خوش آمدید امیدوارم از این وب لذت ببرید
پایان تاریکی ENDE DES DUNKELHEIT کاری نو IRAN IST KEIN SICHERES LAND

بیانیه رادیو ندای مقاومت

Es sind sechs Monate seit der Gründung des Radio ``Stimme des Widerstands`` vergangen.Das Radio ``Stimme des Widerstands `` wird von der Demokratischen Vereinigung für Flüchlinge durchgeführt. Das Radio ``Stimme des Widerstands`` ist eine Plattform, um Zensur und Meinungsäusserungs verbot zu brechen, den Kampf der Arbeiter und Arbeitslosen, der Entbehrenden und Frauen, der Völker, Religions- und ethnischen Minderheiten und der Jungen und Intellektuellen des Irans, welchefür Freiheit und Gleichheit kämpfen, in der Welt zu verbreiten. Diese sechs Monate waren für das Exekutivkommittee des Radios sehr erfolgreich. Es ist das erste iranischsprachige Radio, das Nachrichten zu den Menschenrechtsverletzungen im Iran dem Schweizer Volk in deutschten Sprache übermittelt. Aufgrund der sechsmonatigen erflgreichen Arbeit beim Radio ``Stimme des Widerstands``, gratulieren wir dem Exekutivkommittee des Radios und wünschen ihnen weiterhin viel Erfolg. Die Mitglieder, die mit grosser Mühe während sechs Monaten die Stimme der das Recht fordernden Iraner weltweit verbreitet, sind: die Frauen Sahar Abdullahi,Naghmeh Jazdany, Nahid Zamanpour und Herren Arash Farajollah, Reza Ellyoun, Siavash Payab, und Mehdi Rezaei Tazik. شش ماه از تاسیس رادیو ندای مقاومت میگذرد. رادیوئی که متعلق به کانون دمکراتیک پناهندگان است. رادیوئی با تریبونی آزاد برای در هم شکستن دیوار سانسور و اختناق و برای انعکاس طنین مبارزات کارگران و مزدبگیران بیکاران محرومان زنان ملیتها اقلیتهای قومی و مذهبی جوانان و روشنفنران ایران که برای آزادی و برابری پیکار میکنند. شش ماه کوشش و تلاش موفقیت برای شورای اجرائی رادیو را بهمراه داشت. نخستین رادیوی فارسی زبان که بخشی از اخبارنقض حقوق بشری در ایران را به زبان آلمانی به اطلاع شهروندان سوئیسی میرساند. سپری شدن شش ماه از فعالیت موفق رادیو ندای مقاومت را به اعضای شورای اجرائی رادیو تبریک می گوئیم و موفقیت روز افزون برای آنان آرزومندیم. شورای اجرائی رادیو که شش ماه با تلاش فراوان توانست صدای حق طلبانه مردم ایران را به گوش جهانیان برساند عبارتند از خانمها. نغمه یزدانی . سحر عبداللهی . ناهید زمانپور آقایان. آرش فرج الله . رضا علیون . سیاوش پیاب . مهدی رضائی


۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه

اعدام پنج نفر از جمله یک زن در زندان اوین

چهارشنبه، 29 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 21 October
سهیلا قدیری که به اتهام قتل فرزند 5 روزه‌اش به اعدام محکوم شده بود، بامداد امروز، چهارشنبه 29 مهرماه در زندان اوین اعدام شد. همچنین 4 مرد دیگر به همراه این متهم، به دار آویخته شدند. لازم به ذکر است به صفر انگوتی نوجوان محکوم به اعدام با تلاش قاضی جابری یک ماه مهلت داده شد و وی اعدام نگردید.
مینا جعفری وکیل سهیلا قدیری در لايحه تجديدنظرخواهی خود، به اينكه سهيلا پس از زايمان دچار سايكوز يا همان جنون پس از زايمان شده بود اشاره نمود اما متاسفانه پزشكی قانوني كشور سلامت عقل سهيلا راتاييد نمود. این در حالی است كه همه در زندان به عدم سلامت عقلی وی اذعان داشتند. همچنین پس از تلاش‌های فراوان جهت شناسایی و جلب رضایت پدر نوزاد مقتول، پدر طفل اظهار نمود خيلی دنبال سهيلا بوده اما نمي دانسته بايد چكار كند و مايل است هركاری برای نجات جان سهيلا بكند. مینا جعفری اضافه می‌نماید:‌" در نهايت براي توقف حكم مجبور به تقديم دادخواست رابطه زوجيت در دادگاه خانواده شديم كه مورد پذيرش قاضي قرار گرفت و اكنون نيز پرونده اثبات نسب وی مطرح شده و درحال رسيدگی است."
با توجه به حق ولی دم که مربوط به جنبه خصوصی جرم می‌باشد و گذشت وی و صرف‌نظر نمودن از قصاص، دادستان بازهم تقاضای قصاص نمود و مشخص نیست بر اساس کدام ماده قانونی حکم اعدام سهیلا قدیری صادر گشت.

