنبر كلاری نام داشت و 34 ساله بود پس از دو سال حبس صبح روز دوشنبه در مقابل زندان نشتارود در ملاعام حلق آویز شد. وی هنگام اعدام فریاد می زد : من بی گناهم، من را اعدام نكنید.
مردمی كه شاهد این صحنه بودند با بلند کردن صدای اعتراض خود با دژخیمان رژیم درگیر شدند.
به گفته شاهدان، این اعتراض به قدری گسترده بود كه انتقال جنازه زندانی ساعتها به تاخیر افتاد.

۱۳۸۷ مهر ۲۴, چهارشنبه

نامه جانباز شکنجه شده در زندان رژیم به خامنه ای

چهارشنبه، 24 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 15 October
مرتضی سپندار از دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی در نامه ای به آیت الله خامنه ای، اعتراض خود به بازداشت غیرقانونی در سلول انفرادی اداره اطلاعات کرج و نحوه غیرانسانی برخورد مأمورین اداره اطلاعات و زندان با وی را اعلام نمود .
به گزارش خبرنگار سایت مجذوبان نور از کرج، این جانباز ارتش در نامه خود به آیت الله خامنه ای به بازداشت غیرقانونی توسط مأمورین اطلاعات و شکنجه های رفته بر وی اشاره و می گوید : جنابعالي، بارها در سخنراني خود اعلام فرموده ايد كه: " ماهر چه داريم از بركت وجود جانبازان و ايثارگران است". اما مامورين اطلاعات کرج به من ثابت نمودند كه جانبازي چون فقير، نه تنها مايه بركت نظام نيست بلكه اسباب ناراحتي است و بايد مورد ضرب و شتم نيز قرار گيرد!!
وی در ادامه می نویسد :ماموران امنیتی به كدامين گناه مرا با پابند و دست بند و چشم بند مورد بازجويي قرار دادند؟ مرحوم امام خميني (ره) بارها فرمودند: "نگذاريد اين انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد". با اين اقدام غير قانوني و غیر انسانی اداره اطلاعات كرج، اين شبهه در ذهن من ايجاد نموده كه گويي نااهل و نامحرمي درپیکره اطلاعاتی كشور نفوذ كرده كه اينگونه، جانبازي را مورد بي حرمتي و ضرب و شتم قرار مي دهند.
این درویش جانبازدر نامه خود به رهبر ایران ضمن اعتراض به عملکرد مسئولین امنیتی و قضایی شهرستان کرج ، می افزاید : جواني نادان و ناآگاه از مسايل شرعي كه در همسايگي ما سكونت دارد ، مدام از زنان و دختران اهالي محل و همسر و دختر من عكسبرداري و فيلمبرداري مي كند. اما عليرغم گزارشات شخصي و مردمي، نه تنها مورد توبيخ مسئولين شهر قرارنمی گیرد بلكه امنيت وي نيز تضمين و تامين است!! متأسفانه این جوان و امثال وی صرفاً براي رهايي از خدمت نظام وظيفه و براي سوء استفاده از تسهيلات دانشگاهي و استخدامي در كشور، تحت لواي نام بسيج قراردارد.
سپندار در پایان می گوید : حضرت آيت الله خامنه اي؛ من با نگارش اين نامه، از جفاي رفته بر خود نزد شما مي گويم و انتظار دارم اقدامي عاجل در راستاي حفظ حقوق قانوني من جانباز و خانواده ام به عمل آوريد.

