خوش آمدید امیدوارم از این وب لذت ببرید
پایان تاریکی ENDE DES DUNKELHEIT کاری نو IRAN IST KEIN SICHERES LAND

بیانیه رادیو ندای مقاومت

Es sind sechs Monate seit der Gründung des Radio ``Stimme des Widerstands`` vergangen.Das Radio ``Stimme des Widerstands `` wird von der Demokratischen Vereinigung für Flüchlinge durchgeführt. Das Radio ``Stimme des Widerstands`` ist eine Plattform, um Zensur und Meinungsäusserungs verbot zu brechen, den Kampf der Arbeiter und Arbeitslosen, der Entbehrenden und Frauen, der Völker, Religions- und ethnischen Minderheiten und der Jungen und Intellektuellen des Irans, welchefür Freiheit und Gleichheit kämpfen, in der Welt zu verbreiten. Diese sechs Monate waren für das Exekutivkommittee des Radios sehr erfolgreich. Es ist das erste iranischsprachige Radio, das Nachrichten zu den Menschenrechtsverletzungen im Iran dem Schweizer Volk in deutschten Sprache übermittelt. Aufgrund der sechsmonatigen erflgreichen Arbeit beim Radio ``Stimme des Widerstands``, gratulieren wir dem Exekutivkommittee des Radios und wünschen ihnen weiterhin viel Erfolg. Die Mitglieder, die mit grosser Mühe während sechs Monaten die Stimme der das Recht fordernden Iraner weltweit verbreitet, sind: die Frauen Sahar Abdullahi,Naghmeh Jazdany, Nahid Zamanpour und Herren Arash Farajollah, Reza Ellyoun, Siavash Payab, und Mehdi Rezaei Tazik. شش ماه از تاسیس رادیو ندای مقاومت میگذرد. رادیوئی که متعلق به کانون دمکراتیک پناهندگان است. رادیوئی با تریبونی آزاد برای در هم شکستن دیوار سانسور و اختناق و برای انعکاس طنین مبارزات کارگران و مزدبگیران بیکاران محرومان زنان ملیتها اقلیتهای قومی و مذهبی جوانان و روشنفنران ایران که برای آزادی و برابری پیکار میکنند. شش ماه کوشش و تلاش موفقیت برای شورای اجرائی رادیو را بهمراه داشت. نخستین رادیوی فارسی زبان که بخشی از اخبارنقض حقوق بشری در ایران را به زبان آلمانی به اطلاع شهروندان سوئیسی میرساند. سپری شدن شش ماه از فعالیت موفق رادیو ندای مقاومت را به اعضای شورای اجرائی رادیو تبریک می گوئیم و موفقیت روز افزون برای آنان آرزومندیم. شورای اجرائی رادیو که شش ماه با تلاش فراوان توانست صدای حق طلبانه مردم ایران را به گوش جهانیان برساند عبارتند از خانمها. نغمه یزدانی . سحر عبداللهی . ناهید زمانپور آقایان. آرش فرج الله . رضا علیون . سیاوش پیاب . مهدی رضائی


۱۳۸۷ تیر ۱۰, دوشنبه

فردی به اتهام "جاسوسی" به اعدام محكوم شد


دوشنبه، 10 تیر ماه 1387 برابر با 2008 Monday 30 June
"مدير كل ضد جاسوسي وزارت اطلاعات از صدور حكم اعدام براي جاسوس رژيم صهيونيستي در شعبه 15دادگاه انقلاب خبر داد. مدير كل ضدجاسوسي وزارت اطلاعات دقايقي پيش در يك نشست خبري اعلام كرد: دادگاه انقلاب طي حكمي به شماره 68-6168/ط/د علي اشتري جاسوس رژيم صهيونيستي را به عنوان محارب شناخته و به اعدام محكوم كرد."
یک سخنگوی قوه قضائیه روز شنبه گفته بود "آخرین جلسه محاکمه فردی به اتهام جاسوسی برای اسرائیل برگزار شد و قرار است حکم دادگاه در ظرف یک هفته آینده انتشار یابد."
در گزارش کوتاهی که روز شنبه در تهران انتشار یافت نام فرد بازداشت شده "عین- الف" اعلام گردید و هیچگونه توضیح بیشتری در این باره داده نشد.
از سوی دیگر اسرائیل از محاکمه یک "جاسوس" به سود این کشور در ایــــران، ابراز بی اطلاعی کرده است.
گفتنی است جمهوری اسلامی هر از چند گاهی اخباری در باره دستگیری افرادی به اتهام جاسوسی به سود کشورهای بیگانه منتشر می سازد. در برخی موارد عنوان کردن اتهام جاسوسی جنبه سیاسی دارد و از مبارزات درون گروهی یا برون گروهی سرچشمه می گیرد.

۱۳۸۷ تیر ۷, جمعه

اقرار به درماندگی و بی کفایتی یک رژیم ورشکسته مالیخولیائی

آدينه، 7 تیر ماه 1387 برابر با 2008 Friday 27 June
مگر این سخنان اقرار به درماندگی و بی کفایتی یک رژیم ورشکسته مالیخولیائی نیست ؟
دیروز در مجلس شورای اسلامی رژیم غارتگران ایران، سخنانی مطرح شد که به راحتی می شد بوی استیصال و درماندگی یک حکومت شکست خورده و مضمحل را در آن مشاهده کرد.
خبرگزاری فارس: "نماينده مجلس شوراي اسلامي (و معلم درس اخلاق هيئت دولت)، گفت: امام زمان پدر واقعي جامعه است و هيئت‌هاي مذهبي بايد قلب ايشان را راضي نگهدارند و در راستاي تعجيل در ظهور امام عصر تلاش كنند. مرتضي آقا تهراني در سومين روز از چهاردهمين همايش سراسري ستاد مركزي هيئت رزمندگان اسلام گفت: باني، روحاني مداح و خادمان هيئت‌هاي مذهبي بايد در راستاي تعجيل در ظهور امام زمان حركت كنند. وي افزود: امام زمان پدر واقعي جامعه است، همه لذت‌هاي دنيا به واسطه اوست كه ناراحتي او عاشقانش را ناراحت و خوشحالي او موجب خوشحالي مؤمنين مي‌شود، پس تلاش كنيد دل ايشان را راضي نگه داريد."
از زمان برنشاندن احمدی نژاد به صندلی ریاست جمهوری، روز به روز و ساعت به ساعت، وضعیت بحران زده اقتصادی،اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورمان با شدتی ویران گر در سراشیب سقوطی باورنکردنی به درًه فساد و تباهی و اضمحلال راه می پیماید و حتا به نوشته ها ی کارشناسان خودی و گفته های هیچ ناصحی، کمترین ارزشی قائل نیستند. برای نمونه سال گذشته نامه اخطار آمیز 65 استاد اقتصاد و دانشمند ایران به احمدی نژاد نه تنها کوچک ترین اثری در تصمیم گیری های نابجای او بر جای نگذاشت بلکه همه آنها را به خیانت و توطئه و سیاه نمائی متهم کرد! پرسش اصلی این جاست که حکومت فاسد و بی اعتبار اسلامی و شخص احمدی نژاد، آیا برای راهنمایی و اخطارهای آن 65 نفر اساتید اقتصاد دانشگاه های ایران و صد ها نصیحت ناصحان و نامه سرگشاده دیگر، در خلال این 30 سال، آیا کمترین عنایت و توجه ای مبذول داشته است تا مثلأ گفته ها ونصیحت های امام زمان هم اثری داشته باشد!؟
حالا بیایید برای لحظه ای هم شده تصور کنیم این لاطائلات و مزخرفات صحیح است و امام زمان که یک نفر است و بسیار آدم خوبی است هم ظهور کند(فرض محال که محال نیست)خوب بعد چه ؟؟
آیا یک نفر(و لو آدم خوب و صالح) می تواند هزاران کارخانه فرسوده و معیوب و خوابیده را به تنهایی راه اندازی کند؟مواد و مصالح اولیه کارخانه ها که اغلب وارداتی است از کجا باید واردکرد؟ آمریکا ؟ (محاصره اقتصادی چی ؟ )
ایران فعلی با داشتن حدود 6 تا 8 ملیون معتاد و ایدزی ، آیا همه آنان را به تنهایی مداوا خواهد کرد؟ با داروهای فاسد خیابان ناصر خسرو؟
دانشگاه های ایران مطابق آخرین آمار رسمی جهانی در پایین ترین رتبه های علمی است چی ؟
بیکاری در حد 30 تا 40 در صد را چه می کند؟ مگر ایجاد اشتغال "برای ملیون ها جوان بی کار"، بدون سرمایه و ذخیره ارزی کافی و وجود کارخانه های فعال و سودآور (آن هم در دل اقتصاد گلوبال جهانی !)چگونه ممکن خواهد شد؟
همه می دانند مقوله آموزش و پرورش امری است زمان بر و پروسه آموزش و انسان سازی نه یک نسل که به چندین نسل زمان نیاز دارد. مگر می توان با لوله آفتابه(و یک شبه )70 ملیون مردم را با این سیستم آموزشی عقب مانده متعالی کرد ؟
خود حضرت محمد می گفت من هم انسانی هستم مانند شما و معجزه نمی دانم! . پس این امام زمان خوب و خوش قلب به تنهایی چه کاری از او ساخته است آقای نماینده شعبده باز؟
پس معلوم است که سخنان مزورانه و تحمیق کننده این نماینده فریبکار معنی دیگری ندارد جز اعتراف به ناتوانی و بی کفایتی دولت احمدی نژاد و کل رژیم درمانده اسلامی که سال هاست به پایان خط رسیده اما شهامت اعتراف به آن ندارد.
آیا فکر می کنید در برابر صدها در خواست مردم ایران از فقر و گرسنگی و بی کاری و فساد گسترده درهمه ارکان کشور، می توانید در پشت کلمات مقدسی مانند امام زمان و معصومین و امام زاده های بی نام و نشان سنگر بگیرید و مردم همچنان گرسنه و بی آینده تماشاگر باشند؟