۱۳۸۸ مهر ۲۲, چهارشنبه

سه نوجوان دیگر در آستانه اعدام

چهارشنبه، 22 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 14 October
پس از مرگ بهنود شجاعی نوبت به سه نوجوانی رسیده است که سن کمتر از ۱۸ سال به اتهام قتل عمد دستگیر و راهی زندان شده اند. صفر انگوتی در ۲۹/۷/۱۳۸۸ به پای چوبه دار خواهد رفت و محمدرضا حدادی و امیر امرالهی نیز بر حسب شنیده ها در هفته آینده اعدام خواهند شد. تلاشهای فراوانی برای جلب رضایت اولیاءدم و توقف اجرای حکم آنها شده ولی متاسفانه تاکنون به نتیجه مطلوبی نرسیده است. در کنار این سه نوجوان بهمن سلیمیان در اصفهان، عباس حسینی در مشهد، رحیم احمدی و محمد جاهدی در شیراز از جمله دیگر نوجوانانی هستند که هر لحظه امکان دارد جانشان گرفته شود. برخی از خانواده های اولیاءدم موافقت خود را به شرط دریافت دیه اعلام خواهند نمود ولی خانواده موکلینم در شرایطی نیستند که بتوانند دیه مورد نظر خانواده ها را پرداخت کنند. برخی از افراد و نهادها و نهادها از این موضوع و نام اینجانب سوء استفاده نموده و بی جهت در حال جمع آوری وجوهی از دیگران هستند. در صورتی که نیاز به دریافت مبلغی برای رضایت اولیاءدم بود از طریق این وبلاگ اعلام خواهد شد و مبالغی که دریافت می شود کاملا برخلاف اخلاق و قانون می باشد. لطفا در صورت پرداخت مبلغی به عنوان کمک به این کودکان به صورت مستقیم با اینجانب در تماس باشید.
محمد رضا حدادی متولی ۲۷/۱۲/۱۳۶۶ و در زمان دستگیری ۱۵ سال داشته است.
صفر انگوتی متولد 29/6/1368 است او در زمان ارتکاب جرم 17 سال داشت.

۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

بهنود شجاعی اعدام شد

یکشنبه، 19 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Sunday 11 October
لحظاتی پیش حکم ضد بشری اعدام بهنود شجاعی به اجرا درآمد. این حکم در حالی به اجرا گذاشته شد که صدها نفر از مردم تهران از اوایل بامداد امروز در مقابل درب زندان اوین تجمع کردند و خواستار لغو اعدام این نوجوان بودند. مردم از حوالی ساعت 01:00 بامداد شروع به تجمع در مقابل زندان اوین کردند و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده می شد.در میان اجتماع کنندگان خانواده بهنود شجاعی ،آقای عبدالهی از دفتر یونیسف، وکلای بهنود شجاعی،مادران شهدای آزادی اخیر (خانم پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی و تعدادی دیگر از مادران،فعالین کودکان،فعالین زنان و دانشجویان و همچنین تعداد زیادی از مردم تهران در مقابل درب جنوبی زندان اوین تجمع کردندمادران شهدای اخیر با دیدن مادر،پدر و خواهر مقتول ضمن همدردی با آنها از آنها مسرانه تقاضا کردند که بهنود شجاعی را ببخشند و مانع اعدام وی شوند. مادران زیادی بودند که خانواده مقتول را احاطه کرده بودند و هر کدام به طریقی از آنها درخواست عفو می کردند.پس از درخواستهای مکرر مادران و مردم حاضر در آنجا ،خانواده مقتول (پدر،مادر و خواهر) ،وکلای بهنود همراه با نماینده دادستان به درون محوطه اوین وارد شدند. جمعیت در انتظار کشنده بسر می برند تا اینکه نتیجه را بدانند.لحظاتی پیش اعلام گردید که خانواده مقتولتن به رضایت تن ندادند و بهنود شجاعی به دار آویخته شد. او پس از 6 بار اعدام روحی در هفتمین بار اعدام فیزیکی او را به اجرا گذاشتند.بهنود شجاعی در تاریخ 28 مرداد 1384 در یک نزاع جمعی در پارک ونک و در سن کمتر از 17 سالگی و بصورت تصادفی منجر به مرگ یک نوجوان گردید. او دستگیر و در دادگاه 74 کیفری تهران محکوم به مرگ شد و دردیوان عالی کشور حکم اعدام وی مورد تایید قرار گرفت.
19 مهر 1388 برابر با 11 اکتبر 2009

۱۳۸۸ مهر ۱۷, جمعه

يک زندانی کرد زیر شکنجه به قتل رسید

آدينه، 17 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Friday 09 October
نمیر عبدالله پور زندانی کرد بر اثر اعمال شکنجه بیش از حد از سوی مسئولان زندان ارومیه و همچنین جلوگیری مسئولان از مداوای وی جان خود را از دست داد. فعالان حقوق بشر اعلام داشتند، نامبرده در زندان ارومیه زندانی بود و از سوی مسئولان زندان و به دست شخصی به نام "اکبر پشوری" شکنجه میشده، و بعلت جراحات سنگین و جلوگیری از مداوای وی نامبرده جان خود را از دست داده است.

۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبه

ماموران جنایتکار رژیم جوانی را به ضرب گلوله کشتند

پنجشنبه، 16 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 08 October
جوان 21 ساله‌اي در حين فرار از دست مأموران پليس بر‌‌اثر شليك يك گلوله فوت كرد.‌ به گزارش فارس، ساعت 18 روز سه شنبه ‌مأموران گشت انتظامي تهران بزرگ در حين گشت‌زني ‌در حوالي خيابان زرتشت به 2 موتور‌سيكلت مشكوك شدند. ‌مأموران حركات اين 4 موتور‌سيكلت سوار را بررسي كرده و به آن‌ها به عنوان كيف‌قاپ مشكوك شدند و ‌‌‌فرمان ايست دادند اما راكبان موتور‌سيكلت ‌ها از اجراي دستور ايست سر باز زده و متواري شدند. ‌شاملو بازپرس شعبه دوم دادسراي امور جنايي تهران درباره اين پرونده گفت: مأموران پس از شليك چندين ‌تير هوايي، به سمت موتور‌سيكلت و سرنشينان آن شليك كردند كه در اين جريان يكي از راكبان مجروح شده و سپس فوت كرد. ‌وي ادامه داد: پس از بررسي از سرنشينان موتور‌سيكلت، مشخص شد اين افراد وسيله نامتعارفي به همراه ‌نداشتند و تنها مشروبات الكلي مصرف كرده بودند.
قانون به‌كارگيري سلاح بايد اصلاح شود
بازپرس ويژه قتل تهران در جريان اين حادثه گفت: قانون به‌كارگيري سلاح توسط ماموران نيروهاي مسلح در موارد ضروري، قانون كارشناسي‌شده‌اي نيست. قاضي شاملو بازپرس جنايي پايتخت با تاكيد بر لزوم بازنگري در اين قانون گفت: به‌كارگيري سلاح بايد محدود به مواردي شود كه متهم يا فرد تحت تعقيب، مسلح است يا اقدام به عمليات مسلحانه عليه ماموران كرده و يا اين‌كه اقدام به گروگانگيري نموده و عمل او براي افراد ديگر خطر جاني در پي دارد. بازپرس شعبه اول بازپرسي (ويژه قتل) دادسراي امور جنايي تهران افزود: اين شايسته نيست كه جان افراد به خاطر مسئله‌اي مانند كيف‌قاپي يا سرقت به خطر بيفتد، زيرا ضرر به مال، قابل جبران است اما ضرر جاني جبران نمي‌شود. شاملو خاطرنشان كرد: اصلاح اين قانون در حال حاضر فقط در اختيار مجلس است.

۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

احتمال اعدام متهم یک پرونده حساس امنیتی

چهارشنبه، 15 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Wednesday 07 October
از سرنوشت یک متهم امنیتی محکوم به اعدام بیش از 8 روز است هیچ اطلاعی در دست نیست.
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صالح سلطان زاده متهم امنیتی که از شهریور ماه سال 85 به اتهام جاسوسی برای دول متخاصم بازداشت و به اعدام محکوم شده بود روز سه شنبه مورخ 7 مهرماه از بند خود خارج و به مکان نامعلومی منتقل شد که از سرنوشت نامبرده پس از انتقال اطلاعی در دست نیست.
به اذعان شاهدان، نامبرده این انتقال را جهت اجرای حکم اعدام خود عنوان داشته و علاوه بر واگذار کردن وسایل خود به سایر زندانیان، وصیتنامه خود را نیز به دوستانش تحویل داده است.
صالح سلطان زاده از پرسنل وزارت دفاع و دست اندرکار پروژه موشک شهاب 3 بود که در شهریورماه سال 85 توسط ضداطلاعات ارتش بازداشت و مدت یکسال در بازداشتگاه امنیتی اف-64 واقع در پادگان جی این سازمان نگهداری شد.
نامبرده پس از محکوم شدن به اعدام به اتهام جاسوسی و ارتباط با دول متخاصم به سالن 5 اندرزگاه 7 زندان اوین که مختص نگهداری متهمان نظامی است منتقل شد، نظر به اینکه تحقیقات پرونده نامبرده به پایان رسیده است انتقال ایشان با توجه به شرایط فعلی و حساسیت پرونده نگران کننده ارزیابی می شود.

۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه

صدور هفت حکم اعدام برای فعالان سیاسی در اهواز

دوشنبه، 13 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Monday 05 October
به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، دادگاه انقلاب اهواز برای هفت فعال سیاسی این شهر حکم اعدام و برای دو تن دیگر حبس تعزیری صادر کرد
دادگاه انقلاب اهواز روز چهارشنبه مورخ 8\7\1388 دو تن از فعالان سیاسی عرب اهواز را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی برعلیه نظام به تحمل حبس تعزیری محکوم کرد.
در این دادگاه، متهم اول آقای "سید مرتضی موسوی" به سه سال ونیم و متهم دوم آقای "عدنان بیانات" به دوسال حبس تعزیری محکوم شدند.
این احکام در حالی صادر میشوند که دادگاه انقلاب 7 نفر دیگر از اعراب اهواز را به اسامی ذیل، به اتهام ترور یک روحانی شیعی به اعدام محکوم نموده است.
1- "علی ساعدی" فرزند قاسم 25 ساله که بیش از 15 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
2- "ولید نیسی" (مهاوی) فرزند سعید 23 ساله که وی نیز بیش از 15 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
3- "ماجد فرادی پور" (سواری) فرزند حمید 26 ساله بیش از 11 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
4- "دعیر مهاوی" فرزند عبدالکریم 50 ساله بیش از 15 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
5- "ماهر مهاوی" فرزند دعیر 21 ساله بیش از 8 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
6- "احمد ساعدی" فرزند حسین 28 ساله بیش از 9 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
7- "یوسف لفته پور" (طرفی) بیش از 11 ماه را به شکل بازداشت در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر برده است.
از روند دادرسی این افراد اطلاعی در دست نیست اما گفته میشود تمامی این افراد اتهام وارد شده مبنی بر ترور فرد مزبور را رد نموده و خود را از هر گونه فعالیت مسلحانه مبرا دانسته اند.
لازم به توضیح است بسیاری از سنی مذهبان اهوازی، روحانی مقتول آقای "هشام صیمری" را به توهین به مقدسات اهل سنت متهم می کنند، وی در سال 1386 توسط عوامل ناشناس در اهواز به قتل رسید.

۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

هشدار در مورد احتمال اعدام زندانيان سياسی در كردستان

پنجشنبه، 9 مهر ماه 1388 برابر با 2009 Thursday 01 October
به گزارش كميته بين المللی عليه اعدام، اخیرا قوه قضائیه جمهوری اسلامی به بهانه انتقام جویی و ایجاد فضای رعب و وحشت پلیسی در کردستان با ارسال يك دستور العمل محرمانه به دادگستری سنندج٬ خواهان اجرای حکم اعدام برای تعدادی از زندانيان سياسی در سنندج شده است. گزارشها حاکیست دستکم سه نفر در خطر اجرای حكم اعدام هستند: حبيب لطيفی ۲۶ ساله دانشجو٬ احسان فتاحيان ۲۷ ساله و شيركو معارفی به اتهام محاربه به سلولهای انفرادی منتقل شده و هر لحظه خطر اجرای حكم اعدام اين سه نفر وجود دارد. هم اكنون بيش از چهارده نفر از فعالين سياسی در كردستان در خطر اعدام قرار دارند. فرهاد رمضان احمد٬ فرهاد چالش ٬ شيركو معارفي٬ رستم اركيا٬ فرزاد كمانگر٬ علی حيدريان٬ فصيح ياسمنی ٬ فرهاد وكيلی٬ هيوا بوتيمار٬ انور حسين پناهی ٬ ارسلان اوليايی٬ حبيب الله لطيفی ٬ زينب جلاليان٬ احسان فتاحيان. گفته ميشود جمهوری اسلامی اخيرا ترور چند نفر از مقامات حكومتي و از جمله شيخ الاسلام نماينده كردستان در مجلس خبرگان را بهانه ای قرار داده تا به كشتار تعداد زيادی از فعالين سياسی زندانی دست بزند.