۱۳۸۷ مهر ۲۳, سه‌شنبه

حکومت نظامی اعلام نشده در بازار تهران

سه شنبه، 23 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 14 October
رژیم وحشت زده جمهوری اسلامی امروز یک حکومت نطامی اعلام نشده را در بازار تهران برقرار کرد و با به صحنه آوردن نیروی ویژه ضد شورش و لباس شخصی ها، بازاریان را وارد به بازکردن مغازه هایشان می کرد.
گزارشهای دریافتی حاکیست که نیروهای حکومتی از ساعت 9.30 دقیقه صبح امروز در بازار طلافروشان، فرش فروشان و سایر اصناف مستقر شدند تا مانع ادامه اعتصاب بازاریان شوند.
این گزارشها حاکیست ماموران موتورسوار رژیم با لباس های ضد شورش در محوطه بازار رژه می رفتند و شماره پلاک هر مغازه ای را که بسته بود، یادداشت می کردند.
رژیم همچنین در وحشت از ادامه اعتصاب بازاریان در بخشنامه ای به اتحاديه های اصناف اعلام كرده است هر بازاری که معترض باشد، به جرم قاچاق بازداشت می شود.
در این بخشنامه بازاریان را تهدید کردند که اگر به اعتصاب ادامه دهند، به جرم قاچاق کالا و فروش محصولات قاچاق، گرانفروشی، فروش بدون فاكتور و نظایر آن به اداره تعزیرات حکومتی کشانده شده و جریمه خواهند شد.
اعتصاب بازاریان که به رغم اقدامات سرکوبگرانه بی سابقه رژیم بمدت چند روز ادامه یافت، بازتاب گسترده ای در خبرگزاریهای عمده جهان و مطبوعات بین المللی پیدا کرد.
روزنامه نیویورک تایمز نوشت بازار ایران نقش ستون فقرات را در اقتصاد این كشور بازی می كند. اعتصاب گسترده بازاریان در سال 1979 به سقوط رژیم شاه كمک كرد. آنها هنوز هم دارای قدرت هستند و اكنون برای اولین بار بعد از انقلاب است كه در چنین ابعاد گسترده ای دست به اعتراض زده اند.
این روزنامه نوشت اعتصاب بازاریان از اوایل هفته گذشته از اصفهان آغاز شد. رسانه های خبری در ایران به دلیل حساسیت موضوع تا روز چهارشنبه از دادن گزارش در باره اعتراض آنها منع شده بودند.
نیویورک تایمز نوشت تحلیلگران معتقدند اگر چه اعتصابات اخیر در واكنش به یک طرح مالیاتی بوده است، اما مسئله اصلی و نگرانی بازاریان، وخیم شدن وضع اقتصادی در ایران است. اقتصاددانان پیش بینی می كنند ظرف چند ماه آینده، دولت احمدی نژاد با كسری بودجه ای معادل پنجاه میلیارد دلار روبرو شود.