۱۳۸۷ تیر ۶, پنجشنبه

شاهرودی: ما می تونیم از چیز شلاق خیلی جاها استفاده كنیم


پنجشنبه، 6 تیر ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 26 June
شاهرودی عراقی رئیس قوه قضاییه رژیم طی مصاحبه ای با تلویزیون دولتی در حالیكه به تاثیر فشارهای بین المللی بر جمهوری اسلامی برای لغو مجازاتهای غیرانسانی اعتراف می كرد، از اجرای حكم وحشیانه شلاق در ملاعام دفاع نمود.
شاهرودی عراقی گفت : "ما می تونیم از چیز شلاق خیلی جاها استفاده كنیم متاسفانه قضات ما تحت تاثیر بعضی از این تبلیغات شكلی و صوری دنیا قرارگرفتن خیلی مسئله شلاق رو نمی پسندن با اینكه به نظر من یكی از بهترین مجازات ها و حقوقی ترین مجازات، عادلانه ترین مجازات، مجازات شلاق است. چون نسبت به مجرم فقط اجرا میشه، خانواده اش تحت تاثیر این قرار نمی گیرن واقعا جنبه واقعیت هم داره مخصوصا اگر توام بشه با تشویق یعنی بفهمه اگر این كار رو بكنه همه جا اسمش میره، عكسش میره، می فهمن این شلاق خورده، مجموعه ای آمدن دیدنش، می بیننش كه این شلاق خورده این خیلی بازدارندگی داره، خیلی بیشتر از اینكه سه ماه بره زندان، چهارماه بره تو زندان. یكی از چیزهایی كه ما توی این قانون مجازات اسلامی روش تكیه داریم بحث شلاق است و تبدیل این زندان ها به شلاق است

۱۳۸۷ تیر ۵, چهارشنبه

شکنجه وحشیانه زندانیان در زندان رجايی شهر


چهارشنبه، 5 تیر ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 25 June
بهروز جاوید طهرانی پس از 57 روز در سلول انفرادی و شکنجه های وحشیانه دوباره به سلول خود بازگردانده شد
بنابه گزارشات رسیده از بند 5 فرعی زندان گوهردشت کرج آقای بهروز جاوید طهرانی تنها زندانی بازمانده از قیام 18 تیر 1378 دانشجویان که از تاریخ 8 اردیبهشت توسط نوید خدیوی رئیس حفاظت و اطلاعات زندان گوهردشت پس از ضرب وشتم وحشیانه به محلی بنام حسینیه که در انتهای بند 1 قرار دارد انتقال دادند .در آنجا بیش از 20 زندانی نگهداری می شوند که مبتلا به بیماریهای مانند هپاتید، ایدزو بیمایهای شدید روحی هستند و از زندانیان خطرناک محسوب می شوند .بطوریکه این محل توسط دوربینهای مدار بسته به صورت 24 ساعته تحت مراقبت می باشند.
آقای جاوید طهرانی نسبت به انتقالش به این سالن اعتراض نمود شرایط آنجا بحدی وحشتناک بود که خواستار انتقال به سلول انفرادی شده بود. خدیوی با خواستۀ او مخالفت می کند.و به 8 پاسدار بند دستور می دهد که پابند را عکس به پاهای او ببندند و دستان او را از پشت دست بندبزنند و سپس به چشمان او 2 چشم بند می زنند و از سالن خارج می کنند. 8 پاسداربند با باطوم به مدت طولانی او را آماج ضربات خود قرار میدهند آنها بیشترین ضربات را به نقاط حساس بدن و به زانوی وی که قبلا مورد عمل جراحی قرار گرفته بود وارد می کنند.و او را درحالی که غرق خون بود به بهداری زندان منتقل می کنند.
اخیرا حاج کاظم قسمتی از بند1 را تبدیل به سلولهای انفرادی کرده است که زندانیان را به این سلولهای بسیار کوچک منتقل می کنند و تحت کنترلهای شدید خود قرار می دهند.پاسداربندها شخصا زندانی را به دستشوئی می برند و به آنها غذا می دهند در حین بردن به دستشوئی و برگرداندن زندانی را آماج ضربات باطومهای خود قرارمی دهند اکثر اوقات در این بند صدای ضربات باطوم و ناله های زندانیان لحظه ای قطع نمی گردد.اندازهای پنجره سلولهای انفرادی را به یک هشتم معمول گاهش داده اند. زندانیانی که در این سلولهای انفرادی نگهدای می شوند اکثرا جوانانی هستند که در طرحهای مختلف نیروی انتظامی دستگیر شده اند. شکنجه ها و شرایط وحشیانه و غیر انسانی حاکم بر این بند غیر قابل توصیف می باشد. حاج کاظم رئیس زندان طرح این بند را از افتخارات خود می داندو برای الگو برداری از این بند رواسای زندانهای دیگر رابرای بازدید ازاین بند دعوت می کند. در کارتکس زندانیانی که در سلول انفرادی بسر می برند تاکید شده که از درمان و دادن دارو به آنها خوداری شود.
آقای جاوید طهرانی بیش از 30 روز در شرایط طاقت فرسای سلولهای انفرادی بند 1 بسر برد و سپس او را به سلولهای انفرادی بند 2 زندان گوهردشت منتقل کردند.
آقای جاوید طهرانی پس از 57 روزتحمل تحمل شکنجه ها و شرایط طاقت فرسای سلولهای انفرادی، روز دوشنبه 3 تیر ماه بر اثر اعتراظات مستمر هم بندیانش او را به فرعی 5 بند 2 بازگردانده شد.

حیله گری و خرافه پردازی وزارت آموزش و پرورش رژیم

چهارشنبه، 5 تیر ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 25 June
ببینید وزارت آموزش پرورش چگونه پس انداز سالانه فرزندان این مرزو و بوم را با حیله گری و خرافه پردازی به غارت میبرد.
به گزارش ایسنا - منطقه چهارمحال وبختیاری - مسئول ستاد بازسازي عتبات عاليات چهارمحال وبختياري گفت: دانش آموزان شهرکردي قلک هاي خود را براي بازسازي عتبات عاليات هديه کردند.
اردشير رياحي پور گفت: 5 هزار دانش آموز دختر مدارس شهرستان شهرکرد اين قلکها را پارسال در طرح آزمايشي کشوري دريافت کردند.
وی با اشاره به استقبال دانش آموزان دربازسازي حرمين امامان معصوم درعراق گفت: اين قلک ها امسال بين 50 هزار دانش آموز توزيع خواهد شد.

۱۳۸۷ تیر ۴, سه‌شنبه

احمدی نژاد: قوه قضائيه برای قلدرهای جهانی پرونده تشكيل دهد

سه شنبه، 4 تیر ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 24 June
درخواست آقای باد معده از متخصصین معده در دولت افسارگسیخته
رئيس جمهور با بيان اينكه برخي قلدرهاي جهاني به طور غيابي براي ملت ايران حكم صادر مي‌كنند، از قوه قضائيه خواست دادگاه ويژه‌اي تشكيل و براي اين قلدرها پرونده تشكيل دهد و پاي ميز محاكمه بكشد.محمود احمدي نژاد رئيس‌جمهور كه صبح امروز در همايش سراسري قوه قضاييه و در سالن اجلاس سران كشورهاي اسلامي سخن مي‌گفت، اظهار داشت وقت آن رسيده كه قوه قضاييه در عرصه جهاني دو كار مهم معرفي فضاي اسلامي و پيگيري امر عدالت در عرصه بين‌الملل را انجام دهد.
وي با بيان اينكه گام اول اين اقدام صيانت از حقوق ملت ايران است، بيان داشت:‌ قلدرها نشسته‌اند به طور غيابي براي ملت ايران حكم صادر مي‌كنند، اين در حالي است كه امروز ايران نقطه اميد جهان است.
وي از قوه قضاييه خواست دادگاه ويژه‌اي تشكيل و براي اين قلدرها پرونده تشكيل دهند و آن‌هايي كه به ملت ايران در طول ساليان گذشته ظلم كرده‌اند را پاي ميز محاكمه بكشند.

۱۳۸۷ تیر ۳, دوشنبه

39 درصد زندانيان افراد 19 تا 25 سال هستند


دوشنبه، 3 تیر ماه 1387 برابر با 2008 Monday 23 June
زندانيان 19 سال 28/11 درصد و از 19 تا 25 سال 39 درصد زندانيان استان کهگيلويه و بويراحمد را تشکيل مي‌دهند.
مدیر كل زندان‌هاي كهگيلويه و بويراحمد گفت: شش هزار و800 زنداني تحت عناوين مختلف در زندان‌هاي اين استان در بازداشت هستند.
اسدالله گرجي‌زاده افزود: از کل زندانيان اين استان 96 درصد مرد و مابقي زن هستند.
وي اظهار كرد: از ميان زندانيان اين استان، يك هزار و 100 نفر به صورت ثابت در زندان‌ها بسر مي‌برند.
گرجي‌زاده ادامه داد: بيشترين آمار زندانيان اين استان به ترتيب مربوط به نزاع‌هاي دسته جمعي، مواد مخدر و سرقت است.
گرجي‌زاده با اشاره به اين که ميانگين سني زندانيان اين استان بين 19 تا 57 سال است، ابراز كرد: زندانيان 19 سال 28/11 درصد و از 19 تا 25 سال 39 درصد زندانيان استان را تشکيل مي‌دهند

۱۳۸۷ خرداد ۳۱, جمعه

اگر تو رو بدزدن، کی پول نفت رو سر سفره ها بیاره!


آدينه، 31 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Friday 20 June
احمدی نژاد: می خواستند من را بدزدند؛ محمود جان خیلی مواظب خودت باش . فرار مغزها گاهی هم میشه دزدی مغزها و از آنجایی که آمریکایی ها هیچ مغزی رو بالاتر از مغز محمود خودمون پیدا نکردن میخوان تو رو بدزدن. راستی اگر تو بری دیگه کی میخواد بنزین رو سهمیه بندی کنه، کی پول نفت رو سر سفره های مردم بیاره و زنان ایرانی رو توی خیابون کتک بزنه و از همه مهمتر اگه تو نباشی کی صندلی واسه امام زمان خالی بگذاره؟ کی منکر همو سکشول ها بشه؟ نه عزیزم تو خیلی حیفی مراقب خودت باش !
عوضی فکر میکنی همه مثل خودت خرن که چرت و پرت تحویل مردم میدی!!!