مقالات

منفورین خونخوار


دوست داشتم با سلامی گرم آغازگرکلماتی زنده وبا طراوت باشم ولی متاسفانه جای آن طراوت و شادابی را درد و غم فرا گرفته ولی با وجود تمامی دردها باز هم سلام...
البته سلامی که از میان هزاران آه و سوز از میان هزا ران غم نهفته که هربار با یاداوریش اشک از چشمان و سوز از دل هر انسان آزاده خواهی بیرون میبرد
همینطور که گشت و گذاری در مقالات و رسانها میزدم با ناباوری تمام و با چشمانی حیرت زده متونی را مرور کردم که برای لحظه ای احساس کردم دیگر نفسم در سینه حبس شده و راه گریزی برای خود بجز قطرهای اشک پیدا نمیکند هرچند طولی نکشید که حتی نتوانست به این ناچیز قطرات هم بسنده کند و درد کینه توزی هم برآن چیره شد .
این متون چیزی نبودند بجز زجه های مادرانی که آجزانه نظاره گر قطع عضو شدن عزیزانشان بودند و بسا کینه ها در میان سینه پنهان کردند و چگونه این جلادان که خود را به اصطلاح پزشکانی قسم خورده می نامند و قاضی نکونامها این منفورین رژیم دگربارداغی بر ریشه دردهایمان اضافه کردند
ویا در گوشه ای دیگر آیندگان فردای ایرانمان را دوباره به ناکرده جرمی به بند کشاندند و خانوادهایشان را آواره خیابانها به دنبال سرنوشت عزیزانشان و با تاسف تمام در این مدت آنچه از پیگیری های شبانه روزی نصیب خانواده های این دانشجویان شده، تماس تلفنی محدود و برگ زرد رنگ رسید اعلام حضور دانشجویان ( آنهم بدون ذکر شماره بند با اطلاعاتی ناقص و اتهاماتی جدید و شبهه برانگیز) در اوین؟
اوینی که در این چند سال اخیر به محل تشکیل کلاسهای دانشجویان تبدیل شده است
کسانی که تنها جرمشان باور کردن این شعار دهن پرکن است که کشور ما آزاد ترین کشور دنیاست و نیز با چشم صداقت خود به پیرامون می نگریستند و می پنداشتند در سرزمینی که از رئیس جمهور کشور شیطان بزرگ(به اصطلاح منفورین )برای سخنرانی در دانشگاههایش دعوت می شود، قطعا ًبرای کسانی که در این مرز و بوم زاده شده اند و سال هاست که غم این سرزمین را می خورند اندک مجالی هست تا از حقوق اولیه و انسانی خود اندک سخنی گویند، اما دریغا...!!!
در این میان آنچه ملت را بسیار متعجب و نگران کرده این است که ادامه آن بازداشت ها، شیوه برخورد با خانواده های دانشجویان از مصادیق کامل زیر پا نهادن حقوق اولیه انسانیست. آنهم متاسفانه ازجانب کسانی که ادعای حفاظت و صیانت از قانون را دارند و نیز با تأکید می توان گفت که محروم کردن دانشجویان از شرکت در امتحانات نیمسال تحصیلی و حضور درکلاس های درسشان خود مجازت نانوشته ای است که براین دانشجویان تحمیل می گردد که از دیگر نمونه های آشکار نقض قانون (قانون اساسی، فصل سوم حقوق ملت اصول 20,26,27,32,......) در این آزاد ترین کشور دنیای بدون دوجنسی ها !!! می باشد
چه گویم که هر لحظه یادآوری دیگر هموطنان سرمادیده که شب به صبح رساند نشان هم همانند مبارزه دیگریست بر علیه رژیم جنایتکارملایان بدون داشتن امکانات گرمائی برایمان بسی ناباوریست چرا که در همچون کشوری ثروتمند میبایست برای زنده ماندن هم دست و پنجه نرم کنند
آخر چطور میشود اینگونه وحشیانه انسانهائی را از حقوق اجتمائی مصلوب کرد
آخر به چه جرمی؟ انتقاد به تمامیت خواهی و استبداد به کدامین خطای ناکرده...
آیا این عدالت است آیا واقعا واژه ائی برایش وجود دارد آیا اینان به هچگونه مکتبی بجز وحشیگری خفته در قدرت مطلق مطعلقاند؟...
و یا رهبری که خدایش مینامند!!! براستی از کدامین منشائ خط میگیرند مگر اینان همان مردم عادی قبل از انتخابات نیستند...آیا در وجود تمام ایرانیان هم جنون وحشیگری نهفته است
اما نه فکر نمیکنم در ذهن هیچ انسان آزاده ائی اینگونه وحشیگری های ملایان قرون وسطائی جایگاهی داشته باشد.
البته میتوان از این منفور بودجه نویس مهرورز(احمدی نژاد) و دیگر جلادانش هم سپاس گذاری کرد که بار دیگر ملت ایران را با پیش بردن قدمی به آگاهی و فرهنگ به فراموشی سپردهشان برای شناسائی اسلام ناب محمدی و معرفینش نزدیک تر کرده و همچنین میکنند که در واقع رژیم منفور اسلامی خمینی این بوده و هست که اینگونه ملت عزیزمان را هر روزه به بازی مرگ و نابودی میکشانند.
ولی افسوس و صد افسوس گمان نمیکنم با آغاز سال 2008 میلادی هم برایمان سرنوشتی تازه رقم زده شود چرا که مردم ما هیچ تغییری نخواهند کرد و بلعکس بعبارتی بهتر پوست کلفت تر هم در برابر تمامی فشارهای اجتمائی اقتصادی و انواع محرومیت ها و اعمال اینگونه وحشیگری های قرون وسطائی شده اند چرا که اول میبایست برای بالا بردن فرهنگ این ملت تلاش کرد تا درخواست همکاری و همیاری و آزاده خواهی.
البته ناگفته نماند که از طرفی هم میبایستی به این ملت زجر کشیده حق داد چرا که این منفورین نفس در سینه هر منتقد و معترضی حبس میکنند
ولی با تمام این مسائل ایرانیان داخل و خارج از کشور این را فراموش نکنند که تا بر
اندازی حکومت این رژیم منفور از ایران عزیزمان خاموش نخواهیم نشست

رضا علیون