۱۳۸۷ مهر ۱۹, جمعه

دانشجویان شیراز: مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر طالبان

آدينه، 19 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Friday 10 October
دانشجویان دانشگاه شیراز، رویای علی لاریجانی را به کابوس تبدیل کردند
خبرنامه امیرکبیر: صدها تن از دانشجویان دانشگاه شیراز با اعتراض به حضور علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در دانشگاه شیراز جلسه سخنرانی وی را با تشنج و اعتراض همراه ساختند.
در جلسه سخنرانی علی لاریجانی که توسط جامعه اسلامی دانشگاه شیراز برگزار گردید، دانشجویان مراجعه کننده با درب های بسته روبرو شدند. در حالی که اعلام شده بود این برنامه رأس ساعت ۴ عصر روز پنجشنبه آغاز خواهد شد، اما دهها تن از دانشجویان منتقد دانشگاه شیراز از ساعت ۲ در پشت درب تالار فجر حاضر شده بودند تا بتوانند در جلسه حضور یابند. این در حالی بود که بسیاری از صندلی های سالن بصورت گزینشی از قبل پر شده بود.
ساعت ۴ جمعیتی بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ دانشجوی دانشگاه شیراز در پشت درب خواهان حضور در سالن بودند، اما درب سالن به روی آنان بسته ماند. تنها حدود بیست تن از دانشجویان منتقد توانستند با تلاش فراوان خود را به داخل سالن برسانند، اما از بردن هرگونه وسیله شخصی همچون گوشی همراه یا پلاکارد توسط آنان جلوگیری شد.
در داخل سالن دانشجویان منتقد با وجود تعداد کمی که داشتند، با سر دادن شعارهایی همچون “نصر من الله و فتح قریب، ننگ بر این دولت مردم فریب”، “مرگ بر دیکتاتور”، “مرگ بر طالبان”، “دانشجوی زندانی آزاد باید گردد”، “مجلس فرمایشی نمی خواهیم، نمی خواهیم”، “”مجلس بی کفایت ، وزیر فوق دیپلم همینه همینه” و خواندن سرود یار دبستانی، اعتراض خود را نسبت به فضای حاکم بر کشور اعلام کردند.
در حالی که لاریجانی صحبت های خود را با بحث های تاریخی آغاز کرده بود، دانشجویان منتقد با اعتراض به سخنرانی وی خواستند که پیرامون مشکلات کنونی همچون فقر، تورم، فسادهای اخلاقی مدیران، سهمیه بندی جنسیتی و بومی گزینی، لایحه حمایت از خانواده، مدرک کردان و … توضیح دهد.
اگر چه جامعه اسلامی قصد داشت پرسش و پاسخ را تنها به صورت کتبی برگزار کند، اما دانشجویان منتقد با اعتراضات خود، نماینده شان را به پشت تریبون فرستادند. وی نمایندگان مجلس را به دلیل رد صلاحیت های گسترده، نمایندگان واقعی مردم ندانست. این دانشجو از کادر مدیریتی دانشگاه شیراز که انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز را منحل نموده است، به شدت انتقاد کرد. وی در ادامه سخنان خود به ابراز تنفر از سیاست های دولت احمدی نژاد پرداخت که بلافاصله تریبون وی قطع گردید و حامیان احمدی نژاد به سمت وی حمله ور شدند.
اما در بیرون سالن، صدها تن از دانشجویان با سردادن شعار “جامعه اسلامی خجالت، خجالت” خواستار حضور در سالن بودند. این دانشجویان که به شدت به فرمایشی بودن جلسه اعتراض داشتند، با تجمع و سردادن شعار، به بیان اعتراضات خود پرداختند.
برخی از شعارهای دانشجویان عبارت بودند از: “مجلس بی کفایت، مایه ی ننگ ملت”، “دیکتاتور حیا کن ، دانشگاه را رها کن”، “لاریجانی حیا کن ، دانشگاه را رها کن”، “لایحه ضد زن، توهین به هرمرد و زن”، ” نصرمن الله و فتح قریب وای بر این مجلس مردم فریب”، “مدعی عدالت خجالت، خجالت”، “ستاره دانشجو مدال افتخار است”، ” کردان مدارکت کو؟! مجلس نظارتت کو ؟!”، ” گر تیر و فتنه بارد، جنبش ادامه دارد”.
دانشجویان همچنین پلاکاردهایی با مضامین زیر در دست داشتند: “سهمیه بندی جنسیتی = انقلاب فرهنگی دوم”، “وزیر متقلب = انتخابات مخدوش”، “مجلس خانه ملت است یا محل ضرب و شتم دانشجویان ستاره دار!؟”، “بومی سازی پذیرش دانشجو = بی عدالتی”، “خواست ما دانشجویان استیضاح کردان و پیگرد قضایی وی”.
پس از پایان جلسه و در حالی که لاریجانی تحت تدابیر شدید امنیتی از سالن خارج می شد، دانشجویان بر شدت اعتراضات خود افزودند و به سر دادن شعارهای “دانشجوی زندانی آزاد باید گردد”، “دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد”، “مرگ بر دیکتاتور”، “عاملان سرکوب، از ظلم تان به خشمیم” پرداختند.
در پایان دانشجویان با سردادن شعار “دانشجوی احضاری، تو افتخار مایی”، حمایت خود را از دانشجویانی که اخیراً به کمیته انضباطی دانشگاه شیراز احضار شدند، اعلام نمودند.
شایان ذکر است این مراسم تحت تدابیر شدید امنیتی و با حضور نیروهای نظامی، اطلاعاتی، نیروهای حراست و خودروهای پلیس در محوطه دانشگاه برگزار شد.