۱۳۸۷ خرداد ۳۰, پنجشنبه



کمپين بين المللی حقوق بشر: ١١٤ متهم نوجوان در انتظار طناب دار
18/06/2008


يک گروه حقوق بشر فهرستی از اسامی ١١٤ متهم نوجوان را که در انتظار اعدام در ايران به سر ميبرند، منتشر کرده است.در اطلاعيه ای که روز سه شنبه ٢٩ خرداد منتشر شده است، کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران ميگويد که اين اولين بار است که چنين ليستی در دسترس قرار گرفته است.جوان ترين متهم در هنگام بازداشت ١٢ سال داشته است. گزارش مشخص نميکند که اين نوجوان به چه اتهامی دستگير شده است هرچند اکثريت نوجوانانی که در ليست قرار دارند به قتل متهم شده اند.گروه ميگويد به دليل فقدان شفافيت در دستگاه قضائی ايران، احتمال ميرود که برخی از نوجوانانی که در خط مرگ به سر ميبرده اند تا کنون اعدام شده باشند.اين ليست توسط فعال حقوق بشر ايرانی آقای عماد باقی تهيه شده است. طبق تحقيقات وی ٣٤ متهم نوجوان در ده سال گذشته در ايران اعدام شده اند و در سال ٢٠٠٨ دو اعدام از اين نوع به اجرا در آمده است: جواد شجاعی در بيست و ششم فوريه و محمد حسن زاده در دهم ژوئن.کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران ميگويد که بر اساس قوانين مجازات ايران، پسران از سن ١٥ سالگی و دختران از سن ٩ سالگی شامل مجازات هائی مانند اعدام ميشوند. هفته گذشته سازمان عفو بين الملل از مقامات جمهوری اسلامی خواست که به معاهدات بين المللی خود مبنی بر منع اعدام نوجوانان متهم به ارتکاب جرم، احترام بگذارند.

۱۳۸۷ خرداد ۲۹, چهارشنبه

صدور حکم سنگین برای یک فعال جوان حقوق زنان


چهارشنبه، 29 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 18 June
شعبه دوم دادگاه انقلاب سنندج "هانا عبدی" از فعالان حقوق زنان را به اتهام "اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم علیه امنیت ملی" و براساس ماده 610 قانون مجازات اسلامی به 5 سال زندان و تبعید به زندان "گرمی" واقع در آذربایجان شرقی محکوم کرد.
"محمد شریف" وکیل مدافع هانا عبدی ضمن تایید این خبر به "خبرگزاری دیده بان حقوق بشر کردستان" گفت" امروز بعد از ظهر حکم به بنده ابلاغ شده و ما نسبت به این مساله خیلی نگرانیم و یقینا در مدت قانونی نسبت به آن اعتراض خواهیم کرد".
هانا عبدی مهر ماه سال گذشته در سنندج بدست نیروهای امنیتی بازداشت شد و در حال حاضر در بند نسوان زندان عمومی سنندج دربند است.
علاوه بر هانا عبدی، روناک صفازاده دیگر فعال حقوق زنان هم در این بند بسر می برد و اتهام وی "محاربه" عنوان شده است.
چهارشنبه 29 خرداد 1387

۱۳۸۷ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

فضای دانشگاه زنجان ملتهب است


سه شنبه، 28 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 17 June
روز گذشته در حالی سومین روز تجمع دانشجویان دانشگاه زنجان برگزار شد که وزارت علوم به جای پاسخگویی به تهدید دانشجویان پرداخت.
اخبار رسیده از دانشگاه زنجان حکایت از آن دارد که مسئولین دانشگاه به جای برآورده کردن مطالبات به حق دانشجویان وارد فاز تهدید آن ها شده اند.
طبق اخبار رسیده روز گذشته مسئولین دانشگاه زنجان طبق نامه ای که به رویت دانشجویان رسانده اند، مدعی شده اند حکم اخراج نزدیک به ۲۰ نفر از فعالین دانشجویی به سبب افشای رسوایی اخلاقی معاون دانشجویی این دانشگاه توسط وزارت علوم صادر شده است.
همچنین صبح امروز خبر رسید که نیروهای امنیتی، نیروهای انتظامی و گارد ویژه اطراف دانشگاه را محاصره کرده اند و بیم بازداشت گسترده دانشجویان می رود. دانشگاه زنجان همچنان در وضعیت ملتهبی به سر می برد.
رئیس دانشگاه جهت قطع ارتباط دانشجویان معترض با محیط بیرون، اینترنت دانشگاه را قطع کرده است. تلفن های همراه نیز در دانشگاه زنجان دچار اختلال شده است.
در همین رابطه مدیر کل روابط عمومی وزارت علوم، روز گذشته با تمجید از ریاست دانشگاه زنجان وی را یکی از “روسای خوب” دانشگاه های کشور دانسته و ضمن تهدید دانشجویان گفت: “از نظر وزارت علوم امتحانات باید در برنامه زمانی خود برگزار شود و برخی از افرادی که از برگزاری امتحانات جلوگیری می‌کنند، به دنبال تشنج آفرینی در دانشگاهها هستند که با آنها برخورد قانونی لازم صورت می‌گیرد.”
زمینه چینی برای سرکوب دانشجویان
سایت حکومتی برنا: يک مقام آگاه گفت حادثه دانشگاه زنجان يک سناريوي برنامه ريزي شده توسط يک تشکل افراطی دانشجويي است که از بيرون از دانشگاه تغذيه مي شود و اين ها حلقه هاي به هم پيوسته اي هستند که تلاش مي کنند اين فرآيند را در ديگر دانشگاه ها ادامه بدهند.
وي با اشاره به اينکه؛ درعين حال اين حادثه در کميته اي که در دانشگاه تشکيل شده در حال بررسي است تصريح کرد: پس از روشن شدن موضوع در اين زمينه اطلاع رساني انجام خواهد شد.
اين مقام آگاه ضمن بيان اينکه تمام افرادي که وارد اتاق معاونت دانشجويي و فرهنگي دانشگاه شدند متعلق به يک تشکل دانشجويي بودند به حضور دبير تشکل مورد نظر در زمان حادثه اشاره و تصريح کرد: اين برنامه اتفاقي نبوده و برنامه ريزي شده است.
وي ادامه داد: نکته جالب اين است که اين تشکل سه روز پيش منحل شده و شواهد امر نشان مي دهد که حادثه دانشگاه زنجان و حوادث مشابه ديگر در دانشگاه تربيت معلم و دانشگاه همدان يک سناريوي برنامه ريزي شده توسط يک تشکل دانشجويي است که از بيرون دانشگاه تغذيه شده و اين ها حلقه هاي به هم پيوسته اي هستند که تلاش مي کنند اين فرآيند را در ديگر دانشگاه ها نيز ادامه دهند.
اين مقام آگاه در ادامه توضيحات خود با اشاره به اينکه در تمامي موارد و در دانشگاههاي ديگر خواسته ها يکسان بوده و خواسته هايي از قبيل لغو امتحانات،تغيير در مديريت دانشگاه و مسائل ديگر مشهود است، اظهار داشت: اين حادثه در دانشگاه زنجان محصول همکاري يک تشکل منحل شده و يک دانشجوي پرونده دار در کميته انضباطي است که هدف کوتاه مدت آن بي نظمي در محيط دانشجويي و هدف بلند مدت آن ايجاد جو غير عادي و غير متعارف در دانشگاه ها و حل مشکلات شخصي پرونده خود است.
وي با تاکيد بر اين که آنچه اتقاق افتاده نيازمند بررسي بيشتر ازسوي نهادهاي دخيل است، گفت: پس از بررسي پرونده با عوامل و متخلفين به شدت برخورد خواهد شد.
سرمايه گذاری دشمن برای ایجاد آشوب در دانشگاه زنجان
روزنامه حکومتی کیهان نیز در شماره امروز خود ماجرای دانشگاه زنجان را با تیتر "تله اخلاقي براي ايجاد آشوب در دانشگاه" این گونه روایت کرده است:
"سرمايه گذاري دشمن براي انحطاط اخلاقي يكي از معاونان دانشگاه زنجان، زمينه آشوب را در اين دانشگاه ايجاد كرد.
بنابر گزارش منابع موثق پس از لغو مجوز فعاليت تشكل افراطيون وابسته به تحكيم در دانشگاه زنجان، اعضاء اين تشكل در سناريويي از پيش طراحي شده و با اطلاع از نقاط ضعف اخلاقي معاون دانشجويي اين دانشگاه، وي را در تله جنسي يكي از دختران دانشجو - كه چند تخلف نيز در پرونده انضباطي اش ثبت شده است- گرفتارآورده و زمينه ايجاد آشوب سازماندهي شده در دانشگاه را فراهم آوردند.
ماجرا اينگونه آغاز شد كه دانشجوي دختر مورد اشاره- با قرار قبلي و يا به طور سرزده- وارد اتاق معاون دانشگاه مي شود و به فاصله يك يا دو دقيقه تعدادي از اعضاي شاخه غيرقانوني تحكيم وحدت با دوربين فيلمبرداري و ضبط صوت وارد اتاق شده و آنگونه كه خود ادعا مي كنند معاون مربوطه را در حالتي نامناسب ديده و با او درگير مي شوند، تمامي اين ماجرا بيش از چند دقيقه طول نمي كشد.
در پي اين ماجرا، دانشجويان دانشگاه زنجان اقدام به برپايي تجمع اعتراض با هدف بركناري معاون مربوطه كردند كه اين درخواست با استقبال وزارت علوم روبرو شد و آخرين اخبار دريافتي حاكي است مسئول متخلف كه گفته مي شود از جايگاه مديريتي خود در دانشگاه براي مقاصد نفساني خود سوءاستفاده مي كرد، از سوي مسئولين ارشد وزارت علوم تعليق شده و پرونده وي براي بررسي به مراجع ذيصلاح ارجاع شده است، بلافاصله بعد از اين رخداد، دانشجويان وابسته به شاخه افراطي تحكيم فيلم گرفته شده را براي يك سايت آمريكايي مي فرستند و همزمان «ب-ه» با راديو فردا- وابسته به سازمان «سيا»- تماس گرفته و به شرح ماجرا با قرائت مخصوص خود مي پردازد.
و اما، بعداز اقدام شايسته و قاطع وزارت علوم كه پاسخي ضروري و قانوني به درخواست دانشجويان معترض بود، جمع كثيري از دانشجويان به تجمع خود خاتمه دادند ولي تعدادي از اعضاي شاخه غيرقانوني تحكيم وحدت در اقدامي مشكوك كه از انگيزه هاي ديگر آنها حكايت مي كرد همچنان به تشنج آفريني ادامه داده و خواستار لغو حكم قانوني انحلال تشكل متبوع خود شدند!
موضوعي كه كمترين ارتباطي با اعتراض اصلي و به حق دانشجويان نداشت و حركتي در پروژه افشاشده محافل غربي براي به تشنج كشيدن دانشگاهها، لغو امتحانات و نهايتاً ادامه تشنجات تا سالروز آشوب هاي 18 تير تلقي مي شود. از اين روي تفكيك دو موضوع ياد شده در بررسي تشنج دانشگاه زنجان ضروري است، اول برخورد قاطع و بدون كمترين ملاحظه با اقدام غيراخلاقي معاون بركنار-يا تعليق- شده كه خواسته به حق دانشجويان معترض بوده است و دوم برخورد قانوني با معدود كساني كه قصد سوءاستفاده و موج سواري از حركت به حق دانشجويان دارند."
ترس و وحشت پاسداران از گسترش اعتراضات دانشجويی
همزمان با انتشار اخبار مشابهی در رسانه های نزديک به دولت احمدی نژاد عليه دانشجويان متحصن دانشگاه زنجان، سپاه پاسداران نيز روز سه شنبه در بولتن داخلی خود ادعا کرد که «گروه های ضد انقلاب خارج از کشور در روزهای اخير به زمينه سازی برای تحريک دانشجويان در مجامع دانشگاهی روی آورده اند.»
بولتن «تحليل روز» که از سوی نهاد نمايندگی ولی فقيه در سپاه منتشر می شود، ضمن حمايت از معاون دانشجويی دانشگاه زنجان که گفته می شود قصد تجاوز به يک دختر دانشجو را داشت، ادعا کرد: « افراطيون دفتر تحکيم وحدت در دانشگاه زنجان با ادعای ارتباط غير اخلاقی يکی از معاونين دانشگاه با دختری دانشجو، فضای آنجا را متشنج کرده و در حال گسترش به ساير دانشگاه ها هستند.»
نشريه روزانه سپاه پاسداران همچنين نوشته است: «رسانه ها و گروه های سياسی که در سال های گذشته در استفاده از پتانسيل دانشجويان برای اجرای خواسته های خود ناتوان بودند اکنون با استفاده از اهرم های مسائل صنفی دانشجويی و يا ايجاد تله های اخلاقی به دنبال به آشوب کشيدن فضای دانشگاه ها هستند.»