۱۳۸۷ مهر ۱۸, پنجشنبه

فعالان جنبش زنان در زندان

پنجشنبه، 18 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 09 October
سایت تغییر برای برابری: طی روزهای گذشته اخبار بازداشت و صدور احکام برای زنان پرحجم بوده است. به نظر می اید که زنان نه تنها خبر ساز که خطر ساز شده اند:
انتقال نگین شیخ الاسلامی به اوین
شهرام حسینی همسر نگین شیخ ااسلامی روز گذشته با مراجعه به زندان اوین در گفتگو با تغییر برای برابری اطلاع داد: به من گفتند نگین در بند 209 هست. تا انجام تحقیقات هم ممنوع لاالملاقات است.
نگین شیخ الاسلامی فعال حقوق زنان و حقوق بشر صبح روز 14 مهرماه در تهران دستگیر شد. او پنجمین فعال زن کُرد است که دستگیر و زندانی می شود. شيخ الاسلامي فعال حقوق بشر و زنان ،دارای مدرک فوق لیسانس روززنامه نگاری از دانشگاه علامه طباطبایی تهران و موسس و مسئول سابق "انجمن فرهنگي اجتماعي زنان آذرمهر کردستان" بوده است .ایشان تلاش گسترده اي را براي احقاق حقوق ، برابري و ظرفيت سازي زنان منطقه کردستان انجام داده و در این زمینه به تحقیقات بیشماری دست زده است.
ممنوع الملاقات شدن هانا و روناک و انتقال فاطمه گفتاری به زندان بیجار
به گزارش کمیته زنان حامی اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد فعالان زن کرد هانا عبدی و روناک صفازاده بعد از اعتصاب غذا در زندان ممنوع الملاقات شده اند. فاطمه گفتاری نیز به زندان بیجار منتقل شده است.
تایید حکم دادگاه تجدیدنظر زینب بایزیدی
به گزارش خبرگزاری دیده بان حقوق بشر كردستان نیز چهارشنبه 16 مهر ماه حكم دادگاه تجديد نظر در تائيد حكم بدوی مبنی بر چهار سال حبس در تبعيد به زينب بايزيدی فعال زن در زندان مهاباد ابلاغ شد. اما هنوز تاريخ انتقال وی به زندان زنجان جهت گذراندن دوران محكوميت در تبعيد اعلام نشده است.
سيد مهدی حجتی وكيل زينب بايزيدی در گفت‌‌وگو با خبرگزاری ديده بان حقوق بشر كردستان با تائيد اين خبر در رابطه با امكان تجديد نظر مجدد در حكم موكلش گفت: با توجه به روال غيرمعمول و شتابزده در صدور حكم بدوی و تائيد آن در دادگاه تجديد نظر با استناد به ماده 18 اصلاحی قانون تشكيل دادگاه‌های عمومی و انقلاب نسبت به این حکم در دادگستری کل استان آذربایجان غربی اعتراض خواهد كرد.
زينب بايزيدی فعال كُرد و عضو كمپين يك ميليون امضاء در تاريخ 19 تير 78 پس از احضار و مراجعه به ستاد خبری اداره اطلاعات مهاباد بازداشت و با گذشت يك ماه در دادگاهی بدون حضور وكيل با استناد به ماده 499 قانون مجازات اسلامی به 4 سال حبس تعزيری در تبعيد محكوم گرديد و همين حكم به فاصله‌ی کمی از صدور آن، در دادگاه تجديدنظر استان آذربايجان غربی نيز مورد تائيد قرار گرفت.
بازداشت یک زن فعال دیگر: حمید نبوی چاشمی
به گزارش مجوعه فعالان حقوق بشر نیز حميده نبوي چاشمي 45 ساله صبح روز 16 مهر پس از خروج به همراه فرزند خردسال خود از منزل مسکوني ، توسط نيروهاي امنيتي بازداشت و به همراه آنان به منزل بازگشت. نيروهاي امنيتي پس از تفتيش منزل و ضبط کامپيوتر و ساير لوازم مربوطه ، به همراه ايشان به کتابفروشی نامبرده مراجعه و فرزند وي را به شاگرد مغازه ايشان تحويل و با بيان اينکه خانم نبوي چاشمي تا دو روز ديگر بازميگردد خواستار سکوت در اين باره ميگردند.
بنابراین گزارش وی در مراسم خاوران در ماه گذشته شرکت کرده و به صورت مقدماتي مورد بازجويي قرار گرفته بود ، وی داراي 5 سال حبس تعليقي به علت شرکت در مراسم بزرگداشت دکتر مصدق نیز هست. نامبرده از فعالان حقوق زنان محسوب ميگردد و با تعدادي از سازمانهاي محلي در حوزه حقوق زنان همکاري مي نمود ، ايشان سال 1384 مدت 21 روز را نيز در بند 209 زندان اوين به سر برد.

۱۳۸۷ مهر ۱۷, چهارشنبه

روز جهانی مبارزه با اعدام و وضعيت اعدام در ايران

چهارشنبه، 17 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 08 October
10 اکتبر روز جهانی مبارزه برای لغو حکم اعداموضعيت اعدام در ايران گزارش سال 1387
به مناسبت 10 اکتبر روز جهانی مبارزه برای لغو حکم اعدام و در راستای انعکاس اخبار نقض گسترده، مستمر و برنامه ريزی شده حقوق بشر در ايران، فعالين و انجمن های حقوق بشر زير، گزارش خود را پيرامون وضعيت اعدام در ايران، به شرح زير به اطلاع عموم می رساند.
گزارش موجود شامل ليستی از مشخصات افرادی است که در فاصله زمانی مهر ماه 1386 تا شهريور 1387 در ايران حکم اعدام در مورد آنها به اجرا در آمده است. اطلاعات مندرج در اين گزارش عمدتاً مبتنی بر اخبار خبرگزاريها، روزنامه ها و سايت های خبری متفاوت داخل کشور و برخی منابع خبری خارج از ايران است.
طبق اين گزارش؛ حکم اعدام 286 نفر در فاصله زمانی یاد شده به اجرا در آمده است که نسبت به سال گذشته (و بنا بر گزارش سال 2007) 21 نفر افزايش يافته است.
حکم اعدام 45 نفر از اعدام شده گان در ملاء عام به اجرا در آمده است. 14 نفر از اعداميان از زندانيان سياسی و چهار نفر زن بوده اند. از 177 نفر از اعدام شده گان که سنشان در اين گزارش آمده است؛ 3 نفر زير 18 سال سن و 64 نفر تا 30 سال سن دارند. ضمناً 13 نفر هنگام وقوع جرم کمتر از 18 سال سن داشته اند.
قابل ذکر است که در فاصله زمانی تهيه اين گزارش، 237 نفر حکم اعدام دريافت کرده اند که 6 نفر از آنها به سنگسار محکم گرديده اند. که سن 26 نفر از آنها کمتر از 18 سال و 25 نفر آنها زن هستند. لازم به ذکر است که اسامی منتظرين حکم اعدام در اين گزارش نيامده است.

۱۳۸۷ مهر ۱۵, دوشنبه

اعضای بدن اعدام شدگان را در میآورند و می فروشند

دوشنبه، 15 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Monday 06 October
بنابه گزارشات رسیده از زندان مرکزی اصفهان 4 زندانی روز دوشنبه 15 مهرماه جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی این زندان منتقل شدند.
گفته می شود که شروع موج جدید اعدام در پی اعتراضات و اعتصاب گسترده بازاریان شهر اصفهان صورت می گیرد و برای ایجاد فضای رعب و وحشت است.
زندانیانی که روز دوشنبه جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شدند به نامهای زیر می باشند:
1. علی ضیائی 22 ساله از بند 1 مشاوره ،3 سال است که در زندان بسر می برد
2. نقیب عالمی 26 ساله اهل افغانستان، از بند افاعنه ،5 سال است که در زندان بسر می برد
3. نصرالله حیدری 30 ساله، از بند 4 در حدود 4 سال است که در زندان بسر می برد
4. حمید حیدری 29 ساله، از بند 4 که در حدود 4 سال است که در زندان بسر می برد
گزارشها حاکی از آن است که زندانیان محکوم به مرگ توسط یکی از مسئولین زندان فراخوانده می شوند و با عنوان کردن اینکه اگر اعضای بدن خود را در اختیار آنها قرار دهند گناهان آنها بخشوده خواهد شد و آنها به بهشت خواهند رفت و تا به حال با این شیوه و بصورت بلاعوظ اعضای بدن تعداد زیادی از زندانیان را از بدنشان خارج کرده و در بازار آزاد فروخته اند. در مواردی زندانی با رضایت شاکی حکم اعدام او ملغا می شود ولی کلیه وی از بدنش خارج شده و حق اعتراض و یا بیان این موضوع را ندارد.
احکام غیر انسانی سنگسار، اعدام کودکان،اعدام زندانیان سیاسی، اعدامهای گروهی و قطع اعضای بدن به تایید و دستور شاهرودی رئیس قوه قضائیه صادر می شود. از آنجائی که تایید و صدور احکام فوق الذکر بر خلاف قوانین ومعاهدات بین المللی است و تا به حال این فرد موارد فوق را به طور سیستماتیک به تایید و اجرا در آورده است اقدامات فوق به منزلۀ جنایت علیه بشریت محسوب می شود .