۱۳۸۷ خرداد ۲۷, دوشنبه

حقایق تکان دهنده درباره واقعه دانشگاه زنجان


دوشنبه، 27 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Monday 16 June
تاریخ: 27 خرداد 1387 وحیده مولوی* شرح ماوقع میان استاد حسن مددی و دانشجو"الف"(1)
حدود دو هفته پيش دکتر حسن مددي ، معاون دانشجويي و از اعضاي اصلي کميته انضباطي دانشگاه زنجان، طي نامه اي که به خوابگاه کوثر (از خوابگاه هاي داخل شهر دانشگاه زنجان) مي فرستد ، بدون ذکر هيچ دليلي از خانم "الف" درخواست مي کند به وي مراجعه کند . مسوولين خوابگاه با توجه به غير معمول بودن اين درخواست به دانشجوي مذکور اظهار مي دارند احتمالا جهت انتقال وي به خوابگاه داخل دانشگاه ، احضار شده است.
فرداي آن روز "الف" به دفتر معاونت دانشجويي مراجعه مي کند . دکتر مددي ابتدا بحث را با مشکلات آموزشي اين دانشجو آغاز مي کند ولي در ادامه وارد مسايل اخلاقي و روابط خصوصي او می شود و براي اين که موارد مورد ادعای خود را با خانواده "الف" در ميان بگذارد ، شماره تلفن پدرش و خودش را درخواست مي کند.
از فرداي آن روز دکتر مددي هر روز با تلفن هاي پياپي ، آسايش را از اين دختر سلب کرده و هر بار به بهانه اي از وي مي خواهد به دفترش مراجعه کند و در اين ديدارها روابط "الف" با دانشجويان پسر دانشگاه و مسايل اخلاقي ديگر را مطرح کرده و او را مورد مؤاخذه قرار مي دهد.
در روز چهاردهم خرداد ماه ، دکتر مددي به خوابگاه کوثر مراجعه کرده و پس از حدود نيم ساعت صحبت با مسوول خوابگاه در حاليکه اکثر اتاق هاي خوابگاه خالي بوده و دانشجويان به علت تعطيلات به شهرستان رفته بودند ، درخواست ديدار با "الف" را می کند.
دکتر مددي در مدت دو ساعتي که در اتاق با "الف" تنها بوده به بهانه آموزش اين دختر شيطان (!) شيوه برقراري رابطه جنسي را براي وي توضيح مي دهد به طوريکه "الف" از شدت شرم و عصبانيت به گريه مي افتد و از او مي خواهد اتاق را ترک کند . در اين هنگام دکتر مددي "الف" را تحت فشار قرار داده و از وي مي خواهد تعهد دهد که ديگر اعمالش را تکرار نخواهد کرد . طبق اظهارات "الف" او تا به حال در دانشگاه هيچ گونه مشکل اخلاقي نداشته است و حتي نوع پوشش او طوري نبوده است که جلب توجه کند يا با تذکر روبرو شود (2). اما با وجود اظهارات کذب دکتر مددي ، از آنجا که تهديد به اخراج و در جريان قرار گرفتن خانواده اش شده بود ، حاضر به امضاي تعهد کتبي نسبت به عدم تکرار اعمال گذشته اش مي شود. اما استاد اين تعهد را کافي ندانسته و اظهار مي دارد "الف" تا پايان تعصيلات فرصت دارد براي حل مشکلاتش ، پيشنهاد مشخص و راضی کننده اي را ارائه دهد .
در هنگام خروج از اتاق آقاي مددي دستش را به طرف دختر دراز مي کند و از وي مي خواهد با او دست بدهد و نیزدستش را پشت او قرار مي دهد.
روز شنبه 25 خرداد 87 ساعت 2 بعد از ظهر در اتاقي که جلسه هاي کميته انضباطي در آن برگزار مي شد، "الف" با پيشنهاد برقراري رابطه جنسي روبرو شده و از وي خواسته مي شود براي مشروعيت بخشيدن به اين رابطه به صيغه محرميت 7 ماهه تن دهد. دکتر مددي با نشان دادن برگه هايي ادعا مي کند در مرحله آخر صدور حکم کميته انضباطي تنها امضاي وي و دکتر نداف – رياست دانشگاه - معتبر است و اگر "الف" به خواسته وي تن ندهد مي تواند او را در کميته انضباطي محکوم کند . در ادامه استاد مددي با ادعاي اين که منزل وي مکان مناسبي براي برقراري رابطه جنسي نیست، از "الف" مي خواهد بعد از ساعت اداري به همان اتاق بيايد .
"الف" پس از خروج از اتاق دوستانش را در جريان قرار داده و از آن ها مي خواهد برای کمک به وي بعد از ساعت اداري در ساختمان حضور داشته باشند.
در موعد مقرر آقاي مددي پس از قفل کردن در و کشيدن پرده ها ، اقدام به در آوردن مقنعه و مانتوي "الف" مي کند که در اين هنگام دوستان "الف" با شکستن در وارد اتاق شده و ضمن برخورد با آقاي مددي به فيلمبرداري مي پردازند تا مدارکي براي محکوم کردن وي در دست داشته باشند. ضمن اين که پيش از اين نيز زمزمه هايي تایید نشده مبني بر فساد اخلاقي اين عضو عاليرتبه کميته انضباطي به گوش مي رسيد. فرشي که در اتاق پهن بود، ظن دانشجويان را مبني بر انجام چند باره اين قبيل اقدامات به يقين تبديل کرد. در حالي که خود اين فرد سال گذشته و امسال تعداد زيادي از دختران را به کميته انضباطي يا دفتر خود احضار و آنها را به دليل رعايت نکردن موازين شرعي مؤاخذه کرده بود.
تجمع، تحصن، اعتراض!
اندک زماني پس از آن برخورد میان دوستان "الف" و دکتر مددی، 1000 نفر از دانشجويان دختر و پسر دانشگاه زنجان با اطلاع از موضوع ، مقابل ساختمان تجمع کرده و خواستار برکناري و برخورد قضايي با استاد مددي شدند.
اين تجمع همچنان ادامه دارد و تعداد دانشجويان معترض به دو تا سه هزار نفر مي رسد. امتحان هاي روزهاي 26 و 27 خرداد نيز لغو شده است . خواسته هاي دانشجويان متحصن عبارتند از :- برکناري رياست دانشگاه ؛ دکتر نداف و يا استعفاي او- برکناري معاون دانشجويي ؛ دکترحسن مددي و برخورد قضايي با وي- عدم برخورد و يا ذکر نام دختري که مورد تعرض قرار گرفته است - عدم برخورد با متحصنين در روزهاي آتي- لغو شدن امتحانات تا زماني که تحصن ادامه دارد- برکناري رييس حراست دانشگاه و برخورد با وي
شايان ذکر است طبق اخبار رسيده ، دکتر مددي با وجود مستندات و مدارک دال بر محکوميت وی، در مصاحبه با خبرگزاري برنا، وابسته به سازمان ملی جوانان، اين قضيه را تکذيب کرده است . رييس دانشگاه نيز با اعلام اين که به استعفا تن نمي دهد ، اظهار کرده اگر مي توانيد مرا برکنار کنيد . لازم به ذکر است دانشگاه زنجان فعلا تعطیل است اما مسئولان دانشگاه تاکنون خواسته های معترضین را که در سالن ورزش تحصن کرده اند نپذیرفته اند.
1. در اين گزارش براي محفوظ ماندن نام دانشجوي دختر ، از وي با نام "الف" ياد خواهد شد .2. در دانشگاه زنجان نيز همانند ديگر دانشگاه ها احضار به کميته هاي انضباطي به خاطر نوع پوشش ، دختران زيادي را با تذکر و اخطار روبرو کرده است.

۱۳۸۷ خرداد ۲۴, جمعه

136 دانشجو در همدان روانه بيمارستان شدند

آدينه، 24 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Friday 13 June
در اثر خوردن چلوكباب مسموم 136 دانشجو در خوابگاه دانشگاه علوم پزشكي همدان روانه بيمارستان شدند. اين اتفاق ساعت 20:20 ديشب در خوابگاه دانشجويي دانشگاه علوم پزشكي همدان رخ داد.
آخرين گزارش‌ها حاكيست 81 نفر از مسمومان، توسط سه آمبولانس اورژانس «115» در 19 ماموريت و 55 نفر ديگر نيز توسط وسايل نقليه شخصي به بيمارستان‌هاي «فرشچيان»، «مباشر» ، «اكباتان» ، «بعثت» و «تامين اجتماعي » شهر همدان منتقل و بسياري از آنها پس از اقدامات درماني، هم اكنون مرخص شده‌اند.