۱۳۸۷ مهر ۱۲, جمعه

بحث بر سر رژیم تهران و احمدی نژاد

آدينه، 12 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Friday 03 October
در مناطره شب گذشته دو نامزد معاونت ریاست جمهوری آمریکا، سارا پیلین، رژیم تهران را رژیمی خطرناک خواند که تلاش می کند به سلاح هسته ای دست یابد.
وی با انتقاد از موضع رقیب دموکراتش گفت سیاست رژیم تهران و رئیس جمهورش احمدی نژاد برای منطقه خاورمیانه بسیار خطرناک است.
معاون مک کین گفت ما اجازه نخواهیم داد رژیم تهران به سلاح هسته ای دست پیدا کند، ما اجازه نخواهيم داد هولوکاست ديگری رخ دهد. به فردی بی عقل و نامتعادل مثل احمدی نژاد نباید اجازه داد به سلاح هسته ای دست یابد.
وی افزود احمدی نژاد تهدید کرده که اسرائیل را از روی نقشه جهان محو می کند. به فردی که چنین حرف هایی را می زند نباید اجازه داد به سلاح هسته ای دست پیدا کند. اندیشه اینکه رژیم تهران به سلاح هسته ای دست یابد نیز وحشتناک است.
سارا پیلین گفت اوباما گفته می خواهد با دیکتاتورهای خطرناکی مانند احمدی نژاد و رهبر کره شمالی بدون پیش شرط گفتگو کند و این بسیار خطرناک و ساده لوحانه است.
در مقابل رقیب دموکرات سارا پیلین بر انجام گفتگو با حاکمانی نظیر احمدی نژاد تاکید کرد و گفت اروپايیها سالها است با رژیم تهران گفتگو می کنند.
این در حالیست که به گفته مقامات اروپايی از جمله خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، انجام گفتگو با رژیم تهران نه تنها به بهبود وضعیت در زمینه های هسته ای و حقوق بشر منجر نشده، بلکه اوضاع در این زمینه ها وخیم تر نیز شده است.

۱۳۸۷ مهر ۱۱, پنجشنبه

روزجهانی حمايت از فرزاد کمانگر و معلمان ايران

پنجشنبه، 11 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 02 October
صدور احکام اداري و دستگيري فعالين صنفي و اجتماعي توسط ارگانهاي انتظامي و امنيتي جمهوري اسلامي ايران همچنان به ميزان نگران کننده اي در جريان است ، آخرين نمونه اين برخوردها دستگيري دهها معلم و فعال صنفي در شهر تهران بود که قصد برگزاري مراسم روزجهاني معلم (5 اکتبر) را داشته اند.
همچنين فرزاد کمانگر معلم و فعال حقوق بشر پس از دوسال از زمان بازداشت اکنون در بند امنيتي 209 زندان اوين نگهداري ميشود ، حکم اعدام او به تائيد نهايي ديوان عالي کشور رسيده است . وکيل ، مطلعين و جوامع حقوق بشر يکصدا بر مستند نبودن اتهامات وي ، شکنجه و ناعادلانه بودن حکم اعدام وي تاکيد نموده اند.
با توجه به شرايط حاکم بر معلمان در ايران و با توجه به اينکه با وجود اعتراضات گسترده داخلي و بين المللي به احکام صادره بر عليه معلمان و خصوصا حکم اعدام فرزاد کمانگر ، دستگاه اداري و قضائي جمهوري اسلامي تاکنون حاضر به لغو اين احکام نگرديده و احکام جديدي را نيز صادر نموده است ، لذا اين مجموعه از تمامي فعالان صنفي و فعالان حقوق بشر تقاضا دارد تا با حمايت گسترده و بي دريغ خود در روز جهاني معلم (روز 5 اکتبر برابر با 14 مهرماه) از معلمان و فرهنگيان ايران بالاخص معلم محکوم به اعدام ، فرزاد کمانگر حمايت نموده و در جهت جلب گسترده توجه افکار عمومي در سطح داخلي و بين المللي براي لغو احکام ناعادلانه فوق گام بردارند.