۱۳۸۷ خرداد ۲۳, پنجشنبه

ننگ بر رژیم قاصد ملایان


عباس پالیزار دبیر کمیته تحقیق قوه قضائیه از ابعاد فساد مالی روحانیون پرده برداشتبخشهائی از سخنرانیش در دانشگاه همدان
تارنماهای فارسی زبان برون مرزی اکنون چند هفته است بخشهائی از سخنان یکی از دست اندرکاران رژیم را در مورد ابعاد فساد و رشوه خواری در جمهوری اسلامی ایران منتشر می کنند که بازتاب گسترده ای داشته و حتی برخی تارنماهای خبری داخل رژیم را ناچار ساخته بخشهائی از آن را به صورت تحریف شده و با سانسور برخی اسامی (و حتی نام خود افشاگر این مطالب) منتشر سازند.این افشاگری توسط دانشجویان دانشگاه همدان به روی اینترنت آمده و مطالبی که در آن گفته شده بسیار تکان دهنده است. سخنران نشست با دانشجویان دانشگاه همدان فردی به نام عباس پالیزار است که دبیر کمیته تحقیق و تفحص قوه قضائیه بوده و در جریان سخنرانی روز شنبه 14/2/87 در جمع دانشجویان همدانی دست به افشاگری پشت پرده های مفاسد اقتصادی ایران زده است.مطالبی که با صدای خود عباس پالیزار شنیده می شود، دهها تن از روحانیون حکومت را متهم می سازد که رشوه های کلان چند صد میلیون تومانی گرفته اند. همه این افراد از شخصیتهای بسیار سرشناس و بانفوذ حکومت هستند. بخشی از افشاگری تارنمای دانشگاه همدان از این قرار است:* آیت الله محمد امامی کاشانی متهم گردیده به بهانه این که یک پسر معلول جسمی دارد و می خواهد یک موسسه توان بخشی برپا کند، بر چهار معدن با ارزش در ناحیه زنجان مسلط می گردد و آن را تصاحب می کند. پالیزار در مورد چگونگی این جریان می گوید: پس از آن که آیت الله امامی کاشانی با این بهانه که می خواهد پسر معلول او زیر نظر خودش باشد، و از این رو قصد دارد یک بنیاد توان بخشی احداث کند، تقاضای کمک مالی برای انجام "این کار خیر" می کند و یک معدن سنگ را به مالکیت خود در می آورد. در مراحل بعدی او با همین بهانه بر سه معدن سنگ دیگر نیز (که به گفته پالیزار دارای بهترین سنگ معدن دنیاست) مسلط می شود. گفتنی است: آیت الله امامی کاشانی عضو شورای نگهبان و یکی از چهار امام جمعه موقت تهران است.* عباس پالیزار در ادامه افشاگری خود به شرح شیادی یکی دیگر از آیت الله های رژیم (آیت الله محمد یزدی – رئیس پیشین قوه قضائیه و دبیر جدید جامعه روحانیت حوزه علیمه قم) می پردازد که با ترفند و پارتی بازی بر یک کارخانه لاستیک سازی به نام دنا به ارزش 600 میلیارد تومان، بدون پرداخت یک شاهی مسلط می شود. او جزئیات قضیه را این چنین تعریف کرد:آیت الله… (محمد یزدی) آمدند نزد مقام رهبری گفتند که می خواهیم یک دانشگاه قضایی بسازیم برای خواهران در قم. مجوز داده شد. بلافاصله بعد از مجوز رفتند سراغ ساپورت مالی که بله، کارخانه لاستیک دنا را مجوزش را بدهید . اقای نعمت زاده هم گفت کارخانه را در ازای 126 میلیارد (تومان) به شما واگذار می کنیم. در حالی که قیمت واقعی ان 600 میلیارد بود. بعد این اقایان نامه نوشتند به نعمت زاده که تخفیف منظور فرمایید. بعد از بارها نامه نگاری برای گرفتن تخفیف، قیمت را از 600 میلیارد واقعی به 10 میلیارد رساندند. باز آقایان گفتند که ما پول نداریم. 80 درصدش را به اقساط می پردازیم. نعمت زاده قبول کرد. دوباره گفتند بیست درصد بقیه را هم الان نداریم بعد از فروش مستغلات کارخانه می پردازیم. خوب به همین راحتی اقای ایت الله کارخانه را صاحب شد و بعد از مدتی هم این کارخانه را در بورس فروخت. (آیت الله محمد یزدی این اقدام شیادانه را با همکاری محمد علی شرعی نماینده قم در مجلس شورای اسلامی انجام داد).عباس پالیزار در دنباله افشاگریهای خود به تشریح یک مورد دیگر از ترفندهای آیت الله محمد یزدی برای تصرف جنگلهای شمال کشور می پردازد و می گوید:* خوب مجددا آقای آیت الله یزدی نامه ای می نویسد برای آقای فروزش وزیر صنایع که پسرم حمید بیکار است. ترتیبی فرمایید از جنگل های شمال در جهت صادرات چوب بهرمند شود. جالب است که حمید یزدی دراین زمان در قوه قضاییه مدیر کل بود. یعنی بی کار نبود. و به این صورت جنگل های شمال را به تاراج بردند. بعد رفتند مردم بومی شمال را که حالا شاید به اندازه هیزمشان چوب انبار کرده بودند بازداشت کردند که باعث شلوغی جلوی زندان در شمال شد.* کارخانه ایران خوردو بدون هیچ ضابطه ای به قضات قوه قضاییه ماشین پرشیا به نصف قیمت داد و بقیه اش را هم به اقساط که خیلی افراد که این اتومبیل به نامشان شد، این قسط را هم نپرداختند. اما همین بذل و بخشش باعث شد صدای خیلی ها در بیاید. مثلا یکباره بنیادی به نام بنیاد نهج البلاغه آمد گفت که اقا ما هم 500 تا ماشین با این تسهیلات می خواهیم. حالا فکر می کنید چه کسانی هستند اعضای این بنیاد نهج البلاغه؟ آقای علی اکبر ناطق نوری، محسن رفیق دوست، عسگر اولادی، حسین دین پرور، معزی ...
* بعد از این ماجرا باشگاه پرسپولیس به سرپرستی عابدینی و بنیادی به نام همگرایی اندیشه هم صدایشان در آمد که آقا ما هم از این ماشین ها می خواهیم. لازم به گفتن است که بنیاد “همگرایی اندیشه” متعلق به حجت الاسلام علی فلاحیان وزیر اسبق اطلاعات و آیت الله علم الهدی امام جمعه حجاب پرور مشهد است. (علم الهدی در یکی از سخنرانیهای اخیر خود در مذمت بی حجابی از جمله گفت: زن بی حجاب پیاده نظام آمریکا و اسرائیل و همان نیروئی است که آمریکا و اسرائیل وارد ایران کرده است تا نظام و انقلاب را شکست دهد!!!)* دوازده معدن بزرگ در خراسان متعلق به آیت الله واعظ طبسی است و پرونده المکاسب هم که مربوط به آقازاده واعظ طبسی است (که چند سال پیش به سوء استفاده های کلان مالی متهم گردید و به زندان افتاد و قصد فرار از ایران را داشت ولی بالاخره به نفوذ و پارتی بازی پدرس، "بلا" از سر او برطرف شد).* قاچاقچی بزرگ فرودگاه پیام که هزار و صد پرونده قاچاق کالا دارد اما هنوز موفق به بازداشتش نمی شدیم چرا که تحت الحمایه آقای علی اکبر ناطق نوری (رئیس پیشین مجلس و یکی از مشاوران ارشد کنونی دفتر رهبر) بود.* عباس پالیزار در مورد قاچاق سیگار و اینکه اساسا تولید و قاچاق سیگار تولید توتون ایران را فلج کرده و کارگران این کارخانه ها را بیکار ساخته به افشاگری پرداخت.* در پاسخ به سؤالي درباره سقوط هواپيماي شهيد كاظمي گفت: اين پرونده را من بررسي نكرده‌ام، اما طبق آنچه از ‏شواهد پيداست، ماجرا عمدي است و دست يكي از سران وقت سپاه در آن دخيل بوده. ما دو سقوط ‏هواپيما داشتيم. يكي شهيد كاظمي و ديگري شهيد دادمان. در مورد دادمان ماجرا عمدي بود. پرونده‌اي هزار ‏صفحه‌اي اين را مي‌گويد.‏ اما اشاره های به مسببان آن نکرده است. البته تصادف و كشته شدن كريمي وزير دادگستري سابق يك حادثه طبيعي بود. كريمي از جمله كساني بود كه در ‏مبارزه با مفاسد جدي بود، اما در بعضي موارد خيلي زياده‌روي مي‌كرد، به طوري كه در قضيه خاك سرخ جزيره ‏هرمز بدون دليل معدن را متوقف كرد به خاطر اينكه اعلام كردند اين معدن وابسته به آيت الله خزعلي است كه ‏مشخص شد چنين چيزي در كار نيست* در مورد سلطان شکر و مافیای شکر باید بگویم که آنها حاضر بودند 700 میلیارد (تومان) بدهند که پرونده را از زیر ضرب بیرون ببرند. در مافیای شکر “مدلل” کارگزار و داماد یکی از علمای اعلام ( یا مکارم شیرازی) است.* یک سوم جزیره کیش- پارک جنگلی چیتگربه پرونده مفاسد اقتصادی خانواده هاشمی (رفسنجانی) بر می گردد.* در حال حاضر پول هندوانه مصرفی اسطبل اسب های دختر هاشمی (رفسنجانی) روزی 100 هزار تومان است. شرکت نفتی این خانواده به همراه عمه خانم یعنی خواهر هاشمی در کانادا را هم دیگر که قابل گفتن نیست. پسر وسطی هاشمی (رفسنجانی) به نام مهدی که در سازمان مدیریت بهینه سوخت مدیریت می کرد، با استخدام زیباترین دختران از آنها سوء استفاده هایی می کرد که فیلم آن از اتاق او کشف شد.
سخنان عباس پالیزار را در این تارنما تماشا کنید
بخش دیگری از افشاگریهای روزهای اخیر درباره فساد جنسی و انحرافات اخلاقی برخی دست اندرکاران ردیف اول رژیم است که به تدریج به رسانه های همگانی و تارنماهای اینترنتی رخنه می کند. از جمله نوشته شده که رضا زارعی رئیس پلیس تهران که همراه با شش فاحشه لخت بازداشت شد، ادعا کرده که تنها او نبوده که چنین کارهائی می کرده و بهتر است که ابتدا از قاضی سعید مرتضوی (ملقب به جلاد مطبوعات) تحقیق شود که از دختران نابالغ در خانه اش خواسته است تریاک مصرف کنند که یک دختر 16 ساله در اثر مصرف اجباری مواد مخدر سکته کرده است.تارنماهای خبری نوشتند: رضا زارعی در جریان بازجوئی از وی، در دیداری که با آیت الله محمود هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه داشت از جمله با صراحت به وی گفت:- اقا شما اول بروید خانه اقای سعید مرتضوی را هم بگردید بعد بیاید سراغ من! و افزود: لااقل من اگر هم با کسانی ارتباط داشته ام ولی ادم ربایی نکرده ام. ولی این (سعید) مرتضوی دختران زیادی را که خودمان دستگیر کرده بودیم خواست که تحویل او دهیم تا به وضع منکراتی آنها رسیدگی کند. ولی آنها را با خود به منزل شخصی اش برده و خانواده های انها فکر میکند دخترانشان فراری و یا ربوده شده اند !همچنین اگر قرار باشد واقعا قانون اجرا شود، باید در مورد همه یکسان باشد. پس لطفا سعید مرتضوی را هم پشت همین میز بیاورید چون بچه های ما (ماموران انتظامی) تاکنون تعداد زیادی دختر و زن را تحویل ایشان داده اند، ولی تعداد اندکی مجازات و یا آزاد شده و بقیه را با خود به منزل "سعید مرتضوی" بردند و تا همین اخیرا خانواده ها هر روز سراغ دخترانشان را از ما می گرفتنند و ما می گفتیم خبر ندارم اینجا نیاورده اند! در ادامه این گزارش آمده است: هر شش زنی که لخت با سردار رضا زارعی بازداشت شده اند، در اختیار قوه قضائیه هستند و برخی از آنها اطلاعات تکان دهنده ای از رفتار قاضی سعید مرتضوی و سردار زارعی با دختران در خانه فساد داده اند. برخی از زنها اعتراف کرده اند که قبلا در طرح مبارزه با بد حجابی توسط نیروی انتظامی دستگیر شده اند و مدتی را در خانه اقای شخصی سعید مرتضوی در کنار دیگر دختران به سر برده اند.یکی از اعتراف کنندگان تعداد دختران نابالغ را در خانه شخصی سعید مرتضوی 25 نفر ذکر کرده اند و گفته اند که هم اکنون همه این دختران در آنجا در اسارات این مرد (قاضی سعید مرتضوی) به سر می برند. اعتراف کنندگان گفته اند که اقای سعید مرتضوی از دختران نابالغ در خانه اش خواسته است تریاک مصرف کنند که یک دختر 16 ساله در اثر مصرف اجباری مواد مخدر سکته کرده است

۱۳۸۷ خرداد ۲۲, چهارشنبه

رژیم اسلامی امروز 8 نفر را در زندان اوین بدار آویخت


چهارشنبه، 22 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 11 June
دستگاه قضايی رژیم اسلامی امروز هشت نفر را در زندان اوین بدار آویخت.
با اعدام این هشت نفر شمار اعدامهايی که در سال جاری میلادی در شهرهای مختلف ایران به اجر درآمده به 108 مورد می رسد.
آمارهای اعلام شده تنها مواردی را شامل می شود که گزارش آنها در رسانه های حکومتی درج شده و آمار واقعی بیش از اینها است.
خبرگزاری فرانسه نوشت در سال گذشته (2007) نیز رژیم تهران دست کم 317 نفر را اعدام کرد که به گفته سازمان عفو بین الملل، بالاترین آمار اعدام در جهان پس از کشور چین بشمار می رود.

سفر احمدی نژاد به ایتالبا و دروغهای محض او برای مردم ساده لو

چهارشنبه، 22 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 11 June
آقای احمدی نژاد در ادامه سخنان خود در شهرکرد به برخي از خاطرات سفرش به ايتاليا براي شرکت در نشست سازمان فائو اشاره کرد و گفت: در آن جلسه که قريب 800 خبرنگار از سراسر جهان آمده بودند همه منتظر اعلام نظرات ملت ايران بودند و پس از پايان سخنراني با استقبال و ابراز محبت گسترده خبرنگاران به ملت ايران مواجه شدم.
رئيس جمهور به تعابير زيباي آن خبرنگاران درباره ملت ايران اشاره کرد و گفت: آنها اين گونه ابراز داشتند که ما خواهان پيروزي ملت ايرانيم و حرف ملت ايران حرف ماست.
احمدي نژاد افزود: در همين سفر زماني که با بازرگانان و صنعتگران ملاقات کردم آنها نيز ابراز داشتند حرف ملت ايران همان سخناني است که آرزوي آنرا داريم اما از آنجاييکه اين جا سيطره صهيونيست و فضايي پر از خفقان و نبود آزادي است ما نمي توانيم نظرات خود را درباره ملت ايران بيان کنيم.
وي افزود: آنها مي گفتند حاکمان اروپا اجازه نمي دهند صداي مردم اروپا بلند شود و از ما مي خواستند در اين باره کمکشان کنيم.
احمدي نژاد گفت: آمريکا و برخي عقبه هايش در داخل و خارج، امروز با مذبوحانه ترين روشها تصميم گرفته اند اراده ملت ايران و دولت برآمده از رأي ملت را بشکنند.

واشنگتن تایمز: احمدی نژاد، آدولف هیلتر زمانه ماست

چهارشنبه، 22 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 11 June
روزنامه واشنگتن تایمز طی مطلبی نوشت رژیم تهران با مسلح كردن و تامین مالی غارتگران تروریست در عراق، مستقیما مسئول ریختن خون سربازان آمریكایی است. خطرناكتر این است که رژیم تهران در عراق به ارتش آمریکا اعلان جنگ داده است.
این روزنامه نوشت با اینهمه اما خانم رایس اصرار دارد كه تنها راه برخورد با رژیم تهران از طریق دیپلماسی و تحریمهای اقتصادی است. ملاهای تهران نیز از این خط مشی نرم وزارت خارجه آمریکا بهره برده‌ اند.
واشنگتن تایمز افزود خانم رایس و همکارانش در وزارت خارجه بر این باورند كه مستبدان جنایتكاری چون احمدی نژاد در اساس رهبران منطقی‌ ای هستند كه پاسخگوی مشوقها و امتیازات دیپلماتیک می‌ باشند. اما این چنین نیست بلكه این مستبدان، افراطگرایانی غیرمنطقی و متعصب هستند.
واشنگتن تایمز نوشت احمدی نژاد، آدولف هیلتر زمانه ماست. او برای گسترش انقلاب ویرانگر خود تلاش می کند به بمب اتمی دست یابد. احمدی نژاد قسم خورده اسرائیل را نابود كند و یک امپراطوری اسلامی بر پا سازد

۱۳۸۷ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

اعدام يک مرد بیمار 60 ساله و یک نوجوان 17 ساله در سنندج

سه شنبه، 21 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 10 June
در حالي که افکار عمومي ملتهب و پيگير اعدام قريب الوقوع 11 نفر اعم از سه نوجوان در تهران در سحرگاه فردا 22 خرداد ميباشد ، از زندان سنندج گزارشهاي واصله حاکي است که صبح امروز دو تن اعدام شدند . آنچه جاي حيرت و تعجب و تاسف ميباشد سن و شرايط اعدام شدگان ميباشد .
اعدام شدگان عبارتند از :
نخست مردي مسن داراي 60 سال سن و بيماري به نام رحيم پشابادي فرزند حسين متهم به قتل و ديگري که کودکي است متولد سال 1370 به نام محمد حسن زاده فرزند فيروز که در سن 14 سالگي مرتکب جرم ميگردد و پس از بيش از دوسال نگهداري در کانون اصلاح و تربيت نوجوانان شب گذشته در حالي که حداکثر سن وي 17 سال بود در محوطه زندان سنندج به دار آويخته شد .
اين درحالي است که عرفا ايران کودکان محکوم به مرگ شده را حداقل تا رسيدن به سن بالاي 18 سال اعدام نمي نمود . شايان ذکر است جو زندان سنندج پس از اعدام اين کودک به شدت ملتهب گزارش گرديده است .

فصلی دیگر

۱۳۸۷ خرداد ۲۰, دوشنبه

۱۱ نفر روز چهارشنبه در زندان اوین اعدام می شوند


دوشنبه، 20 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Monday 09 June
روزنامه های تهران اعلام کردند که روز چهارشنبه ۱۱ نفر در زندان اوين پای چوبه دار می روند که نام یک نوجوان محکوم به مرگ نيز در ليست اعدامی ها است.
به نوشته های روزنامه های صبح دوشنبه تهران، ۱۰ تن از اين افراد که اسامی و جنسيت آنها از سوی مقام های دادسرای امور جنايی تهران اعلام نشده است به جرم «قتل و تجاوز به عنف» به قصاص و اعدام محکوم شده و احکام آنها مراحل قانونی تاييد در ديوان عالی کشور و استيناف را طی کرده است.
نام بهنود شجاعی نيز که در ۱۷ سالگی در جريان نزاع دسته جمعی مقابل ونک پارک مرتکب قتل شد و يک بار نيز تا آستانه اجرای حکم پيش رفت، در اين ليست منتشر نشده به چشم می خورد.
بهنود شجاعی ماه گذشته با دستور رییس قوه قضاییه يک ماه مهلت گرفت تا برای جلب رضايت اوليای دم مقتول تلاش کند.
در ماه گذشته تعداد زيادی از فعالان حقوق بشر، وکلا و روزنامه نگاران تلاش کردند تا رضايت خانواده مقتول در پرونده بهنود را جلب کنند، اما آنها تا به حال حتی حاضر به ملاقات با اين افراد نشدند.
يک فعال حقوق بشر در ايران به راديو فردا می گويد:« من در يک ماه گذشته دو بار به منزل خانواده اوليای دم رفتم، اما هيچ گاه نتوانستم با پدر و مادر او ملاقات کنم. همواره ساير افراد خانواده از جمله برادر او می گفتند که والدينشان در خانه نيستند يا به سفر رفته اند.»
به گفته اين فعال حقوق بشر، حضور امام جماعت مسجد محل، تعدادی از بازيگران سينما و هنرمندان هم نتوانسته است بر تصميم خانواده اوليای دم تاثير بگذارد.
وی که نخواست نامش فاش شود، می گويد: «در سال های اخير که مسئله اطلاع رسانی و فعاليت بر روی پرونده نوجوانان محکوم به اعدام مطرح شده است، می توانم بگويم اين پرونده سخت ترين پرونده ای بوده که با آن روبرو شده ايم و موفق به جلب رضايت اوليای دم نشده ايم.»
پافشاری خانواده بهنود در حالی صورت می گيرد که خانواده اوليای دم دو نوجوان ديگر در سالروز درگذشت فاطمه زهرا، قاتلان پسران خود را بخشيده اند.
يک نوجوان ديگر در ليست اعدامی ها
گزارش دیگری حاکی است که پرونده پسر نوجوانی به نام عادل نيز برای تاييد حکم در اختيار ديوان عالی کشور قرار گرفته است. عادل در مهر ماه سال گذشته به اتهام قتل نوجوان ديگری بازداشت شد.
پرونده عادل با امتناع دو قاضی از پنج قاضی دادگاه کيفری استان اصفهان برای صدور حکم اعدام، به ديوان عالی کشور رفته است. عادل زمان وقوع قتل ۱۵ سال و شش ماه سن داشته است.