۱۳۸۷ مهر ۱۰, چهارشنبه

جان هفده زندانی سياسی در معرض خطر است

چهارشنبه، 10 مهر ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 01 October
زندانيان سياسي کرد به نامهاي "احسان توپوز ، مراد ديار ، علي ‌احمد سليمان ، مصطفي علي احمد ، بلال چي لي گر ، نهاد تونجه‌ر ، عمر چاپراز ، جمهور ازگوچ ، يوسف اتساز" از تاريخ اول شهريورماه سال جاري براي احقاق مطالبات حقوقي خود دست به اعتصاب غذا در زندان مرکزي اروميه زدند ، نامبردگان در بيست و چهارمين روز اعتصاب غذاي خود به عنوان گفتگو با مسئولين زندان براي احقاق خواسته هاي خود به سلول انفرادي منتقل گرديدند.
سلولهاي انفرادي زندان مرکزي اروميه بعلت بافت قديمي و مرطوب خود محلي براي تشديد بيماري و تحليل قوه جسماني تلقي ميگردد ، افراد فوق که اکثراً اتباع خارجي محسوب ميگردند فاقد بستگان و وکيل در ايران مي باشند و اين موضوع بعلاوه انتقال آنان به سلولهاي انفرادي عملاً افکار عمومي را در بي خبري مطلق از آنان قرار داده و با ادامه اعتصاب غذايي که هم اکنون روز 39 آن را طي ميکنند ، وضعيت جسمي آنان به شدت وخيم گرديده و جان آنان در معرض خطر جدي قرار گرفته است.
سهند علي محمد ، بخشعلي محمدي،عبادالله قاسم زاده ، مهدي قاسم زاده ، يونس آقايان ، پنج تن از زندانيان اهل حق که بيش از 5 سال است در اين زندان درحال تحمل محکوميتهاي خود هستند در اعتراض به روند غيرحقوقي پرونده خود و برخورد توهين آميز مامورين زندان و توهين به عقايد مذهبي آنان از تاريخ 25 شهريور ماه سال جاري اقدام به اعتصاب غذا نموده و در همان زمان به سلول هاي انفرادي زندان مذکور منتقل گرديدند ، نامبردگان هم اکنون در دوازدهمين روز اعتصاب غذاي خود به سر مي برند و نظر به بيماريهاي گوارشي اين زندانيان که در پي اعتصاب غذاي 25 روزه سابق آنان حاصل گرديده بود و همچنين نگهداري آنان در سلول هاي انفرادي مرطوب و غيربهداشتي زندان اروميه ، وضعيت جسمي آنان رو به وخامت ميگرايد.
زنداني سياسي کرد خليل مصطفي رجب در زندان مرکزي سقز بيش از يکماه است که در اعتصاب غذا به سر مي برد ، نامبرده از بيماريهاي جسمي عديده اي چون مشکلات مفصلي و کليوي در رنج بوده است که بعلت تداوم اعتصاب غذا وضعيت جسمي وي رو به وخامت گرائيده است .
اين زنداني سياسي کرد تبعه کشور سوريه به علت عدم داشتن خانواده در ايران و همچنين وکيل مدافع در بي خبري و بي توجهي همچنان به اعتصاب غذاي خود ادامه ميدهد ، نامبرده هم اکنون در بيمارستان سپاه در شهر سقز نگهداري ميشود.
دانشجوي زنداني کرد هدايت غزالي که از اول شهريورماه سال جاري در زندان اوين دست به اعتصاب غذا زده بود بعلت تداوم اعتصاب غذاي خود دچار عارضه جسمي گرديده است ، نامبرده در چندين نوبت دچار تشنج گرديده و عليرغم انتقال به بهداري زندان از تزريق سرم و شکستن اعتصاب غذاي خود امتناع نموده است . وي در حال حاضر از وضعيت بد جسمي برخوردار است و ادامه اين اعتصاب غذا جان وي را در معرض خطر قرار ميدهد.