۱۳۸۷ خرداد ۱۷, جمعه

همدان؛ فضای قحطی زده‌ ای بر شهر سایه انداخته است

آدينه، 17 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Friday 06 June
اینجا همدان روزی 2 ساعت زندگی تعطیل است
نبودن برق مساویست با تعطیل شدن زندگی این را کسی نباید انکار کند ...
اینجا "همدان"بعلت قطعی برق روزی حداقل ۲ تا۳ ساعت زندگی تعطیل است... معلوم نیست چرا فضای قحطی زده‌ای بر شهر سایه انداخته است؟ پنج‌شنبه گذشته یک‌شنبه ،سه‌شنبه ودیروز ؛ در طول این روزها ۲ ساعت با قطعی برق مواجه بودیم. خبر ندارم سایر شهر‌ها چطور است ولی جدّا اینجا در اوج فعالیتهای روزانه قطعی برق آنهم ۲ ساعت، زندگی را فلج کرده است. علت هم فعلا کمبود شدید نیرو عنوان می‌شود. خدا را شکر کشور امن و امان است و جنگ هم نیست که مسوولین بهانه‌اش را داشته باشند. و البته آب هم قرار است جیره‌بندی شود.... خدا به دادمان برسد..

۱۳۸۷ خرداد ۱۶, پنجشنبه

افتضاح سیاسی احمدی نژاد در ایتالیا

پنجشنبه، 16 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Thursday 05 June
سفر محمود احمدی نژاد، رییس جمهور رژیم ملاها به ایتالیا به یک افتضاح سیاسی تمام عیار تبدیل شد. کوتوله سیاسی و پادو ولی فقیه رژیم، مراسم سالمرگ خمینی را که از اهمیت سیاسی زیادی برای حکومت برخوردار است رها کرده و به امید به دست آوردن تریبونی بین المللی در کنفرانس سازمان خواربار جهانی "فائو" راهی ایتالیا شد. اما او در ایتالیا نه تنها مورد استقبال رسمی قرار نگرفت بلکه، هیچ مقام سیاسی ایتالیایی نیز حاضر به دیدار او نشد.
همچنین معلوم شد که نام احمدی نژاد، رییس جمهور رژیم استبدادی مذهبی ولایت فقیه از لیست دعوت شدگان به ضیافت شام برلوسکونی، نخست وزیر ایتالیا خط زده شده است. یعنی، او را به این مراسم راه ندادند! این درحالی است که نزدیک به همه مقامات سیاسی شرکت کننده در کنفرانس فائو به جز احمدی نژاد و موگابه به این ضیافت دعوت شدند.
از سوی دیگر، پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر مسیحیان نیز نه تنها حاضر به دیدار با او نشد و درخواست اش را رد کرد بلکه، یاوه های احمدی نژاد درباره محو اسراییل را نیز تقبیح نمود.
همچنین جان فرانکو فینی، رییس پارلمان ایتالیا نیز در اعتراض به سخنان احمدی نژاد، ملاقات خود با ابوالفضل زهره‌وند، سفیر رژیم در رم که قرار بود هفته آینده انجام شود را لغو کرد.
هرچند احمدی نژاد در هنگام حرکت به سوی ایتالیا گفته بود که دیدارهایی با برخی سران دولتهای شرکت کننده در نشست فائو خواهد داشت، اما هیچ مقام بلند پایه اروپایی حاضر به دیدار با او نشد. در عوض روزنامه ایتالیایی "لااستامبا" گزارش داد که روبرتو فیوره، رهبر نئوفاشیستهای ایتالیا در ضیافت شام سفارت رژیم شرکت کرده است و نوشت: "اين فرد تنها مرد سياسی ايتاليايی بود که حاضر شد با محمود احمدی نژاد ملاقات کند."
به بیان روشن تر، در موضعگیریهای مشترک و سیاستهای اجرایی تنها نئوفاشیستها با رژیم جمهوری اسلامی و رییس جمهور آن و اعمال و گفته هایش احساس نزدیکی کرده و می کنند. این در حالی است که تقریبا همه روزنامه ها و رسانه های ایتالیایی علیه حضور احمدی نژاد در در ایتالیا موضعگیری کرده اند و در اکثر خیابانهای شهر رم علیه او و رژیم جمهوری اسلامی تظاهرات برپا شده است.
هرچند کنفرانس فائو به مدت سه روز ادامه خواهد یافت اما در روز دوم پس از به بار آوردن افتضاح سیاسی و ترس از اعتراضهای یکپارچه علیه حضور خود، گماشته ولی فقیه رژیم ایتالیا را ترک کرده و به تهران بازگشت.

۱۳۸۷ خرداد ۱۵, چهارشنبه

احمدی نژاد با عجله ایتالیا را ترک کرد و به تهران بازگشت

چهارشنبه، 15 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Wednesday 04 June
در پی اعتراض شدید محافل سیاسی و مطبوعاتی ایتالیا به حضور احمدی نژاد در رم و بازتاب گسترده آن در رسانه های ایتالیايی، رئیس جمهور رژیم اسلامی سه شنبه شب به سفر خود به رم پایان داد و با عجله به تهران بازگشت.
دولت ایتالیا روز گذشته نام احمدی نژاد را از لیست میهمانان ضیافت شام سازمان ملل متحد در رم حذف کرد. این ضیافت به طور مشترک توسط نخست وزیر ایتالیا و دبیركل سازمان ملل میزبانی می شد.
آنتونیو پولیتو، بنیانگذار روزنامه ایل رفورمیستا با انتشار فراخوانی از سیاستمداران ایتالیایی خواسته بود از هرگونه ملاقات با احمدی نژاد خودداری كنند.
وی در یک گفتگوی رادیویی اعلام کرد یكی از اهداف ما از اعتراض علیه حضور احمدی نژاد در رم، رساندن صدای مردم ایران به گوش ایتالیایی ها و همچنین رساندن پیام همبستگی مردم ایتالیا به آن بخش از مردم ایران است كه برای آزادی مبارزه می كنند.
آنتونیو پولیتو گفت شهر رم باید صدای انزجار خود را به گوش احمدی نژاد برساند. مردم رم باید با مردم ایران كه تحت فشار قرار دارند و سركوب می شوند، مردمی که حق ابراز عقیده ندارند و یا زنان ایرانی كه از هیچ حقوقی برخوردار نیستند، ابراز همبستگی كنند.
وی افزود ایتالیا باید به احمدی نژاد بفهماند كه ما در كنار مردم ایران هستیم چرا كه از آزادی دفاع می کنیم. هدف ما حمایت از ایرانیان برای رسیدن به آزادی است.

۱۳۸۷ خرداد ۱۴, سه‌شنبه

گزارش تصویری از تظاهرات علیه حضور احمدی نژاد در رم





سه شنبه، 14 خرداد ماه 1387 برابر با 2008 Tuesday 03 June
در تظاهراتی که هم اکنون در رم پایتخت ایتالیا علیه حضور محمود احمدی نژاد، نماینده فاشیسم اسلامی حاکم بر ایران جریان دارد، تظاهرکنندگان فریاد می زنند: آزادی برای ایران؛ ایران را آزاد کنید






۱۳۸۷ خرداد ۱۳, دوشنبه

«در رم ، همه از احمدی نژاد می گریزند»


گزارش روزنامه لا رپوبلیکا چاپ ایتالیا
2 ژوئن 2008

محمد علی حسینی سخنگوی وزارت خارجه ایران ادعا کرد که احمدی نژاد (که قرار است فردا – سه شنبه 3 ژوئن 2008 برای شرکت در نشست فائو به رم برود) از هیچ یک از شخصیتهای ایتالیائی و یا پاپ اعظم درخواست دیدار نکرده است. او همچنین گفت: اگر نخست وزیر ایتالیا و یا فرد دیگری مایل به دیدار با رئیس جمهوری ما باشد، آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد – زیرا ایران مایل است با ایتالیا مناسبات دوستانه ای داشته باشد. اکثر روزنامه های بزرگ و پرتیراژ ایتالیا در روزهای اخیر نوشته بودند که همگان از احمدی نژاد می گریزند و هیچ شخصیت مهم ایتالیائی مایل به دیدار با او نیست. یکی از گزارشهای روزنامه لارپوبلیکا از این قرار است:
روز سوم ژوئن محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران برای شرکت در اجلاس سران فائو (سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی – وابسته به سازمان ملل) که در رابطه با امنیت غذایی در جهان تشکیل می شود در رم خواهد بود.اما قبل از رسیدن به رم سفیرانش در ایتالیا، هم از دولت این کشور و هم از پاپ درخواست ملاقات کرده اند.دولت ایتالیا ملاقاتی با او نخواهد داشت، ولی واتیکان هنوز در حال تصمیم گیری در مورد این ملاقات است. تقریبا قطعی است که پاپ بندیکت شانزدهم ملاقاتی با احمدی نژاد ندارد، اما هنوز هیچ مرجع رسمی به طور قطع عدم ملاقات را نفی نکرده و شاید شانسی برای ملاقات با وزیر امور خارجه واتیکان کاردینال تارچیزیو برتونه وجود داشته باشد. (در این میان سخنگوی واتیکان اعلام کرد که برنامه ملاقاتهای پاپ اعظم پر است، که مفهوم آن رد تقاضای احمدی نژاد برای دیدار با رهبر کاتولیکهای جهان رد می باشد).
از ایتالیا و سیلویو برلوسکونی شروع می کنیم: صبح دیروز فرانکو فراتینی حقه ای بسیار دیپلماتیک را برای نه گفتن به هیات ایرانی انتخاب کرد و در همین رابطه گفت: "در روزهای آتی برنامه دیدارهای نخست وزیر ایتالیا به طور کامل پر است و بنابراین در صورت وجود چنین درخواستی نیز ملاقات بین آنها امکان پذیر نخواهد بود. ضمن آنکه هنوز آمدن احمدی نژاد برای شرکت در کنفرانس به رم تایید نشده است."
اما تایید حضور او در همان بعدازظهر توسط سفیر ایران در رم که برای یک ملاقات کاری عادی با فرانکو فراتینی (وزیر امور خارجه ایتالیا) به وزارت امور خارجه رفته بود، اعلام شد. دفتر روابط عمومی وزارتخانه در این رابطه اعلام کرد که این یکی از چندین ملاقات سفیرانی است که وزیر پس از به دست گرفتن وزارتخانه، شروع به دیدار با آنها کرده است.
طبیعتا این طور نیست. چرا که ابوالفضل زهره وند (سفیر ایران درایتالیا) درخواست ملاقات با مدیر کل های وزارتخانه را برای ابلاغ پیام رئیس جمهورش کرده بود. این واقعیت که فراتینی او را پذیرفته، نشان قابل توجهی است - چرا که می توانست به سادگی یک مدیرکل را مامور این کار را کند. اما به گفته فراتینی، "ایتالیا میزبان فائو است و ما می خواهیم با ایران گفت و گو داشته باشیم حتی اگر این گفت و گو به صورت انتقادی باشد."
اما پیامی که فراتینی به میهمان اش - در فضایی که هر دو طرف آن را خوب، محترمانه و متمدنانه توصیف کرده بودند- داد، پیامی بسیار روشن بود. پیامی با چنین مضمونی"چطور فکر می کنید که ما می توانیم از نزدیک با مردی گفت و گو داشته باشیم که هالوکاست را انکار می کند، مدام از نابودی اسرائیل سخن می گوید و از جامعه یهودیان دنیا مانند سرطانی که باید ریشه کن شود یاد می کند؟"
او در ادامه می گوید: "در تمامی ماه های گذشته، دولت قبلی ایتالیا که ما جانشین آن شده ایم، هر امکانی را که برای گفتگو وجود داشت آزمایش کرد. رومانو پرودی (نخست وزیر پیشین ایتالیا) و ماسیمو دالما (وزیر امور خارجه او) پیش بینی می کردند با این روش، تغییری در خط مشی ایرانی ها به وجود آید. اما شما یک میلیمتر هم حرکتی نداشتید."
اما موقعیت واتیکان از این هم حساس تر است: احمدی نژاد نه رهبر ایران است و نه نماینده مذهبی جامعه شیعیان ایران محسوب می شود. شخصیت اصلی در این مورد آیت الله خامنه ای است. اما در هر حال احمدی نژاد مردی است که رئیس جمهوری یک کشور بحرانی در خاورمیانه و کشوری است که در تقابل میان اسلام و مسیحیت حضور دارد. رئیس جمهوری قبلی خاتمی که یک روحانی باتدبیر در پیشبرد گفت وگوی بین مذاهب بود، چندین بار در واتیکان ملاقات هایی داشته است.
شمار زیادی از رهبران کشورهای مختلف و روسای جمهوری که به رم می آیند، برای ملاقات با پاپ به واتیکان می روند. منابع رسمی واتیکان می گویند: "درخواست های ملاقات بسیاری داریم که از مدتها پیش مشخص و تعیین شده است، و هنوز چیزی در این مورد نمی دانیم". این نشان می دهد که تصمیم گیری در این مورد برای واتیکان دشوار است.
احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری یک کشور هم ردیف با پاپ نیست. اما می تواند هم ردیف با کاردینال برتونه باشد. ملاقات با برتونه همچنین از نقطه نظر دیپلماتیک می تواند راه حلی مناسب باشد. باید دید یکی از بهترین دیپلماسی های دنیا (واتیکان) کدام راه حل را در این میان انتخاب خواهد کرد. ■

بايگانی وبلاگ

مقالات

منفورین خونخوار


دوست داشتم با سلامی گرم آغازگرکلماتی زنده وبا طراوت باشم ولی متاسفانه جای آن طراوت و شادابی را درد و غم فرا گرفته ولی با وجود تمامی دردها باز هم سلام...
البته سلامی که از میان هزاران آه و سوز از میان هزا ران غم نهفته که هربار با یاداوریش اشک از چشمان و سوز از دل هر انسان آزاده خواهی بیرون میبرد
همینطور که گشت و گذاری در مقالات و رسانها میزدم با ناباوری تمام و با چشمانی حیرت زده متونی را مرور کردم که برای لحظه ای احساس کردم دیگر نفسم در سینه حبس شده و راه گریزی برای خود بجز قطرهای اشک پیدا نمیکند هرچند طولی نکشید که حتی نتوانست به این ناچیز قطرات هم بسنده کند و درد کینه توزی هم برآن چیره شد .
این متون چیزی نبودند بجز زجه های مادرانی که آجزانه نظاره گر قطع عضو شدن عزیزانشان بودند و بسا کینه ها در میان سینه پنهان کردند و چگونه این جلادان که خود را به اصطلاح پزشکانی قسم خورده می نامند و قاضی نکونامها این منفورین رژیم دگربارداغی بر ریشه دردهایمان اضافه کردند
ویا در گوشه ای دیگر آیندگان فردای ایرانمان را دوباره به ناکرده جرمی به بند کشاندند و خانوادهایشان را آواره خیابانها به دنبال سرنوشت عزیزانشان و با تاسف تمام در این مدت آنچه از پیگیری های شبانه روزی نصیب خانواده های این دانشجویان شده، تماس تلفنی محدود و برگ زرد رنگ رسید اعلام حضور دانشجویان ( آنهم بدون ذکر شماره بند با اطلاعاتی ناقص و اتهاماتی جدید و شبهه برانگیز) در اوین؟
اوینی که در این چند سال اخیر به محل تشکیل کلاسهای دانشجویان تبدیل شده است
کسانی که تنها جرمشان باور کردن این شعار دهن پرکن است که کشور ما آزاد ترین کشور دنیاست و نیز با چشم صداقت خود به پیرامون می نگریستند و می پنداشتند در سرزمینی که از رئیس جمهور کشور شیطان بزرگ(به اصطلاح منفورین )برای سخنرانی در دانشگاههایش دعوت می شود، قطعا ًبرای کسانی که در این مرز و بوم زاده شده اند و سال هاست که غم این سرزمین را می خورند اندک مجالی هست تا از حقوق اولیه و انسانی خود اندک سخنی گویند، اما دریغا...!!!
در این میان آنچه ملت را بسیار متعجب و نگران کرده این است که ادامه آن بازداشت ها، شیوه برخورد با خانواده های دانشجویان از مصادیق کامل زیر پا نهادن حقوق اولیه انسانیست. آنهم متاسفانه ازجانب کسانی که ادعای حفاظت و صیانت از قانون را دارند و نیز با تأکید می توان گفت که محروم کردن دانشجویان از شرکت در امتحانات نیمسال تحصیلی و حضور درکلاس های درسشان خود مجازت نانوشته ای است که براین دانشجویان تحمیل می گردد که از دیگر نمونه های آشکار نقض قانون (قانون اساسی، فصل سوم حقوق ملت اصول 20,26,27,32,......) در این آزاد ترین کشور دنیای بدون دوجنسی ها !!! می باشد
چه گویم که هر لحظه یادآوری دیگر هموطنان سرمادیده که شب به صبح رساند نشان هم همانند مبارزه دیگریست بر علیه رژیم جنایتکارملایان بدون داشتن امکانات گرمائی برایمان بسی ناباوریست چرا که در همچون کشوری ثروتمند میبایست برای زنده ماندن هم دست و پنجه نرم کنند
آخر چطور میشود اینگونه وحشیانه انسانهائی را از حقوق اجتمائی مصلوب کرد
آخر به چه جرمی؟ انتقاد به تمامیت خواهی و استبداد به کدامین خطای ناکرده...
آیا این عدالت است آیا واقعا واژه ائی برایش وجود دارد آیا اینان به هچگونه مکتبی بجز وحشیگری خفته در قدرت مطلق مطعلقاند؟...
و یا رهبری که خدایش مینامند!!! براستی از کدامین منشائ خط میگیرند مگر اینان همان مردم عادی قبل از انتخابات نیستند...آیا در وجود تمام ایرانیان هم جنون وحشیگری نهفته است
اما نه فکر نمیکنم در ذهن هیچ انسان آزاده ائی اینگونه وحشیگری های ملایان قرون وسطائی جایگاهی داشته باشد.
البته میتوان از این منفور بودجه نویس مهرورز(احمدی نژاد) و دیگر جلادانش هم سپاس گذاری کرد که بار دیگر ملت ایران را با پیش بردن قدمی به آگاهی و فرهنگ به فراموشی سپردهشان برای شناسائی اسلام ناب محمدی و معرفینش نزدیک تر کرده و همچنین میکنند که در واقع رژیم منفور اسلامی خمینی این بوده و هست که اینگونه ملت عزیزمان را هر روزه به بازی مرگ و نابودی میکشانند.
ولی افسوس و صد افسوس گمان نمیکنم با آغاز سال 2008 میلادی هم برایمان سرنوشتی تازه رقم زده شود چرا که مردم ما هیچ تغییری نخواهند کرد و بلعکس بعبارتی بهتر پوست کلفت تر هم در برابر تمامی فشارهای اجتمائی اقتصادی و انواع محرومیت ها و اعمال اینگونه وحشیگری های قرون وسطائی شده اند چرا که اول میبایست برای بالا بردن فرهنگ این ملت تلاش کرد تا درخواست همکاری و همیاری و آزاده خواهی.
البته ناگفته نماند که از طرفی هم میبایستی به این ملت زجر کشیده حق داد چرا که این منفورین نفس در سینه هر منتقد و معترضی حبس میکنند
ولی با تمام این مسائل ایرانیان داخل و خارج از کشور این را فراموش نکنند که تا بر
اندازی حکومت این رژیم منفور از ایران عزیزمان خاموش نخواهیم نشست

رضا علیون