بايگانی وبلاگ

مقالات

منفورین خونخوار


دوست داشتم با سلامی گرم آغازگرکلماتی زنده وبا طراوت باشم ولی متاسفانه جای آن طراوت و شادابی را درد و غم فرا گرفته ولی با وجود تمامی دردها باز هم سلام...
البته سلامی که از میان هزاران آه و سوز از میان هزا ران غم نهفته که هربار با یاداوریش اشک از چشمان و سوز از دل هر انسان آزاده خواهی بیرون میبرد
همینطور که گشت و گذاری در مقالات و رسانها میزدم با ناباوری تمام و با چشمانی حیرت زده متونی را مرور کردم که برای لحظه ای احساس کردم دیگر نفسم در سینه حبس شده و راه گریزی برای خود بجز قطرهای اشک پیدا نمیکند هرچند طولی نکشید که حتی نتوانست به این ناچیز قطرات هم بسنده کند و درد کینه توزی هم برآن چیره شد .
این متون چیزی نبودند بجز زجه های مادرانی که آجزانه نظاره گر قطع عضو شدن عزیزانشان بودند و بسا کینه ها در میان سینه پنهان کردند و چگونه این جلادان که خود را به اصطلاح پزشکانی قسم خورده می نامند و قاضی نکونامها این منفورین رژیم دگربارداغی بر ریشه دردهایمان اضافه کردند
ویا در گوشه ای دیگر آیندگان فردای ایرانمان را دوباره به ناکرده جرمی به بند کشاندند و خانوادهایشان را آواره خیابانها به دنبال سرنوشت عزیزانشان و با تاسف تمام در این مدت آنچه از پیگیری های شبانه روزی نصیب خانواده های این دانشجویان شده، تماس تلفنی محدود و برگ زرد رنگ رسید اعلام حضور دانشجویان ( آنهم بدون ذکر شماره بند با اطلاعاتی ناقص و اتهاماتی جدید و شبهه برانگیز) در اوین؟
اوینی که در این چند سال اخیر به محل تشکیل کلاسهای دانشجویان تبدیل شده است
کسانی که تنها جرمشان باور کردن این شعار دهن پرکن است که کشور ما آزاد ترین کشور دنیاست و نیز با چشم صداقت خود به پیرامون می نگریستند و می پنداشتند در سرزمینی که از رئیس جمهور کشور شیطان بزرگ(به اصطلاح منفورین )برای سخنرانی در دانشگاههایش دعوت می شود، قطعا ًبرای کسانی که در این مرز و بوم زاده شده اند و سال هاست که غم این سرزمین را می خورند اندک مجالی هست تا از حقوق اولیه و انسانی خود اندک سخنی گویند، اما دریغا...!!!
در این میان آنچه ملت را بسیار متعجب و نگران کرده این است که ادامه آن بازداشت ها، شیوه برخورد با خانواده های دانشجویان از مصادیق کامل زیر پا نهادن حقوق اولیه انسانیست. آنهم متاسفانه ازجانب کسانی که ادعای حفاظت و صیانت از قانون را دارند و نیز با تأکید می توان گفت که محروم کردن دانشجویان از شرکت در امتحانات نیمسال تحصیلی و حضور درکلاس های درسشان خود مجازت نانوشته ای است که براین دانشجویان تحمیل می گردد که از دیگر نمونه های آشکار نقض قانون (قانون اساسی، فصل سوم حقوق ملت اصول 20,26,27,32,......) در این آزاد ترین کشور دنیای بدون دوجنسی ها !!! می باشد
چه گویم که هر لحظه یادآوری دیگر هموطنان سرمادیده که شب به صبح رساند نشان هم همانند مبارزه دیگریست بر علیه رژیم جنایتکارملایان بدون داشتن امکانات گرمائی برایمان بسی ناباوریست چرا که در همچون کشوری ثروتمند میبایست برای زنده ماندن هم دست و پنجه نرم کنند
آخر چطور میشود اینگونه وحشیانه انسانهائی را از حقوق اجتمائی مصلوب کرد
آخر به چه جرمی؟ انتقاد به تمامیت خواهی و استبداد به کدامین خطای ناکرده...
آیا این عدالت است آیا واقعا واژه ائی برایش وجود دارد آیا اینان به هچگونه مکتبی بجز وحشیگری خفته در قدرت مطلق مطعلقاند؟...
و یا رهبری که خدایش مینامند!!! براستی از کدامین منشائ خط میگیرند مگر اینان همان مردم عادی قبل از انتخابات نیستند...آیا در وجود تمام ایرانیان هم جنون وحشیگری نهفته است
اما نه فکر نمیکنم در ذهن هیچ انسان آزاده ائی اینگونه وحشیگری های ملایان قرون وسطائی جایگاهی داشته باشد.
البته میتوان از این منفور بودجه نویس مهرورز(احمدی نژاد) و دیگر جلادانش هم سپاس گذاری کرد که بار دیگر ملت ایران را با پیش بردن قدمی به آگاهی و فرهنگ به فراموشی سپردهشان برای شناسائی اسلام ناب محمدی و معرفینش نزدیک تر کرده و همچنین میکنند که در واقع رژیم منفور اسلامی خمینی این بوده و هست که اینگونه ملت عزیزمان را هر روزه به بازی مرگ و نابودی میکشانند.
ولی افسوس و صد افسوس گمان نمیکنم با آغاز سال 2008 میلادی هم برایمان سرنوشتی تازه رقم زده شود چرا که مردم ما هیچ تغییری نخواهند کرد و بلعکس بعبارتی بهتر پوست کلفت تر هم در برابر تمامی فشارهای اجتمائی اقتصادی و انواع محرومیت ها و اعمال اینگونه وحشیگری های قرون وسطائی شده اند چرا که اول میبایست برای بالا بردن فرهنگ این ملت تلاش کرد تا درخواست همکاری و همیاری و آزاده خواهی.
البته ناگفته نماند که از طرفی هم میبایستی به این ملت زجر کشیده حق داد چرا که این منفورین نفس در سینه هر منتقد و معترضی حبس میکنند
ولی با تمام این مسائل ایرانیان داخل و خارج از کشور این را فراموش نکنند که تا بر
اندازی حکومت این رژیم منفور از ایران عزیزمان خاموش نخواهیم نشست

رضا علیون